به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، ابوالفضل توکلی بینا جوانی خود را در راه مبارزه با رژیم پهلوی گذارنده است. همراه و یار امام خمینی (ره) بود او از موتلفهایهای است که خاطرات بسیاری از امام قبل و بعد از انقلاب دارد و همراه امام در نوفل لوشاتو بود که برای برنامهریزی برای ورود امام، به ایران آمده است. به مناسبت سالروز ورود امام به ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ با وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
شما در چه زمانی به نوفل لوشاتو خدمت امام رفتید؟ آیا در آن زمان تحت کنترل ساواک نبودید؟ چگونه از ایران خارج شدید؟
بعد از ورود امام به پاریس افرادی خود را به امام رساندند که به نظرم یار و همراه متعهدی برای امام نبودند به همین دلیل با شهید عراقی تماس گرفتم؛ که خود را به امام برسانیم. شهید عراقی گفت، بعید به نظر برسد به ما گذرنامه بدهند. گفتم با افسری آشنا هستم؛ که قول داده است برای من پاسپورت بگیرد آن افسر به وعده خود وفا کرد من و شهید عراقی یک هفته بعد از ورود امام به فرانسه عازم آنجا شدیم.
در دهکده نوفل لوشاتو یکی از ایرانیها خانه ویلایی خود را در اختیار امام گذاشته بود به منزل امام تلفن زدم محمد هاشمی گوشی را برداشت به شوخی به او گفتم: شما آنجا چه کاره هستی؟ خندید و گفت: من راننده استیشن هستم. مسافرها را به دهکده نوفل لوشاتو میبرم. به آنجا رسیدیم. شب خدمت امام رسیدیم و امام خیلی محبت کردند. امام دست مهدی را گرفت، فرمود: مهدی آن بازوها کو. مهدی بعد از ۱۳ سال زندان تکیده شده بود. فردا صبح من و شهید عراقی گزارشات ایران را خدمت امام در مدت بیش از یک ساعت دادیم.
حتی من نگران ارتش بودم و از امام پرسیدم. برای ارتش چه فکری کردید که ایشان لبخندی زدند و فرمودند: نگران نباشید مسائل حل میشود.
کاری که به شما در نوفل لوشاتو سپرده شد چه بود؟
هر روز ۳۰۰ تا ۴۰۰ خبرنگار به نوفل لوشاتو میآمدند. ظهر و شب هم به مهمانان غذا داده میشد که مدیریت همه آنها برعهده شهید عراقی و من بود. سعی میکردیم غذای سنتی و ساده خودمان را برای مهمانان آماده کنیم. بیشتر افرادی که به دیدار امام میآمدند. دانشجو بودند که پول کرایه را داشتند به همین دلیل سعی کردیم از آنها پذیرایی کنیم. تعیین وقتها با شخصیتها بر عهده دکتر یزدی بود.
یکی از اقدامات جالب امام در دیدار با شخصیتهای سیاسی اعلان مواضع آنان به خصوص درباره نفی رژیم سلطنتی و تایید قیام مبارزات ملت بود در این باره بفرمایید؟
کریم سنجابی از رهبران جبهه ملی وقتی برای ملاقات با امام به نوفل لوشاتو آمد متنی را مبنی بر تأیید قیام و مبارزات ملت ایران و نسل رژیم سلطنتی نوشتند که من آن را خدمت امام بردم امام اصلاح کرد و سنجابی مجدداً متن را نوشتند امضا کردند و بعد اجازه دیدار با امام را دادند.
فرد دیگری که خدمت امام آمد رمزی کلارک دادستان اسبق آمریکا بود بعد از دیدار با امام قصد خارج شدن داشت. به آقای محمد هاشمی گفتم که از او بپرسید که امام خمینی را چگونه دیدید و نظر شما نسبت به امام چیست که او پاسخ داد امام یک مرد استثنایی تاریخ است.
یکی از خاطرات جالب من در آن روزها خاطراتی است از دیدار یک زن مسیحی با امام که این گونه بود که ۵ زن از کلیسای جنوب فرانسه به نمایندگی آنها و خوشآمدگویی به ملاقات ایشان آمدند و قبل از اینکه اینها به ملاقات امام بیایند حضرت امام دستور داده بود برای آنان هدیه بگیرید که گل گرفتند و زمان ملاقات یکی از خانمها که رئیس جمع بود گفت: بسیار خوشحالم که کسی آمده است که حاکمیت خدا را بر روی زمین برقرار کند. وقتی این جمله را به آن زن میگفت: برادران اشک شوق میریختند این ملاقات خیلی تأثیرگذار بود.
حفاظت از امام در فرانسه چگونه بوده است؟
ژاندارم در فرانسه معمولاً جزو زبدهترین پلیس فرانسه است، ۴۰۰ ژاندارم در ۲۴ ساعت حفاظت از امام را بر عهده داشتند، من رئیس مرکز امنیتی پاریس را که در فیلمهای مربوط به آن ایام در تلویزیون نشان میدهد را میشناسم این شخص ۱۸ الی ۲۰ ساعت را در محل حضور داشت و مراقب اوضاع بود.
امام که آمد ژاندارمها خیابان را میبستند، در فرانسه برای کسی جز رئیس جمهور این کار را نمیکردند. اما این کار را برای امام انجام دادند. گاهی اوقات، چون حفاظت از خانه امام دست آنها بود میآمدند و میبردند ما خبرهایی شنیدیم و میخواهیم خانه امام را به صورت حلقه نظامی حفاظت کنیم ما هم برحسب وظیفه این مسأله را با امام مطرح میکردیم ایشان میفرمودند: اختیار با شماست ما هم اجازه داریم اینها شب تا صبح مثل یک حلقه مسلح دور محل سکونت امام را حفاظت کنند، فرانسویها در این زمینه خیلی خدمت کردند.
