یادداشت/ کرم محمدی

استراتژی منطقه‌ای جمهوری اسلامی‌ ایران

نگرش و تفکر منطقه‌گرایی در ایران را طی یکصد سال اخیر می‌توان به دو دسته کلی قبل و بعد از انقلاب اسلامی‌ تقسیم کرد؛ منطقه‌گرایی در قبل از انقلاب دارای چهار رویکرد است؛ الگو بودن از راه ایجاد دولت مدرن مبتنی بر قانون اساسی، مدنیت و دموکراسی، ملی‌نگری و گرایشات ایران‌گرایانه، نگرش جهان‌نگری اسلامی‌ و ائتلاف با کشور‌های اسلامی‌ منطقه برای تبدیل شدن به هژمونی نظامی‌منطقه‌ای.
کد خبر: ۲۷۵۱۹۵
تاریخ انتشار: ۰۳ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۴ - 23January 2018

استراتژی منطقه‌ای جمهوری اسلامی‌ ایرانبه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، کرم محمدی در یادداشتی نوشت:

یکی از مشخصات نظام بین‌الملل پس از فروپاشی شوروی، همگرایی منطقه‌ای بوده است که نظم مبتنی بر دولت-ملت را به چالش کشیده است.

همگرایی منطقه‌ای فرآیندی است که طی آن دولت‌های یک منطقه با تشکیل و عضویت در ترتیبات منطقه‌ای به همکاری‌های متقابل می‌افزایند و از تنش‌های منطقه‌ای می‌کاهند. وابستگی متقابل بین کشور‌های در صحنه بین‌المللی به همکاری‌های منطقه‌ای تبدیل شده و به همین دلیل در سال‌های اخیر تفکر حمایت از منطقه‌گرایی بالا گرفته است و بر این اساس همکاری‌های نهادینه شدن منطقه‌ای بین کشور‌ها افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است و ناظران این ویژگی را با واژه منطقه گرایی نوین توصیف کرده‌اند. تجارب تاریخی و واقعیات حاکم بر جهان، بیش از آن نافذ هستند که بتوان آن‌ها را نادیده انگاشت.

بعد از جنگ سرد و فروپاشی امپراطوری شوروی، دولت آمریکا مصمم گردید با ایجاد نظم نوین جهان تک قطبی را به جای جهان دو قطبی سابق به وجود آورد؛ بسیاری از کشور‌های توسعه یافته به ویژه اروپاییان به منظور حفظ استقلال خود و تأمین منافع ملی درصدد برآمدند تا در یک روند همگرا حرکت کنند، اما قطب‌های جدید صنعتی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حتی امنیتی مانع از آن شدند که جهان به سرکردگی آمریکا رهبری مطلق شود. در این جریان، قدرت‌های نوظهور چین، هند، کره، ژاپن و... را نباید نادیده گرفت. این پدیده به هیچ وجه به معنای آن نیست که پدیده جهانی شدن در عصر حاضر می‌بایست به چالش دائمی کشیده شود بلکه ورود به دایره جهانی شدن از همگرایی منطقه‌ای عبور می‌کند.

نگاهی به سابقه پیدایش تفکر منطقه‌گرایی با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئوکالچر کشورمان ریشه در قبل از انقلاب دارد.

اما تفکر منطقه‌ای بعد از انقلاب در این زمینه تبدیل زمینه‌های تاثیرگذار فکری، صدور تفکر مبارزه با استکبار و استعمار نوین، بازگشت به اسلام به عنوان هویت واقعی در کشور‌های تازه استقلال یافته عربی و منطقه‌ای را در پی داشت، این تفکر در نهضت ۱۵ خرداد ۴۲ پایه‌ریزی شده بود از آن زمان تاکنون این خط فکری با شدت و ضعف، همواره یکی از مسائل مورد توجه بوده است.

