به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، تحولات منطقه تحولات مداوم و پی در پی است که این تحولات از افغانستان و پاکستان شروع می شود و تا منتهیعلیه غرب آسیا ادامه پیدا می کند و در پاره ای از مواقع دامنه این تحولات تا شمال آفریقا هم میرسد. خاورمیانه با بحران همیشه شناخته شده است و معروف است که گفته می شود این بحران مانند یک لکه ابر بزرگ از خاورمیانه جدا نمی شود و تنها در این منطقه جابجا می شود و لذا همیشه بحران در خاومیانه وجود داشته و در کانون این بحران ها مساله فلسطین قرار دارد.
بحران ها در خاورمیانه هیچگاه تا به این حد متراکم و متعدد نبوده است و می توان گفت که بحران, خاورمیانه را در بر گرفته است. هیچ تردیدی نیست که امروز از دریای عمان تا دریای مدیترانه مهم ترین کشور تاثیر گذار درمسائل منطقه ای, جمهوری اسلامی ایران است و در اکثر پرونده ها, جمهوری اسلامی مهمترین عنصر تاثیر گذار منطقه ای است. برای مثال در این منطقه در خصوص پرونده عراق تنها یک دولت خارجی تاثیرگذار است و آن هم ایران است.
ورود ایران در چنین پرونده ای کنار زدن آن دولت آن مجلس وآن رئیس جمهور نیست و در واقع تقویت و کمک به آن هاست به همین خاطر کمک ایران در منطقه برای هیچ ملتی آزار دهنده نیست و این کمک ها یک پشتیبانی جدی تلقی می شود و اتفاقا حل کننده هم هست و برعکس حضور آمریکا حل کننده نیست.
از طرف دیگر آمریکایی ها در پرونده هایی که مربوط به ملتها می شود هزینه نمی کنند و واقعیت این است که آنها درباره داعش هیچ کاری نکرده اند جز اینکه برای مثال در یک نقطه ای برای اینکه بگویم کاری انجام داده ایم آن نقطه را بمباران کرده اند ولی این بمباران ضربه ای را به داعش وارده نکرده است. آن کسی که در عراق در مقابل داعش ایستاده است ارتش عراق با حمایت ایران است این حرفی است که خود آمریکایی ها زده اند.
سعد الله زارعی کارشناس مسائل «غرب آسیا» در گفتوگویی اختصاصی و تفصیلی با دفاع پرس به تحلیل رویدادهای منطقه و نقش محوری جمهوری اسلامی ایران در مدیریت بحرانهای منطقهای پرداخت.
دفاع پرس: در حال حاظر تحولات زیادی درمنطقه در حال رخ دادن است. مهمترین این تحولات با توجه به اولویت های جمهوری اسلامی ایران چیست؟
زارعی: تحولات منطقه تحولات مداوم و پی در پی است که این تحولات از افغانستان و پاکستان شروع می شود و تا منتهی علیه غرب آسیا ادامه پیدا می کند و در پاره ای از مواقع دامنه این تحولات تا شمال آفریقا هم میرسد. در حال حاظر ما یک تحول عمده داریم در یمن که یک انقلاب عمیق مردمی با یک رهبری مشخص و هدف معین و معقول در حال تحقق است که بسیار تاثیر گذار خواهد بود به خاطر موقعیت خاصی که یمن در منطقه دارد هم از ابعاد ژئوپلتیکی و هم از ابعاد سیاسی وهم از ابعاد مذهبی بسیار تعیین کننده خواهد بود.
دومین حوزه تحول عراق است که در دو بخش سیاسی و امنیتی ما شاهد تحولات عمده هستیم. عراقی ها درگیر تشکیل دولت جدید هستند و از طرف دیگر مهار بحران داعش به عنوان یک دستور کار امنیتی مهم در دستور کار عراق مورد توجه است. همینطور در مورد ترکیه ما شاهد یک سری فعل و انفعال های عمیق سیاسی هستیم که عمدتا دارای ماهیت و رویکرد حقوقی است و ساختار نظام ترکیه را تحت تاثیر قرار می دهد. حوزه تحول دیگر سوریه است که در حوزه امنیتی ما در انتظار فعل و انفعال هایی هستیم که بتواند پرونده تروریسم را تا اندازه زیادی در سوریه ببندد.
