به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، محمد صفری در یادداشتی نوشت:
انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن سال ۵۷ تنها یک پیروزی نبود، بلکه آغاز راهی بود که برای استمرار انقلاب اسلامی ایران، نیازمند ساز و کارهای پیشرفته برای اداره کشور و روند تاثیرگذاری بر دیگر مسلمانان جهان و حتی آزادیخواهان دیگر کشورها است.
انقلاب اسلامی ایران راهی را در پیش روی مردم قرار داد تا بتوانند از آن برای رسیدن به کمال مادی و معنوی بهره ببرند، نخستین مرحله از انقلاب اسلامی سرنگون کردن رژیمی بود که مردم آن را نمیخواستند، رژیمی که بارها با کودتا و سرکوب توانسته بود، حکومت پهلوی را تا بهمن ۵۷ ادامه دهد، اما ماندگاری او با کودتا و سرکوب میسر نبود و آنچه که مقدر بود اتفاق افتاد. بخش مهمی از آنچه که مردم ایران از انقلاب میخواستند، جلوگیری از تبعیض بود.
نباید هیچگاه تصور کرد که کار انقلاب با پیروزی خود در سال ۵۷ به پایان رسید و همه چیز سر و سامان گرفت، بلکه پویایی انقلاب اسلامی ایران در ادامه مسیری است که باید طی کند تا بتواند به حداکثر اهداف خود برسد.
در جمهوری اسلامی ایران هیچگاه نباید تصور شود که انسداد سیاسی و یا حتی اقتصادی باعث شکست انقلاب خواهد شد، ساختاری که در جمهوری اسلامی ایران بنا نهاده شده است، انعطاف پذیری لازم را دارد تا بتواند از ایجاد انسداد سیاسی جلوگیری کند و از تبعات منفی آن بکاهد.
کافی است به همه آنچه که در چارچوب دشمنیهای امریکا و اذناب او علیه انقلاب اسلامی به کار گرفته شده است توجه شود تا به عمق حقانیتی که جمهوری اسلامی با انقلاب خود دارد، پی برد.
کدام انقلاب و کشوری را میتوان در دنیا یافت که به این اندازه علیه آن دشمنی، توطئه، دسیسه و نیرنگ و فتنه به کار رفته باشد؟! هر کشوری غیر از ایران اسلامی بود، تاکنون فروپاشیده بود و از انقلاب آن هم خبری نبود. فشارها و تحریمهای شدید اقتصادی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون که هر مرحله با شدت بیشتری ادامه داشته است، فشارهای سیاسی و تهدیدات نظامی علیه ایران را هیچ کشوری تجربه نکرده است در حالی که با کمترین اینها، کشورهایی در دنیا هستند که تن به خواسته غرب داده و ذلت را پذیرفتهاند. مردم ایران با انقلاب اسلامی، خود را از زیر یوغ ظلم رژیم پهلوی بیرون کشیدند و دست بیگانه را از منابع خود کوتاه کردند تا بتوانند تصمیم گیرنده باشند.
هر چند در این مدت نزدیک به ۴۰ سال از عمر انقلاب، مسئولینی در کشور ظهور کردند که با خبط و خطاهای خود روند پیشروی انقلاب را کُند کرده و باعث شدند تا زمان رسیدن به اهداف دیرتر اتفاق بیفتد، اما رمز ماندگاری انقلاب اسلامی به پایداری مردم بستگی دارد، مردمی که اکثریت آن تاکنون وفاداری به انقلاب خود را ثابت و حفظ کردهاند.
یکی از آسیبهایی که انقلاب اسلامی را تهدید میکند، انحرافاتی است که در بدنه حاکمیتی و برخی مسئولین دیده میشود. نقطه ضعف انقلاب تاکنون کمبود و ضعف در حوزه مدیریتهای گوناگون نظام بوده است. در واقع انقلاب اسلامی در حوزه کادرسازی برای آینده خود ضعیف عمل کرده و در این میان نقش احزاب و گروههای سیاسی نیز نه تنها سودمند نبوده بلکه باعث زیانهای زیادی برای کشور و انقلاب شده است.
