به گزارش خبرنگار ساجد، شهید «مصطفی کرباسیان» چهار مرداد ۱۳۴۷ در تهران چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی عازم جبهه حق علیه باطل شد و سرانجام ۱۶ بهمن ۱۳۶۵ در شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام بر دوازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت حضرت مهدى (عج) و زاهد پیر شب زندهدار رهبر کبیر انقلاب و با سلام بر عاملین به حق اسلام شهداى معظم که رفتند تا صحنه تاریخ را با خون خویش به نفع اسلام رنگین کنند و با سلام بر رزمندگان شجاع اسلام آنانیکه امامشان بر بازوانشان بوسه میزند و مفتخر این بوسه میشود آنانیکه رزمشان باعث افتخار، ایمانشان همچون دریاى بیکران، دلشان مملو از عشق و ایثار و معشوقشان الله است.
آنانیکه میروند تا با رزمشان اسلام را حیات بخشند و کافران و غاصبین را به زبالهدان تاریخ راهى سازند و نماز شکر را در قدس به امامت امامشان حضرت مهدى (عج) بر پا سازند و با سلام مخلصانه به پهناى آسمانها و به گرمى دلهاى تپنده در راه حقیقت بر بازماندگان شهدا و مردم غیور و ایثارگر و حزب الله عرصه امتحان.
سلام علیکم
ابتدا بنا بر سفارش ائمه و معصومین خود را موظف به نوشتن وصیتنامه که وظیفه هر مسلمانى است میبینم و هر چند ناقص در حد خویش جملاتى را مینویسم. شاید چندمین بارى است که وصیتنامه خود را مینویسم و هر بار شرمندهتر از پیش به جامعه آلوده به گناه باز میگردم و عاجز و فاقد شرایط پیوستن به معشوق هستم و اینک امید آن دارم که خدایم توفیق آن دهد که در راهش قدم بر دارم و میروم تا همچون دیگر راهیان در راه خدا و با عشق به او تا شاید با وصالش کام خویش را شیرین و در حجله هم آغوشش گردم.
دستانم را به رسم راهیان حجله معشوق حنا مینهم، سرم را شانه میکنم، خود را میآرایم تا با زیبایى بیشترى به حضور معشوق نائل شوم. شکر خداى را نموده و امید است پیروش باشیم و آنانیکه شرایط حضور در جبهه را دارند اگر سهل انگارى نمایند مدیون انقلاب و خون تمامى شهدایند.
و اما چند کلمهاى شعر گونه نوشتهام که امید است نواقص آن مورد بخشش و لطف شنوندگان قرار بگیرد.
سلام اى امت مسلم، سلام اى یاوران حق، سلام اى عاشقان پاک ایمانى، سلامى دور و طولانى به آن مادر که دارد، چون جوانانى همانند على اکبر، به آن عاشق که در شب زاهد تاریکى است و بس، به آن شیرهزنى که تمام ثروتش را در کف اخلاص بنموده، به آنی که همان چند اندکى ثروت که دارد میدهد بهر خداى خویش، زبان قاصر، قلم عاجز به اوصاف شما باشد، ولکن این حقیقت را بگوییم ما هم مدیون ایثار شما هستیم، به لطف ایزد یکتا به یارى خداى واحد خالق، همه اینک علیه دشمن کافر خروشانیم، اگر مقبول حق باشد، براى دادن جان عازم رزمیم.
خداوندا به ما جان دادى و بهر تو آریم دادهات را، کنون ما عاشقان پاسدار حق و قرآنیم، و، اما این همه ایثارتان را دیده و مخجولتان هستیم، و اینک از خدا رحمت طلب داریم.
و اما مادر خوبم اگر این نعمت حق را خداوند، در رهش بر ما عطا بنمود، که در راهش دهیم جان را، و با اخلاصمندان ره او همنشین باشیم، به خالص رهروان او بپیوندیم، مشو مادر ز. بهر رفتن ما، چون تو ناراحت، بکن شادى که مقبولش شود آن دادهات مادر، که من در را حق جان میدهم مادر، که من خوشحالم از رفتن بسوى خالق قادر.
والسلام
و اما خدمت همه دوستان و آشنایان سلام عرض نموده و امید آن دارم حلالمان کنند و از خدا مسئلت استغفار برایمان نمایند.
خدمت پدر و مادر گرامى و بزرگوارم سلام عرض نموده و امیدوارم تمام زحماتى را که برایم کشیدهاند برایشان نتیجه بخش بوده باشد و امیدوارم از خطاهایم در گذرند و حلالم کنند.
خدمت برادرانم و خواهرم و همه اقوام سلام عرض نموده و امید است دعایشان بدرقه وجود رزمندگان گردد و اخلاصشان مداومت پیروزى رزمندگان را توام باشد و، اما مادر از اینکه بدون اطلاع به جبهه رفتم پوزش میطلبم.
در خاتمه از شنوندگان طلب استغفار از در گاه ایزد یکتا را براى همگى رهروان راه طریقت خواهانم.
جنگ جنگ است عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است که بدست میآید.
سرباز کوچک اسلام
مصطفى کرباسیان»
انتهای پیام/ ۱۱۱