در لبنان هم تشکیل دولت جدید و انتخاب رییس جمهور جدید تبدیل به یک معضل سیاسی شده است نفوذ و دخالت عربستان تا کنون مانع شکل گیری دولت و انتخاب رئیس جمهور شده این در حالی است که از عدم انتخاب رئیس جمهور عمدتا مسیحی ها آسیب می بینند و از عدم تشکیل کابینه هم عمدتا اهل سنت آسیب می بینند و ما در این صحنه مشاهده می کنیم که جریان وابسته به عربستان در حال خودزنی در لبنان است.
در حوزه فلسطین نیز ما شاهد تحول عمده ای هستیم, مسائلی که میان جنبش حماس و جریان فتح در جریان است و قرار گرفتن توافق دوطرف در اردیبهشت در هاله ای از ابهام است. مساله جنگ 50 روزه و توافق بین رژیم صهیونیستی و مقاومت فلسطین سوال های بی پاسخ زیادی دارد.
ما در پاکستان شاهد تنش زیادی هستیم میان بری لوی ها و میان دولت پاکستان و دو بازیگر پنهان که درسمت معارضه نقش پر رنگ ارتش را در لابه لای تحرکات می بینیم و در طرف محور دولت نقش طالبان پاکستان نقش قابل توجهی است.
در عین حال در حال حاظر دعوا در پاکستان دعوای سه ضلع در برابر سه ضلع دیگر است. دعوای ارتش, تحریک عوامی به رهبری آقای قادر العوامی, تحریک انصاف به رهبری عمران خوان. یک مثلث و مثلث دیگر حزب مردم به رهبری آقای زرداری و حزب مسلم لیگ به رهبری نواز شریف و جریان طالبان و این مثلث در برابر اون مثلث قرار دارد. و دو ضلع کمتر رسانه ای شده این درگیری ها یعنی ارتش و طالبان تاثیر گذاری بیشتری در تحولات پاکستان دارند.
پاکستان در آستانه یک تحولات عمده در حوزه دولت است و باید ببینیم که کشاکش فعلی به کجا ختم خواهد شد.
درافغانستان هم ما شاهد توافق بر سر رئیس جمهور جدید هستیم و نتیجه انتخابات در هاله ای از ابهام است و آقای دکتر عبدالله عبدالله که یک طرف مهم این ماجرا است روند فعلی را رد می کند و از آن طرف هم آقای اشرف غنی هم خود را پیروز انتخابات میداند. ان چه که تا کنون توافق شده است یک کمک 50-50 بین طرفین است ولی هنوز درباره جزئیات توافق نشده و به نظر می آید که دولت حامد کرزی که مایل نیست بدون گرفتن تضمین برای ادامه حضور پررنگ سیاسی صحنه را ترک کند در واقع دارد صحنه را کارگردانی می کند و می خواهد در قبال پذیرش و اعلام رسمی انتخابات امتیازاتی را از طرفین دریافت کند. بنابراین در کانون تحولات افغانستان برخلاف ظاهری که عبدالله و اشرف غنی دیده می شود پشت پرده کارگردانی صحنه در افغانستان در دستان حامد کرزای است.
دفاع پرس: بعد از جنگ جهانی دوم که تقسیمات جدید در خاورمیانه صورت گرفت تاکنون اینقدر بحران هم زمان در خاورمیانه وجود نداشته است. آیا این نظردرست است و اگر درست است علت آن چیست؟
زارعی: بحران ها در خاورمیانه در این حد نبوده است، ولی خاورمیانه با بحران همیشه شناخته شده است و معروف است که گفته میشود بحران ماننده یک لکه ابر بزرگ از خاورمیانه جدا نمی شود و در خاورمیانه جابجا می شود و لذا همیشه بحران وجود داشته و در کانون این بحران ها مساله فلسطین است اما بحران ها در خاورمیانه هیچگاه تا به این حد متراکم و متعدد نبوده است و می توان گفت که بحران خاورمیانه را در بر گرفته است.
