به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «جواد ابراهیمی» ۱۰ بهمن ۱۳۳۴ در شاهرود چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام ۲۱ بهمن ۱۳۶۴ در اروندرود به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
پروردگارا، ما ندای تو را، که مردم را دعوت میکرد که به خدای یگانه ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم که تو خدای واحدی. پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما درگذر و بپوشان و ما را با نیکوکاران قرار ده.
با سلام و صلوات بر خاتم انبیاء عالم حضرت محمد (ص) و چهارده معصوم پاک و آرزوی طول عمر برای حضرت امام خمینی، این نایب برحق امام مهدی موعود (عج) و درود و سلام بر مردان پیکارجو در صحنههای نبرد حق علیه باطل، این شیران روز و عابدان شب و شما امت حزبالله و در صحنه شاهرود.
اینجانب جواد ابراهیمی، فرزند حاجی علی، دارای شماره شناسنامه چهار، متولد ۱۳۲۴، صادره از شاهرود برای دومین بار عازم جبههها شدم و هدف از رفتنم به جبهه دستور خداوند بزرگ در قرآن مجید است که میفرماید: «اگر دشمنان به شما تاختند، شما هم به آنها بتازید و مهلت ندهید که بازگردند» یا در جای دیگر میفرماید: «آنقدر جنگ کنید تا فتنه و آشوب نباشد» و پیام خون شهدای عزیز که همیشه کلام آنها این بود که صحنهها را ترک نکنید و امام را تنها نگذارید. اگر پرچمی از دست رزمندهای افتاد، فورا دیگری آن را بردارد.
سایر ادارات دولت نیز میخواهم که کار مردم را به امروز و فردا نیندازند و سریع به کارهای مردم رسیدگی نمایند.
چند کلمه هم به خانوادهام عرض میکنم. اولا از پدر و مادرم میخواهم که مرا عفو کنند و ببخشند، اگر خدای نکرده بیاحترامی نسبت به آنان انجام دادهام و از همسر خوبم میخواهم که اگر از من بدی دیده است، درگذرد و برای من دعا کند. بچههایمان را خوب تربیت کند و از آنها مواظبت نماید که خوب تربیت شوند و از راه راست اسلامی منحرف نگردند.
همسرم به من خیلی لطف دارد. از خدا میخواهم که با فاطمه (س) محشور گردد. از فرزندانم میخواهم که نماز بخوانند و خوب درس یاد بگیرند تا برای آینده خود و مملکت خدمات خوبی انجام دهند و از آنها میخواهم که مرا ببخشند، اگر پدر خوبی نبودم. مقداری پول در بانک ملی دارم که در اختیار همسرم میگذارم. مقداری هم در صندوق قرضالحسنه اسلامی واقع در خیابان تهران دارم که آن هم را در اختیار همسرم میگذارم. برای مکه معظمه نامنویسی کردم که در صورت شهید شدن همسرم میتواند به مکه برود و برای من هم دعا کند. در تعاونی مصرف فرهنگیان هم عضو هستم که در اختیار همسرم میباشد. در صندوق تعاونی اداره هم پساندازی دارم که نصف آن را بهعنوان رد مظالم بپردازید، بقیه را خیرات کنید.
اگر از حقوقم چیزی پرداخت کردند، به عنوان پسانداز برای سه فرزندم بگذارید. خانه و زندگی کلا در اختیار همسر میباشد که هر طور صلاح میداند استفاده کنند.
در خاتمه از برادر و خواهرم نیز طلب بخشش میکنم و از دوستان و آشنایان و اقوام میخواهم که مرا حلال کنند.
خداحافظ همگی باشد.
الحقیر، جواد ابراهیمی
گروهان امام حسین (ع)
گردان کربلا
تاریخ ۹/۱۱/۶۴»
انتهای پیام/ ۱۸۱