بنی صدر و قطبزاده هم در سخنرانی امام شرکت داشتند؟
بنیصدر هر شب در سخنرانی امام حضور داشت در سخنرانی امام نت برداری میکرد دکتر یزدی هم زیاد به او میدان نمیداد، صادق طباطبایی و قطبزاده هم شبها اغلب حضور داشتند.
نحوه برخورد این آقایان در نوفل لوشاتو چگونه بود؟
این آقایان همه کس را تحمل نمیکردند چند روز اول که امام به نوفل لوشاتو آمدهاند نهضت آزادیها از جمله آقای یزدی و قطبزاده سخن امام را از نوار پیاده میکردند و با امضای نهضت آزادی به چاپ میرساندند.
با ورود ما به نوفل لوشاتو آنجا که یک مدیریت مستقلی پیدا کرد و گروه دانشجویان آمریکا مسئول تکثیر نوارهای امام شدند که به وفور نوار پیاده و تکثیر میشد و در دسترس کلیه مراجعهکنندگان و علاقهمندان قرار میگرفت.
هر چند دفتر حضرت امام در نوفل لوشاتو مستقل بود، اما گروههای سیاسی دنبال منافع سیاسی خودشان بودند به طور مثال نهضت آزادی در روزهای اولیه حضرت امام به نوفل لوشاتو وارد شدند سعی داشتند کنترل اوضاع را خودشان به دست بگیرند.
البته بین خودشان ناهماهنگی و اختلاف وجود داشت فکر میکنم بین قطبزاده و طباطبایی و حتی بازرگان اختلاف وجود داشت. یزدی و بنیصدر نیز همینطور و معمولاً ترجمه بیانات امام و آقای محمد هاشمی و دانشجویان یکی از آمریکا آمده بودند انجام میدهند.
از نکات جالب دیگر که در نوفللوشاتو قابل گفتن است این است که امام در طول اقامتشان در فرانسه تابع قوانین و مقررات آن کشور بودند مثلاً در رابطه با ذبح شرعی، حضرت امام گفتند تابع مقررات باشید و گوسفند را میخریدیم و در داخل خانه ذبح میکردیم.
چه زمانی از فرانسه به ایران برگشتید؟
حدود اول بهمن ماه بود که پس از مشورت با شهید عراقی به این نتیجه رسیدم برای تشکیل ستاد استقبال امام خمینی زودتر به ایران برگردم تا با برادران مؤتلفه زمینه استقبال از امام به ایران را فراهم کنم. یک هفته بعد از آمدن من به تهران حضرت امام تصمیم به برگشت به کشور گرفتند به دنبال مخالفت بختیار با ورود امام به وطن اعتراض مردم بالا گرفت و عدهای از روحانیون سراسر کشور از جمله آیتالله مطهری، بهشتی، هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای در مسجد دانشگاه تهران اعتصاب کردند.
سرانجام وقتی ورود امام در ۱۲ بهمن به ایران قطعی شد تشکیلات منسجم جمعیت مؤتلفه به سرعت مقدمات کار ستاد استقبال را فراهم کرد تا به نحو مطلوبی ورود امام به کشور انجام گرفت.
جریان از این قرار بود که شهید عراقی از نوفل لوشاتو تلفن کرد و گفت: ستاد را تشکیل دهید امام مصمم شدند که به ایران بیایند. ما ستاد را دو روزی در اطراف مسجد قبا تشکیل دادیم منتها به محله نیاز داشتیم که وصی و دارای امکانات بیشتری باشد بنابراین ستاد را به مدرسه رفاه منتقل کردیم.
محافظت از امام خمینی در بهشتزهرا چگونه بود؟ انتظامات مردمی چگونه بود؟
ما زمانی که امام قرار بود تشریف بیاورند مسیر را شناسایی کردیم طول مسیر تا بهشتزهرا ۳۳ کیلومتر بود برای کنترل و حفاظت از این مسیر ۶۵ هزار نیروی انتظامی تشکیل شده بود.
مثلاً از میدان انقلاب تا منیریه به برادرانی که در منطقه امیریه بودند و میدان آزادی را به گروه دیگر سپردیم. نیروی مردمی زیاد به ما مراجعه میکردند همه این گروهها را سامان دادیم که مردم انقلابی قم هم برای ورود امام نزدیک به هزار نفر نیرو معرفی کردند.
اما ما حریف این قمیها نشدیم تا اینکه یکی از اینها من را صدا کردند و گفتند خب همشهری جریان چیست ما همه را شکل دادیم شما چه میگویید. گفت: ما نیروی خاصی آماده کردیم گفتم یعنی چه گفت: ما در ماشینهای خودمان تیربار و تیانتی جاسازی کردیم تا اگر حوادثی پیش آمد بتوانیم در مسیر از آنها استفاده کنیم. گفتم خب زودتر میگفتید. این شد که این ماشینها را در مسیر میدان آزادی تا میدان انقلاب که از شمال به خیابان آزادی منتهی میشد قرار دادیم تا چنانچه حوادثی پیش آمد از آنها استفاده کنیم.
همانطور که پیشبینی میشد جمعیت عجیبی در بهشتزهرا تجمیع کردند خصوصاً در قطعهای که قرار بود حضرت امام تشریف بیاورند. ما دور آن قطعهای که حضرت امام تشریف آوردند سوله کشیدیم و ۸ هزار نفر از نیروهای انتظامات را در بهشتزهرا مستقر کردیم.
منبع:فارس