دفاع پرس: چه اتفاقی افتاده که این ابر بحران تا این اندازه متراکم و گسترده شده است؟
زارعی: خاورمیانه همیشه در طول تاریخ مهم بوده است . کانون بعثت ها و جنبش ها و خیزش ها و جنگ ها بوده اقوام مختلف در اینجا پدید آمده اند و از زمان مادها و ایلامی ها اینجا محل بروز و ظهور تحولات بزرگ بوده است. وقتی که نفت کشف شد بر اهمیت این منطقه افزوده شده و شاهد توجه مضاعف به این منطقه در سطح بین المللی بوده ایم.
دفاع پرس : هنری کسینجر اخیرا در صحبت هایی اعلام کرده بود که ایران قدرتی خطرناک تر از داعش است و درحال امپراتوری سازی است. این ادعا تا چه اندازه ای صحت دارد و چرا مطرح می شود؟ آیا تلاش کشورهای غربی و کشورهای منطقه مانند عربستان برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه در بروز این بحران ها نقش داشته است یا خیر؟
منطقه ما از آخر دهه 1970 و اول دهه 1980 در کنار اهمیت هایی که به صورت ذاتی داشت یک اهمیت راهبردی سیاسی هم به آن ویژگی ها اضافه شد وآن هم پیدایش یک انقلاب اسلامی در این منطقه با اهداف و آرمان های جهانی بود. در منطقه ما قبل انقلاب ایران نیز اتفاقاتی افتاده بود و بعثی ها تلاش کرده بودند که یک جریان منطقه ای بعثی را ایجاد کنند. ناصریست ها تلاش داشتند یک جریان منطقه ای درست کنند. در طول این مدت همیشه شاهد سقوط و تولد دولت ها بوده ایم ولی اینکه یک دولتی در قلب این منطقه به وجود بیاد با داعیه دینی و جهانی و داعیه اداره جهان پدیده جدیدی بود و این مساله اهمیت منطقه ما را در واقع چند برابر کرد. در ابتدای کار غربی ها امیدوار بودند بتوانند با اقداماتی در همان سالهای اول این انقلاب را در نطفه خفه کنند و انقلاب را یا از بین ببرند و یا انیکه کم تاثیر یا پر مشکل بکنند اما به مرور این انقلاب توانست آن ماهیت جهانی خود را تا حدودی محقق کند.
امروز هیچ تردیدی نیست که از دریای عمان تا دریای مدیترانه مهم ترین کشور تاثیر گذار جمهوری اسلامی ایران است و در اکثر پرونده ها محدوده جمهوری اسلامی مهمترین کشور تاثیر گذار منطقه ای است. برای مثال در این منطقه در خصوص پرونده عراق تنها یک دولت خارجی تاثیر گذار است و آن هم ایران است. من به طور قطع می گویم که عربستان نمی تواند چیزی را در عراق به وجود بیاورد.
ترکیه هم همینطور آمریکایی ها قادر نیستند چیزی را در عراق به وجود بیاورند. حتی اینها زمانی که متحد هم میشوند قادر به تغییر نیستند ولی جمهوری اسلامی به تنها یی توانسته است که دولت نوری المالکی را حفظ کند و به تنهایی پیشروی داعش را سد کرده و به تنهایی در سطح کشورهای پشتیبان در حال ایجاد یک جریان عراقی که بتواند بر داعش غلبه بکند است و این نقشی است که کشوری دیگر نمی تواند ایفا کند به دلیل اینکه کشوری به اندازه ایران عمق استراتژیک میان شیعیان سنی ها و کردها ندارد.