به جرأت میتوان گفت همراهی و حمایت مردم ایران اسلامی از انقلابی که خود آن را با رهبری حضرت امام خمینی(ره) به پیروزی رساندند از برخی مسئولین بسیار بیشتر بوده است. اما باید به این نکته توجه داشت که آستانه تحمل مردم اندازهای دارد و البته اگر اعتراضی هم علیه شرایط و وضعیت نامناسب، دیده میشود به ساختار انقلاب و جمهوری اسلامی نیست بلکه به مدیریتهای ضعیفی است که باعث ایجاد نارضایتی شده است.
از سوی دیگر مسئله دیگری که در جریان انقلاب اسلامی دیده میشود تغییر نسل است. اکنون ۴۰ سال از انقلاب میگذرد، نسل اول انقلاب در حال تغییر است، تغییراتی که با پا به سن گذاشتن آغاز شده و بسیاری از آنها از دنیا رفتهاند و نسل تازه ارتباط مستقیم و غیرمستقیم خود را با آنها از دست داده است. این انقطاع نباید باعث ایجاد گسست نسلی در انقلاب شود، تاکنون نیز نمیتوان گفت که چنین اتفاقی افتاده است اما این موضوع خطری است که انقلاب را تهدید میکند و برای جلوگیری از آن باید نسلهای بعدی، انقلابی پرورش یابند. تا حدودی پرورش انقلابی در جامعه وجود دارد اما به نسبت زیاد نیست آنجا که همچنان شاهد حضور جوانان در عرصههای گوناگون انقلاب همچون مدافعان حرم، اردوهای جهادی برای عمران و سازندگی کشور وجود دارد نشانههای بسیار درخشانی از انقلابی بودن جوانان در کشور است، اما کافی نیست.
دشمنان برای ایجاد گسست نسلی در انقلاب اسلامی، اقدامات فرهنگی بسیاری را انجام داده و میدهند تا ذهن جوانان امروزی را از خط انقلاب دور کند، تهاجم، شبیخون و اکنون که چندسالی است به «ناتوی» فرهنگی تبدیل شده، سیاستی است دنبالهدار از سوی دشمن تا انقلاب از درون با استحاله روبرو شود.
نسل کنونی انقلاب، نیازمند پاسخ شنیدن به پرسشهایی است که در ذهن او نقش بسته، مهمترین پرسشی که اکنون نسل تازه در ذهن خود دارد، این است، «چرا انقلاب کردیم؟»
باید به این پرسش، دقیق، موشکافانه و قانع کننده پاسخ داده شود، نمیتوان به این مطالبه بیتوجه بود و اهمیت نداد. متأسفانه در این زمینه در حوزههای گوناگون کمکاری و یا حتی بدسلیقگی شده است، در حوزه فرهنگ انقلابی با کملطفیهای زیادی رو به رو هستیم و کارهایی که در این زمینه فرهنگی میشد، به سوی مسایل دیگر سوق پیدا کرد، تناسب فرهنگ انقلابی در حوزه سینما، تئاتر، کتاب، شعر و... چقدر است؟ در دهه فجر، جشنوارههای زیادی همچون فیلم، تئاتر، موسیقی و... برگزار میشود، درصد نزدیکی آثار ارائه شده با انقلاب اسلامی چه میزان است؟
جالب اینجاست که هر گاه اثری با محتوای انقلاب اسلامی با ساختاری قوی ارائه شده، با استقبال مردم به ویژه جوانان رو به رو بوده است، چنین اتفاقی نشان از تشنگی نسل جوان برای آگاهی از آنچه در جریان انقلاب گذشت، دارد. سیانور و ماجرای نیمروز دو اثری است که در همین زمینه ساخته شد و با استقبال گسترده هم روبهرو گشت. میتوان دهها و صدها اثر همچون سیانور و ماجرای نیمروز ساخت تا خط انقلاب از سوی جوانان دنبال شود. برای ایجاد چنین شرایطی مسئول انقلابی در حوزه فرهنگی کشور نیاز است.
منبع: سیاست روز