گروه اخبار داخلی دفاع پرس – مصطفی خدابخشی؛ امروز تقویم تاریخ بار دیگر به شمارگان 22 خود در ماه بهمن رسید. روزی که در قلب تاریخ ماندگار شد و باعث گردید تا فصلی تازه در پیش روی ملت ایران در اوج سرمای زمستان گشوده شود. فصلی از جنس بهار.
این بهار که پس از پاییز شاهنشاهی به گل نشست؛ نوید بخش نسیم آزادی، استقلال و جمهوی اسلامی بود تا مردم ثمره سال ها مجاهدت خود را ببینند. مجاهدتی که از سال 42 آغاز شد و نشان داد که این ملت دیگر تاب فرود آمدن پتک تحقیر و وابستگی بر قامت خود را ندارد.
در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود تمام زرق و برقهای کذایی که منحصر به قشر خاصی از جامعه بود؛ مردم در سطوح پایین از کمترین امکانات زندگی بهره مند بودند و جمعیت 70 درصدی روستانشین کشور جزء قشر فراموش شده جامعه به حساب میآمدند؛ این در حالی است که طبقه سرمایه دارد و وابستگان به دولت و دربار از بیشترین امکانات بهره برده و سطح وسیعی از فساد را در ابعاد مختلف رقم میزدند.
متاسفانه از آنجاکه در حوزه فرهنگی و بازنگری به موضوعات تاریخی مراکز آموزشی، پس از انقلاب ضعیف عمل کردند و نتوانستد آنطور که شایسته است واقعیت جاری در روزهای طاغوت را به تصویر بکشند امروز شاهد آن هستیم که معادله بر عکس شده و تمام ناکارآمدیهای پهلوی به کارآمدی تفسیر میشود و پروژهای به نام تطهیر پهلوی در دستور کار قرار میگیرد.
آنطور که از فضای مجازی بر می آید؛ ضد انقلاب و سلطنت طلبان تمام تلاش خود را متمرکز بر روی چند ساخت و ساز از جمله ساخت استادیوم و برج کردهاند و سخن از بزرگی ارتشی میآورند که در آخرین ماههای عمر پهلوی به شکلی دیوانهوار در حال تجهیز خود بود.
سوال اینجاست این ساخت و سازهای محدود و این ارتش شاهنشاهی به اصطلاح مکانیزه قرار به تامین امنیت و آرامش تمام مردم را داشت و یا تنها مامور به انجام وظیفه در برابر قشری خاص بود؟ یقینا پاسخ به این سوال را باید در بخش دوم همین سوال یافت چرا که حاشیه شهرها و روستاها از کمترین امکانات هم بیبهره بودند به طوری که یکی از مقامات رسمی دربار وجود یک روستای دارای برق از هر چهل روستا را یک فاجعه معرفی میکرد.
ریشه در دستور کار قرار گرفتن تطهیر پهلوی را یقینا باید در عدم داشتن اطلاع کافی نسل دوم به بعد انقلاب از بطن و بسترهای شکلگیری انقلاب دانست چرا که در بازههای زمانی مختلف ما دچار کلی گویی و تکرار برخی از مکررات شدهایم و از بیان مصادیق در مورد آنچیز که به مردم ایران رفت، دور ماندهایم. متاسفانه این خلاء اطلاعاتی در بین نسلهای مختلف انقلاب باعث گردیده تا حکومت پهلوی که به عنوان یکی از وابستهترین حکومتها در قرن حاضر شناخته میشود و بنمایه درونی از خود نداشت از دل زباله دان تاریخ بیرون کشیده و مقدس نمایش داده شود این در حالی است که اگر کشور در زمان پهلوی دارای پیشرفت و یا کارآمدی بود و دغدغههای دینی مردم مورد توجه قرار میگرفت تاریخ شکل دیگری رقم میخورد.
به هر صورت امروز معرفی آنچیز که بود و آنچیز که به دست آمد یک ضرورت انکار ناپذیر مینماید تا تشنگان قدرت از آب گلآلود بیاطلاعی مردم برای خود ماهی شکار نکنند.
انتهای پیام/