ورود جمهوری اسلامی در پرونده های منطقه حمایتی است نه مداخله گرایانه
دفاع پرس: تفاوت حضور راهبردی ما درمنطقه با آمریکا چیست؟ آیا حضور ما در منطقه تنها تامین کننده منافع خودمان است؟
زارعی: تفاوت های بنیادی وجود دارد بین نقشی که آمریکایی ها به عنوان یک قدرت مداخله گر ایفا می کنند و به عنوان جمهوری اسلامی به عنوان یک کشور حمایت کننده ایفا می کند. آمریکایی ها یک دولتی را برمی اندازند و خود و منافع خود را به اون کشور تحمیل می کنند و از طریق ابزارهای زور می خواهند بر مقدرات ملت ها حاکم بشوند. آمریکایی ها به جای عراقی ها و ترک ها و بقیه تصمیم می گیرند. لذا زمانی که آمریکا ورود در یک پرونده می کنند ورودش یک حضور وحشت زا است و ملت ها از این ورود احساس خوشایندی ندارند و اینگونه مداخلات نتیجه ای ندارد و هزینه های بسیار هنگفتی است که روی دوش ملت ها گذاشته می شود و خسارت های سنگینی به دنبال دارد.
اما ورود جمهوری اسلامی در پرونده ها ورود مداخله گرانه نیست و ورود حمایت کننده است. در عراق شاهد این هستیم که ملت عراق انتخاباتی را برگزار کرده است و در دل این انتخابات یک مجلس شکل گرفته است و از دل این مجلس دولتی پدید می آید این فرایند به انتخاب یک رئیس جمهور منجر میشود. ایران با تمام وجود از انتخاب مردم دفاع میکند و اگر مشکلی برای این دولت که در فرایند دموکراتیک انتخاب شده است پیش بیاید ایران با تمام توان به آن کمک می کند و در مسیر حل مشکلات او وارد صحنه می شود.
ورود ایران در چنین پرونده ای کنار زدن آن دولت آن مجلس وان رئیس جمهور نیست و در واقع تقویت و کمک به ان هاست به همین خاطر کمک ایران در منطقه برای هیچ ملتی آزار دهنده نیست و این کمک ها یک پشتیبانی جدی تلقی میشود و اتفاقا حل کنند هم هست و برعکس حضور آمریکا حل کننده نیست و بحران ها طول میکشد و تمام نمیشود در افغانستان شاهد حضور آمریکا در این کشور هستیم سیزده سال است که مشکل حل نشده و طالبان باقی مانده است.
زمانی که آمریکایی ها عراق را ترک کرند عراق هنوز درگیر مساله تروریسم بود. ولی زمانی که جمهوری اسلامی در پروند ه عراق حضور پیدا می کند پیشروی داعش متوقف میشود و یا مساله سوریه حضور ایران در مساله سوریه باعث ثبات در پایتخت می شود و این امکان فراهم میشود که مردم انتخاباتی را فراهم کنند و در محیط زندگی خود با معیشت بهتر زندگی کنند این جور حضور در صحنه برای ملت ها خوش آیند است برای ملت ها موجب رشد هست و مداخلات خارجی را هم کم میکند و این کمک ایران باعث می شود که منطقه ای با دولت های ملی و محلی و سیستم های قوی منطقه ای و حل و فصل مسایل منطقه با ظرفیت خود منطقه و این برای همه خوشایند خواهد بود. بنابر این هر کجا جمهوری اسلامی ورود کرده است ونفوذی داشته و از آن استفاده کرده است این نفوذ و اثر پایدار بوده است .