نگرش و تفکر منطقه گرایی در ایران طی یکصد سال اخیر را می‌توان به دو دسته کلی قبل و بعد از انقلاب اسلامی‌تقسیم کرد؛ منطقه‌گرایی در قبل از انقلاب دارای چهار رویکرد است؛ الگو بودن از راه ایجاد دولت مدرن مبتنی بر قانون اساسی، مدنیت و دموکراسی، ملی نگری و گرایشات ایران گرایانه، نگرش جهان نگری اسلامی‌ و ائتلاف با کشور‌های اسلامی‌منطقه برای تبدیل شدن به هژمونی نظامی‌منطقه ای. دو الگوی اول یعنی الگو بودن از راه ایجاد دولت مدرن مبتنی بر قانون اساسی و مدنیت و دموکراسی و ملی نگری و گرایشات ایران گرایانه تا ظهور انقلاب اسلامی‌تجویز و به کار گرفته شد و الگوی سوم یعنی نگرش جهان نگری اسلامی‌از سوی حضرت امام (ره) و در جریان نهضت ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ معرفی شد، اما تا ظهور انقلاب اسلامی‌بسط تئوریک و نیات اجرایی نشد. منطقه گرایی پس از انقلاب اسلامی‌ایران به عبارت بهتر در طول دهه نخست انقلاب، سیاست قدرت هژمونی در چارچوب اتحادیه و در قالب امت اسلامی‌را دنبال نمود، ولی مشکلات داخلی، جنگ تحمیلی و برخورد مداخله جویانه آمریکا، تحقق اهداف منطقه‌ای را با موانع و مشکلات مواجه ساخت.

در دهه اول انقلاب، تفکر منطقه گرایی مبتنی بر روابط با ملت‌ها و نهضت‌های آزادی بخش بود و این تا حدودی با موانع و مشکلاتی از طریق دولت‌ها روبرو بود. ماهیت انقلاب اسلامی‌متمرکز بر ایدئولوژی و به تبع آن اتصال به مسائل جهان اسلام و اعراب بود؛ در اصل، مسائل اصلی خاورمیانه از جمله جنگ اعراب و اسرائیل، مبارزه با استکبار و حکومت‌های وابسته عربی به قدرت‌های بزرگ غربی موضوعاتی بودند که جمهوری اسلامی‌را مستقیما به منطقه وصل می‌کرد؛ در این راستا آغاز جنگ تحمیلی، قرار گرفتن کشور‌های عربی جز بخش کوچکی از آن‌ها در مقابل ایران موانع زیادی در ارتباط با منطقه گرایی و رشد اتصال آن افزود. با پایان یافتن جنگ تحمیلی رقیق شدن روابط با ملت‌ها بعنوان دکترین منطقه در راستای نفوذ دنبال شد و به عنوان یکی از فوریت‌های سیاست خارجی ایران بر اساس امنیت ملی، الزامات منطقه‌ای و افزایش رابطه با همسایگان تعیین گردید. در ادامه به دوران موسوم به تهدیدزدایی بر پایه گفتمان تهاجمی‌عدالت محور می‌رسیم که با روی کار آمدن دولت نهم و تا دولت دهم استمرار یافت و در چارچوب این گفتمان عنصر هویت بخش مردم ایران اسلامی‌است؛ انقلاب اسلامی‌پدیده‌ای فراملی به شمار می‌رود، نظم و نظام بین‌المللی موجود فاقد اصالت و اعتبار و ناعادلانه و تبعیض‌آمیز است. شالوده‌های جهانی و نظام کنونی بین المللی غیرقابل انطباق بوده و مغایر دیدگاه دکترین ریاست دولت بود و تصمیمات اتخاذی بیشتر کاغذپاره بودند.

همان گونه که ذکر شد جمهوری اسلامی‌ایران به ویژه در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب در قالب بروز مشکلات جنگ ۸ ساله، دخالت‌های هژمونی برون زا و مداخله گری آمریکایی‌ها با موانع و مشکلاتی روبرو شد؛ با حاکمیت هر چه بیشتر واقع گرایی بر سیاست خارجی، ایران تفکر منطقه گرایی نوین خود را بیشتر نشان داد و با تکیه بر برنامه‌های منطقه‌ای و منطقی مبارزه با تفکر تکفیری-سلفی و داعش در محدوده خاورمیانه و بین النهرین، توطئه از نیل تا فرات را خط بطلان کشید. پیروزی خط مقاومت در جهت جلوگیری از نیات نیابتی استکبار در منطقه موجبات شکستی تاریخی در این راستا را به وجود آورد؛ امروز دخالت‌های آمریکا و ایادی اش در منطقه در مسائل جاری و روزمره جمهوری اسلامی‌انتقامی‌است از شکست برنامه‌های آنان در عراق و سوریه و بیداری ملت‌های منطقه و تقویت محور مقاومت؛ بی شک این استراتژی می‌رود که همه آزادیخواهان دنیا را حول محور مقاومت و در جهت مبارزه با استکبار تفوق بخشد.

منبع: مردم سالاری

نظر شما
پربیننده ها