به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، شناخت اصل ولایت فقیه یکی از اصول راهی است که امام خمینی (ره) تعیین کردند. طی کردن راه امام، بدون شناخت ولی فقیه امکان پذیر نیست.
انقلاب اسلامی به واسطه تاسی از امام خمینی، ولی فقیه زمان، حاصل شد و ماندگاری این انقلاب بدون تبعیت از انقلاب اسلامی ممکن نیست.
در طول ۴۰ سال این انقلاب تحت رهبری ولی فقیه از آفتها و فتنهها مصون ماند و تداوم این مصونیت جز با وجود ولی فقیه امکان پذیر نخواهد بود. هر مدل حکوت جز آنچه حضرت امام خمینی (ره) طراحی و اجرا کرده محکوم به یک شکست حتمی است.
کتاب «در جستجوی راه» که شامل هشت گفتار درباره انقلاب اسلامی است، با همین نگاه مقولههایی مثل ولایت پذیری، فرهنگ، استکبارستیزی، مردم سالاری دینی و ... بر اساس بیانات مقام معظم رهبری تفسیر و تبیین کرده است.
این کتاب به قلم «سید محسن شفیعی» در ۱۴۰ صفحه نوشته و انتشارات «معارف» در ۲۵۰۰ نسخه منتشر کرده است.
بخشی از این کتاب را در ادامه میخوانید:
«اعتقاد و اعتماد
اعتقاد مردم به امام، انقلاب اسلامی را تضمین و بیمه کرد. امام در اولین روزهای پس از بازگشت به ایران، مهندس بازرگان را به نخست وزیری دولت انقلاب اسلامی منصوب فرمود. امام این گونه تشخیص داد. آن وقتی هم که اعلام کرد، این مسیر، این روش و تفکر مورد تأیید نیست، جامعه به همان آرامشی که نخست وزیری بازرگان را پذیرفته بود، این تفکر را کنار زد. این حوادث در هر جامعهای میتواند عواقب سنگینی داشته باشد؛ اما وقتی نگاه جامعه به رهبری و ولایت، نگاه اعتقاد، نگاه تعبد و نگاه باور است، این کشتی با آرامش حرکت میکند و پهلو میگیرد و حتی توفان را هم به آرامی میگذراند.
در این مسأله آنچه نسبت به امام صورت گرفته و نسبت به حضرت آقا هم باید صورت گیرد، این اعتقاد و باور است. هر کسی که به مبانی امامت و ولایت در دوران غیبت رسیده باشد، متوجه میشود آنچه نسبت به امام بوده نسبت به حضرت آقا هم هست. مسأله، مسألهی شخصی نیست. مسأله، اعتقاد، باور، ایمان، نگاه و قرائت دینی است.
وقتی مشروعیت حرکت با ولایت است باید دانست (ولایت) چه میخواهد؟ باید دانست چه میگوید؟ مردم ما چه در دوران رهبری امام عظیم الشان و چه بعد از آن، در این جهت به درستی عمل کردند. ملاکشان این بوده که رهبری چه میگوید؟ رهبری چه میخواهد؟ رهبری کدام را درست میداند؟ و حسن قضیه هم این است که ما اگر در هر جایی دچار کم و کاست و هزینهای شده باشیم، اما در حوزهی ولایت به لطف خدا و به دلیل همان ایمان راسخ و عمیق، آنچه دیدهایم خیر و درستی و صواب بوده است. به این دلیل که این مقولهای از جنس معنویت و نورانیت است. یکی از خطاهایی که بخشی از روشنفکران در جامعهی ما مرتکب شدند، ملاحضه و تحلیل حوزهی ولایت با نگاه زمینی بود. مطرح کردند که: تجمیع قدرت در یک جا منتهی به استبداد میشود؛ اگر اشتباه شد چه میشود؟ نوع این سؤالها، حوزهی نگاه زمینی به مدیریت اجتماعی است. اما این مقوله، مقولهی دیگری است. این اتصال به عوالم بالا و تأیید به نورانیت الهی است. این اتکا به تهجد و پرهیز از گناه و اهتمام به عرفان و اخلاق والای اسلامی است. اصلا یک عالم دیگری است. حرف دیگری است. این راخداوند تضمین کرده است.
اینجا جایی است که کار را لطف الهی مدیریت میکند. پس جامعه و آحاد مردم وظیفه دارند دائما رصد کنند، ببینند آن شخصی که در جایگاه ولایت متولی امر است چگونه اوضاع را مدیریت میکند؟ راه را چگونه نشان میدهد؟ چگونه راهنمایی میکند؟ اینجا وظیفه بر دوش همه است. به ویژه وظیفهی جوانها، بچههای مسجدی، مذهبی، هیأتی و همهی آنهایی است که دل در گرو انقلاب اسلامی دارند که ببینند رهبری چه چیزی را تعیین میکند. اگر جایی رهبری چیزی را نهی کرد، نهی رهبری با هیچ توجیهی قابل انجام نیست. اگر کسی توجیهی آورد و گریزی زد از آنچه رهبری تعیین کرده است، جهان بینی دینی او کامل نیست. رهبری فرمودند: امروز دامن زدن به تفرقه بین شیعه و سنی یک نقشه ی استکباری است.
این دیگر تفسیر ندارد. قمه زنی را نهی کردند. فرمودند: این وهن شیعه است. تخفیف شیعه در جهان امروز است. این توجیه ندارد. این شهر و آن شهر، در تکیه و در مسجد، منظور این یا آن بوده است، اینها از جنس همان اشکالاتی است که ما در برخی دورههای تاریخی شاهد آن بودهایم. وقتی رهبری گفتند: امروز به مصلحت نیست، به مصلحت نیست. تمام شد. نباید انجام شود و قانون، آییننامه و بخشنامه هم نمیخواهد، بلکه اعتقاد میخواهد. این اعتقاد انسان را در این مسیر قرار میدهد. فرمودند: امسال سال حمایت از تولید ملی است.
باید دنبال انجام این کار راه افتاد. با توجیه، از زیر بار مسؤلیت شانه خالی کردن، کاشف از ضعف و کاستی در تحلیل و عقیده و اعتقاد به ولایت است.»
انتهای پیام/ 161