در پرونده لبنان ایران نفوذ کرده است. در سال 1360 و 61 ورود ایران شروع شده است و از آن لحظه تا به امرزو حضور ایران مستمر بوده است و نهالی که ایران در هر کجای منطقه کاشته است ستبر شده است قد کشیده است و بالا آمده وسایه اش را روی سر همه پهن کرده ایران برخلاف آمریکایی ها هر نهالی را کاشته به ثمر نشسته است این نشان دهنده این است که قدرت ایران توام با استقبال ملت ها ست و مزاحمتی را برای مردم ایجاد نمی کند. به این جهت حرف کسینجر که البته او از منظر سیاسی به قصه نگاه کرده است حرفی است که می توان نشانه های آن را در جای جای منطقه جستجو کرد. شما به عنوان یک ایرانی می توانید در خیابان های اسلام آباد, کابل در خیابان های عراق و خیابانهای سوریه در خیابان های یمن به راحتی و بدون مزاحمت رفت و آمد کنید در حالی که همه شما را بشناسند که شما ایرانی هستید ولی یک آمریکایی ها و سعودی جرات نخواهند داشت که با تابلوی کشورشان اینگونه اقدامی بکنند. ایران هیچ گاه خواسته خود را به کشورها تحمیل نمی کند. ما در منطقه دارای ظرفیت هستیم. بعضی جاها ظرفیت زبان فارسی است بعضی جاها ظرفیت اقتصادی و بعضی جاها ظرفیت شیعه بودن از همه این ظرفیت ها به نوعی استفاده می شود.
دفاع پرس: بی بی سی اعلام کرده است که رهبری به نیروهای ایرانی دستور داده است که در ماموریت های شمال عراق درمقابله با داعش با نیروهای آمریکایی همکاری بشود. لطفا یک توضیحی درخصوص ادعای مطرح شده بفرمایید.
آمریکایی ها در مقابله با داعش جدی نیستند
زارعی: آمریکایی ها در شمال عراق و در شمال اربیل یک پایگاه نظامی دارند که این پایگاه معروف هم هست واین پایگاه سالها محل رفت و آمد ضد انقلاب ایرانی و از جمله پژاک بوده است که حتی در روزنامه واشنگتن پست هم خبرنگاران چند سال پیش فاش کرد که زمانی که برای بازدید به این پایگاه نظامی آمریکایی مراجعه کردم نیروهای پژاک را دیدم که مسلسل بر دوش در اطراف این مقر و پایگه پرسه می زدند. بنابراین واضح است که حضور آمریکایی ها در شمال عراق حضوری نیست که به نفع جمهوری اسلامی باشد.
از طرف دیگر آمریکایی ها در پرونده هایی که مربوط به ملتها می شود هزینه نمی کنند و واقعیت این است که آنها درباره داعش هیچ کاری نکرده اند جز اینکه برای مثال در یک نقطه ای برای اینکه بگویم کاری انجام داده ایم ان نقطه را بمباران کرده اند ولی این بمباران ضربه ای را به داعش وارده نکرده است. آن کسی که در عراق در مقابل داعش ایستاده است ارتش عراق با حمایت ایران است این حرفی است که خود آمریکایی ها زده اند انها گفته اند که عملیات آمرلی که منجر به آزاد سازی 3 هزار کیلومتر از خاک عراق شد از یک نقطه استراتژیک از رشته کوه "حمره "که مانند رشته کوه البرز در ایران طولانی است و تا "حسکه "در سوریه ادامه دارد. این یک رشته کوه راهبردی است که عراق را به دو بخش شمالی و جنوبی نقسیم می کند جنوب آن عربها هستند و شمال آن کردها و ترکمن ها هستند.
در آنجا عملیاتی انجام شد که آمرلی در منطقه شمال و آزلی در منطقه جنوب و آن بخش از رشته کوه "حمرین" که بین "العزین"و آمرلی بود به تصرف در آمد و جمع اینها می شود 3 هزار کیلومتر مربع. با تصرف این منطقه استراتژیک که گلوگاهی بود که صلاح الدین و نینوا را وصل می کرد به کرکوک این عملیات با مشاوره جمهوری اسلامی ایران توسط ارتش عراق انجام شد که البته رادیو فردا اعلام کرد که دراین عملیات مقلدین آیت الله خامنه ای بودند که عملیات کردند. در نتیجه این عملیاتی که با مشاوره ایران انجام دادن و آمریکایی ها هیچ نقشی در آن نداشتند که البته آمریکا یی ها بعدا مدعی شدند که در طراحی و پشتیبانی این عملیات نقش داشتند ولی نقش آنها حتی به اندازه شلیک یک گلوله هم نبود.
