به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، مردم دارالعباده «یزد» در جریان انقلاب اسلامی بهویژه در جریان سالهای اوجگیری نهضت اسلامی، رشادتهای جانانهای به نمایش گذاشتند و خون ۲۲ شهید خود را تقدیم انقلاب کردند.
به همین منظور خبرنگار دفاع پرس در یزد، در میزگردی تخصصی با حضور بانوان فعال و یادگاران انقلاب، به بررسی ابعاد زندگی مردم در زمان انقلاب اسلامی، خاطرات حضور بانوان در انقلاب و لزوم انتقال این خاطرات و ارزشهای نهفته در آن به نسل جوان پرداخته است.
«ملاقمر افخمی اردکانی» پاسدار بازنشسته و بسیجی فعال، در این میزگرد از شرایط معیشتی مردم قبل از انقلاب اسلامی بیان کرد و به خاطرهای از اولین شهید انقلاب اشاره کرد.
«افخمی اردکانی» با تبریک ایامالله دهه فجر و تسلیت به مناسبت دهه فاطمیه، اظهار داشت: در سن ۲۷ سالگی وارد صحنه شدم من، چون مکتبدار بودم و تدریس قرآن داشتم، معروف شدم به «ملاقمر»؛ یکبار آیتالله «سید روح الله خاتمی» از من دعوت کردند به حضورشان بروم، وقتی خدمتشان رسیدم از من خواستند مکتب را تعطیل کنم و به اسم برگزاری کلاس قرآن در محلات و روستاهای مختلف بر علیه شاه تبلیغ کنم و همین موضوع باعث شد به صورت رسمی فعالیتهای انقلابیام را از آبانماه سال ۱۳۵۶ آغاز کنم.
وی ادامه داد: در حدود ۱۸ سالی که مکتبدار بودم بیش از ۲ هزار شاگرد داشتم که در دوران دفاع مقدس ۶۰ الی ۷۰ نفر آنها به شهادت رسیدند.
این بانوی پاسدار بازنشسته با اشاره به وضعیت زندگی مردم در قبل از انقلاب گفت: آن زمان فقر بیداد میکرد و مردم در شرایط سخت اقتصادی و معیشتی به سر میبردند، حتی گاهاً پیش میآمد که یک خانواده فقط یک وعده در روز غذا میخوردند.
وی به روز تولد شاه و مراسم دعاخوانی که به همین مضمون در اردکان برگزار میشد، اشاره کرد و ادامه داد: یکبار کسانی را که در اردکان قرآن خوان بودنند را به مراسمی دعوت کردند، ما نمیدانستیم مراسم به چه منظور برگزار شده است، آنجا که رفتیم دیدم خانمها با آرایش بسیار نشستهاند و گفتند امروز روز تولد شاه است و شما دعوت شدید که برای سلامتی شاه دعا کنید، زمانی که نوبت من شد گفتم دعا میکنم کسانیکه به مردم خدمت میکنند خدا حفظ کند و آنان که بد مردم را میخواهند خدا نابودشان کند و هرچه اصرار کردند دعای دیگری کنید گفتم بلد نیستم.
ملاقمر بیان کرد: سال بعد روز تولد شاه سر در تمام مغازهها در اردکان پرچم مشکی زده بودنند و در مسجد «کشکنو» هم سخنرانی بود، من بیرون مسجد مشاهده کردم ماشین ساواک از دور دارد میآید و یکییکی پرچمهای مشکی را آتش میزنند، سریع به داخل اطلاع دادم که مردم به تدریج متفرق شوند که خوشبختانه مردم، مأمور ساواک که به من حملهور شده بود را متفرق کردند و ساواکیها که عدهشان کمتر بود مجبور به فرار شدند.
وی از نحوه شهادت اولین شهید انقلاب اسلامی شهید «محمد علی قانعی» گفت و اذعان کرد: روز ۱۲ ماه مبارک رمضان محمد علی از تهران میرسد به اردکان، به مادرش میگوید لباس تمیز به من بدهید که به حمام بروم و غسل شهادت کنم و بعد در راهپیمایی شرکت کنم.
افخمی اردکانی ادامه داد: من در راهپیمایی حضور داشتم، ساعت ۱۰ صبح صدای شلیک چند گلوله آمد، وقتی پیگیر شدم به جسد خونین محمد علی روبهرو شدم. پیکر را منتقل کردند به بیمارستان، اما به هیچ کس حتی خانواده وی اجازه ورود نمیدادند که من به بهانه آمپولژ زدن داخل بیمارستان و جویای احوال محمد علی قانعی شدم که (شهید) «خلیل حسن بیگی» گفت: حالش خوب است و تا یکساعت دیگر به منزل میآید.
وی خاطرنشان کرد: پیکر وی را به دلیل خونریزی زیاد به یزد منتقل میکنند که متاسفانه به شهادت میرسد، اما جنازه وی را تحویل نمیدادنند و میگفتند سربازان شاهنشاهی سه تیر به ایشان شلیک کردهاند باید سیصد تومان پرداخت کنند تا جنازه فرزندانشان را تحویل دهیم که در نهایت با اعتراض و وساطت آیتالله صدوقی، آیتالله اعرافی و آیتالله خاتمی و با پرداخت ۷۰ تومان جنازه اولین شهید انقلاب یزد تحویل خانوادهاش شد.
انتهای پیام/