به گزارش دفاع پرس از همدان، «اکبر ترک» در روز ۳۰ فروردین سال ۱۳۵۰ در خانوادهای مذهبی و متدین در روستای «ارزانفود» از توابع بخش مرکزی شهرستان همدان دیده به جهان گشود، در سال ۱۳۵۷ وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد و تا سال دوم راهنمایی ادامه تحصیل داد.
در دوران اوایل انقلاب اسلامی کودکی بیش نبود، اما همراه با دیگر جوانان و نوجوانان، در راه پیروزی نور علیه ظلمت گام برداشت و همواره در راهپیماییها و تظاهراتهای انقلابی حضوری فعال داشت.
با آغاز جنگ تحمیلی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور یافت و در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد و سرانجام در روز دوم بهمنماه سال ۱۳۶۵ در منطقه عملیاتی «شلمچه» به شهادت رسید و به همرزمان شهیدش پیوست.
وصیتنامه شهید «اکبر ترک»:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، گمان نکنید که شهیدان رفتهاند و مردهاند، بلکه آنان نمردهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند.»
سلام و درود بر مهدی موعود (عج) و نایب بر حقش امام خمینی و با سلام و درود بر شهیدان گلگون کفن ایران و با سلام و درود بر خانواده شهدای اسلام و با سلام و درود بر ارواح پاک و مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع). السلام علیک یا اباعبدالله یا حسین عزیز، سلام بر ارواح پاک و مطهرت ای حسین عزیز که درس شجاعت و شهادت و ایثار را به ما آموختی که چگونه با دشمنان، جهاد کنیم.
سپاس فراوان خدای را که تمام جهان و جهانیان و موجودات زنده را آفرید. سپاس خدای را که به من لیاقت داد تا بتوانم در جبهههای نور علیه ظلمت حضور پیدا کنم. شکر خدای را که مرا لیاقت داد تا این راه مقدس را ادامه بدهم و بتوانم قدمی برای دفاع از اسلام و قران برداشته باشم.
آری در دنیای پر از حیله و نیرنگ چه جایی بهتر از جبهههای اسلام است، آنجا که دل پرواز به سوی عالیترین درجات عارفان است، آنجا که پیوستن به معشوق است، آنجا که انسان درس شهادت و ایثار را میآموزد.
اما شما پدر و مادر عزیزم، میدانم که شما برای من خیلی زحمت کشیدهاید و رنج فراوان کشیدهاید، ولی من نتوانستم بخشی از زحمات شما را جبران نمایم. امیدوارم که مرا به بزرگواری خودتان ببخشید و من از شما حلالیت میخواهم.
اما پدر و مادر عزیزم! در مرگ من هیچ گریه نکنید و هیچ وقت ناراحت نباشید و در شهادت من ضعفی به خود راه ندهید، اگر من شهید شدم خوشحال باشید و خداوند کریم را شکر کنید و تو مادر مهربانم میدانم که داغ فرزند سخت است، اما برای من گریه و زاری نکن، همچون کوهی استوار باش و زینب (س) وار صبر و شکیبایی داشته باش و برای من گریه نکن و در شهادت من شاد باش. برای مظلومیت حسین (ع) گریه کن. برای حسین گریه کن که در روز عاشورا ۷۲ تن از یاران با وفایش را از دست داد و برای پیاده کردن دین اسلام و پایدار ماندن دین اسلام سرش را از تن جدا کردند و خانوادهاش را نیز اسیر کردند.
آری به شهادت من افتخار کنید و همیشه دعا گوی این رهبر عزیز و انقلاب اسلامی باشید و همیشه خدا را در نظر داشته باشید و از یاد او غافل نباشید زیرا که ما همه باید به سوی او باز گردیم و اوست که اعمال ما را مشخص مینماید. پس خدا را همیشه به یاد داشته باشید و به عظمت و نعمتهای بی دریغ او فکر کنید.
و اما شما برادران و خواهران عزیزم! اگر من شما را ناراحت کردم به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و من از یکایک شما خداحافظی میکنم و از شما میخواهم که مرا ببخشید و از همه شما حلالیت میخواهم.
و اما شما ای برادران و خواهران عزیزم! خدا را از یاد نبرید همیشه و در همه وقت یاد خدا کنید و او را در نظر داشته باشید و از یاد او غافل نباشید و همیشه دعا گوی این رهبر عزیز و انقلاب اسلامی باشید و از این ناراحت نباشید که برادرتان را از دست دادهاید و هیچگونه ضغفی به خود راه ندهید و خوشحال باشید و همیشه پشتیبان این جنگ و اسلام باشید.
در آخر به عنوان برادر کوچک شما پیامی برای امت شهیدپرور دارم، تقوا را در تمام شئون زندگی خودتان در نظر داشته باشید، صداقت را پیشه کنید و این امام عزیز عصاره گلهای پرپر کربلاهای مکرر ایران را تنها نگذارید و اوامرش را با جان و دل جامه عمل بپوشانید؛ و السلام علیکم و علی عبادالله صالحین.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
۲۹ آذر ۶۵
انتهای پیام/