همکاری ایران با آمریکا در عراق و مقابله با داعش اصلا موضوعیتی ندارد آمریکایی ها در مقابله با داعش جدی نیستند و منافع خود را برای کمک برای رفع داعش نمی بینند و از طرف دیگر جمهوری اسلامی اعتمادی به آمریکایی ها ندارد.
عملیات علیه داعش عملیاتی نیست که بشود با حملات هوایی آن را دنبال کرد که البته آمریکایی ها هم خودشان اعلام کردند که ما تنها از طریق حملات هوایی می توانیم برای مقابله با داعش اقدام کنیم و در حالی که باز خودشان اعلام کردند که حملات هوایی به مواضع داعش نمی تواند خیلی موثر باشد. جمع این دو حرف آمریکایی ها به معنی این است که حضور ما در عراق نمی تواند کارآمد باشد.عملیات علیه داعش جنگ تن به تن و چریکی را می طلبد.
دفاع پرس: نقش غربی ها در بحران عراق و سوریه آیا منحصر می شود به آمریکا یا می توان از انگلیس و فرانسه به عنوان عوامل موثر در این بحران ها نام برد. برخی کارشناس ها معتقدندکه از انگلیس به عنوان عامل پشت پرده تشکیل داعش می توان نام برد همچنین مساله ای قابل بررسی است؟
با توجه به اینکه سیاست های انگلیسی ها و فرانسوی ها در حوزه های سیاست خارجی و امنیتی سیاست های" انضمامی"است و در واقع ضمیمه می شود به سیاستهای آمریکا و حضور فرانسه و انگلیس در میدان نظامی یک حضور نمادین است که در بخش هایی این حضور نمادین پررنگ تر و در بخشهایی کم رنگ تر میشود.
دفاع پرس: در بحث حمله به سوریه که تا لحظات اخر قرار بود که آمریکا اقدامی نظامی علیه سوریه بکند. آیا عدم حمله امریکا به سوریه به دلیل عدم تمایل اوباما به درگیر شدن در جنگ جدید بود در حالی که ما می دیدیم که فرانسه و انگلیس مصرانه خواهان اغاز این حمله هستند؟
در زمان حمله آمریکا به سوریه آمریکایی ها خودشان نیز مصر بودند که به سوریه حمله کنند و حتی ساعت حمله را نیز اعلام کرده بودند همه چیز هم حکایت از این داشت که آمریکایی ها می خواهند این حمله را انجام بدهند سعودی ها ازهمه مصر تر بودند برای انجام این عملیات حتی بیش از خود آمریکا ترکیه نیز یکی از کشورهایی بود که اصرار زیادی به آمریکا داشت که این حمله صورت بگیرد ولی در صحنه عملیات آمریکایی ها متوجه شدند دراین حمله بر خلاف موارد گذشته ایران و حزب الله لبنان تماشاگر باقی نمی مانند.
چون در گذشته پیش آمده بود که اسراییلی ها به بخش هایی از سوریه حمله هوایی کرده بودند ولی حزب الله و ایران واکنش نظامی از خود نشان نداده بودند. این تصور وجود داشت که در برابر حمله آمریکا به سوریه نیز ایران و حزب الله واکنشی از خود نشان ندهند. یک روز قبل از فرا رسیدن ضرب العجل آمریکایی ها برای حمله به سوریه آمریکایی ها از طریق سیستم های ماهواره ای خود متوجه شدند که بچه های سپاه در سوریه پای قبضه های موشک هستند و بچه های حزب الله لبنان هم آماده شلیک شدن و آمریکایی ها متوجه شدند که در این جنگ موضع ایران و آمریکا مانند گذشته نیست و اجازه نخواهند داد سوریه سقوط کند.
