دلنوشته همسر شهید روح الله قربانی به یاد غریبی شهدای مدافع حرم

زینب فروتن در دلنوشته‌ای به نگاه برخی مردم نسبت به مدافعان حرم و غربت شهدا اشاره کرده است.
کد خبر: ۲۷۴۲۳۲
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۹ - 16January 2018

دلنوشته همسر شهید روح الله قربانی به یاد غریبی شهدای مدافع حرمبه گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس، زینب فروتن همسر شهید مدافع حرم روح الله قربانی در دلنوشته ای به نگاه برخی از مردم نسبت به حرکت مدافعان حرم اشاره کرده و نوشته است:

«امروز وقتی با عجله برای خرید دارو وارد داروخانه شدم ناخودآگاه چشمم به تلویزیون روی دیوار نصب شده افتاد که داشت شهید جاویدالاثر عباس آسمیه را نشان می‌داد.

برای چند لحظه انگار فراموش کردم وارد داروخانه شدم و ذهنم پیش پدر و مادر چشم انتظار شهید رفت. بی اختیار به یاد شهید اینانلو و دخترش حلما افتادم. پدر حلما هم در واقعه خان طومان در کنار عباس آسمیه شهید شد و پیکرش برنگشت...

در تلاطم ذهن خودم بودم که با حرفهای سنگین خانم دکتری که پشت باجه بود مواجه شدم وقتی به عکس شهید آسمیه نگاه کرد، سریع گفت: «اینا اگه خیلی کار بلد بودن همین جا از کشورشون دفاع می‌کردن تا کجا الکی رفتن...»

رشته افکارم پاره شد ناخودآگاه حالم خیلی سنگین شد. باورم نمی‌شد هنوز هم با وجود این همه اتفاقات، باشند کسانی که پشت به مدافعان حرم می‌کنند...

سعی کردم به خودم مسلط شوم به دختر جوان رو کردم و گفتم میتونم جواب حرف شما رو بدم؟!
دختر جوان که در حال هوای دنیایی خودش بود گفت کدوم حرف؟ گفتم همین حرفی که راجع به مدافعان حرم زدید؟

گفت خانم ببین هر کی یه اعتقادی داره اونا واسه اعتقاد خودشون رفتن اعتقاد منم اینه به نظر من کارشون درست نبوده...

بهش گفتم میدونی شبا که تو راحت میخوابی چند تا مادر هستن که سعی میکنن گریه‌های بچه هاشون که از دلتنگی برای پدرشون هست تسکین بدن و تا صبح نخوابن؟
بی اعتنا گفت ما هم با این وضع مملکت شبا تا صبح خواب راحت نداریم...
گفتم اگه عزیزت بره و اربا اربا بیاد از این معرکه باز هم همینو میگی؟.. گفتم برای من اتفاق افتاده!
انگار خیلی براش مهم نبود.
گفتم پس حضرت زینب چی؟
دیدم خیلی تعصبی نشون نداد و فقط شونه هاشو بالا انداخت...
دلم بیشتر شکست.
به یاد غربت و تنهایی امام حسین (ع) و به یاد کوچه های منتهی به حرم حضرت زینب (س) افتادم که بوی غربت و آوارگی میده...
سرمو انداختم پایین و از داروخونه اومدم بیرون...
خدایا هممون رو عاقبت به خیر کن.
نذار اسیر دنیا و قشنگیای دنیا بشیم
ما رو شرمنده اهل بیت (ع) نکن.»

انتهای پیام/ 141

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵
انتشار یافته: ۲
منتظر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۷/۱۸
0
0
الهی بمیرم برای دل خسته ی شما که صبری فوق طاقت دارید خصوصا توی این زمان که دنیا و زرق و برق هاش جلوه ی بیشتر داره نسبت به زمان های قدیم..خیالتان جمع باشد خواهر عزیزم کسانی هم مثل ما هستند که خدا رو هزاران بار شکر می کنیم که جوانان با غیرتی همچون روح الله داریم . جوونهابی که میتونستند بهترین لذت رو از دنیا ببرند. ما هرچه داریم مدیون شهدایی همچون همسر شماییم. من وقتی خودمو جای شما یک لحظه تصور میکنم مبخوام خفه بشم اگر شوهرم نباشه. یقینا شما انتخاب شده ی خاص درگاه خدا هستید . من التماس دعا دارم ازتون که حتی شفیع روز محشر ما باشید. بگذار هرچه دلشان میخواهد بگوید . امثال ما هم زیاد است که جیگرشون به حال شهداء و صبر خانواده شهداء پاره پاره میشه و در راه اونها حرکت می کنیم. خدا اجرتون بده که بخاطر ما از شوهرانتون و عزیزانتون میگذرید . امام حسبن دستگیر دو دنیاتون باشه
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۷/۱۰/۲۱
0
0
ما واقعاً قدردان خون شهدا و خانواده ی عزیزشان هستیم. شهدا راهشان را به درستی انتخاب کردند و گرفتار ظواهر این دنیا نشدند. به حالشون قبطه میخورم. انشاالله که دست ما را هم بگیرند که در این دریای متلاطم روزگار غرق نشیم و راهشان را ادامه بدیم...
نظر شما
پربیننده ها