دفاع پرس: واکنش احتمالی نیروهای ایران و حزب الله در صورت آغاز حملات آمریکا در سوریه چه می توانست باشد آیا واکنش ایران منحصر به جبهه های جنگ سوریه می شد یا ممکن بود منافع آمریکا در منطقه نیز مورد حمله قرار بگیرد؟
ایران نقطه ضعف آمریکایی ها را در منطقه می داند و نقطه قوتشان را نیز می داند نقطه قوت آمریکایی ها این است که دریک منطقه ای وارد شوند در یک زمان کوتاه حمله کنند و بعد کنار بروند و از نتایج حمله ای که کردند استفاده بکنند راهبرد آمریکایی ها تداوم جنگ طولانی نیست و این نقطه ضعف آمریکایی هاست و جمهوری اسلامی با علم به این مساله می تواند جنگ را در منطقه توسعه دهد و این را به صورت یک مانع بازدارنده جلوی آمریکایی ها قرار بدهد و وقتی آمریکایی ها ببینند که این جنگ کوتاه مدت نخواهد بود خود این باعث می شود که امریکایی ها عقب نشینی کنند.
دفاع پرس: صحبت های رهبری در خصوص تسلیح کرانه باختری چه تاثیری بر روند نبرد میان جبهه مقاومت و ارتش اسراییل در نوار غزه داشت؟
طرح پیشنهادی رهبری برای تسلیح کرانه باختری دشمن را به وحشت انداخت
این اعلام در زمان جنگ غزه کمک بزرگ سیاسی از سوی ایران به ساکنان نوار غزه بود که در زیر فشار بسیار سنگین قرار داشتند و تاثیر هم گذاشت و اسراییلی ها که به شدت موجب وحشت آنها شد و در نهایت به فاصله یک روز پس از سخنرانی حضرت اقا انها دنبال واسطه می گشتند برای پایان جنگ شما سخنرانی آقا را از نظر زمانی نگاه کنید و سفر جان کری وزیر خارجه آمریکا و سفر لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه به منطقه و سفر دبیر کل سازمان ملل به منطقه را نگاه کنید اینهایی که توجهی به منطقه نداشتند به یکباره به یادشان آمد که باید به منطقه سفر کنند و صحبت های رهبری همه اینها را به وحشت انداخت و آنها آمدند که جنگ را تمام کنند.
علاوه بر اینکه این اظهار نظر رهبری یک استفاده لحظه ای داشت یک استراتژی حل کننده به حساب می آمد. حلال مشکل فلسطین هم هست این فقط بحث کرانه باختری هم نیست شما اگر کرانه باختری را روی نقشه نگاه کنید کرانه باختری به لحاظ جغرافیایی از 11 استان تشکیل می شود و اماکن مقدس برای ادیان مختلف در این منطقه واقع شده است اگراین منطقه آزاد شود عملا فلسفه وجودی تشکیل اسراییل از بین می رود.
از طرفی دیگر مساله مسلح شدن کرانه باختری مساله ای است که می بایست به یک فرایند فلسطینی- فلسطینی مورد بررسی قرار گیرد و زمان آن را فلسطینی ها تعیین کنند .منظور ما از فلسطینی- فلسطینی این نیست که میان جبهه سازش کار و جبهه مقاومت توافقی صورت گیرد این مساله باید در درون وجود فلسطینی ها تبدیل شود به یک مطالبه و به یک مطالبه ملی تبدیل شود. کما این که مقاومت در غزه به یک مطالبه ملی تبدیل شود و در آن هنگام است خود فلسطینی ها می دانند که چطور مسلح شوند فلسطینی ها با سلاح نااشنا نیستند فلسطینی ها قبل از اینکه سرزمین هایشان اشغال شود هم اسلحه داشتند از قرارداد اسلو به بعد بود که یک عده ای بحث خلع سلاح را مطرح کردند وگرنه فلسطینی یعنی اسلحه و اسلحه یعنی فلسطینی.
انتهای پیام/ا