گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس - رسول حسنی؛ جشنواره سی و ششم فیلم فجر با همه ضعفها و قوتهایی که داشت به پایان رسید و جوایز به حق و ناحق به برگزیدگانش تعلق گرفت. این دوره از جشنواره فیلم فجر تفاوت اساسی با دورههای گذشته خود داشت و آن نوعی اقدام مساله دار با برخی آثار بود.
فیلم موفق «فیلشاه» عملا در ارزیابی داوری غایب تلقی شد و معلوم نیست فیلمی که نباید داوری شود چرا وارد بخش مسابقه شد.
اگر سینمای تاره متولد شده انیمشین مورد حمایت وزارت ارشاد قرار نگیرد کجا باید دیده شود. آیا هیات محترم داوران فیلم انیمیشن را جزء سینما قلمداد نمیکنند؟ اگر چنین است پس «فیلشاه» را باید در کدام دسته بندی آثار هنری قرار دهیم؟
هیات داوران نه به سازندگان این فیلم بلکه باید پاسخگوی جامعه سینمایی باشند که چگونه این انیمیشن موفق را ندیدند.
چند سال پیش «مهدی فخیمزاده» که جزء هیات داوران فیلم فجر بود در پاسخ به شبهات داوری اظهار داشت: هیات داوران با محتوای آثار رسیده در جشنواره مساله ندارد بلکه فرم و تکنیک را داوری میکنند. پس چرا این نوع داوری در سی و ششمین تغییر کرد و هیات داوران محتوا را داوری کردند.
یکی از داوران این دوره صراحتا اعلام کرد: فیلم «لاتاری» به دلیل محتوای آن کنار گذاشته شد. اثری که در نظام جمهوری اسلامی پروانه ساخت و نمایش میگیرد نمیتواند مورد تایید هیات داوران نباشد. اصلا هیات داوران وجاهت و صلاحیت ندارد که در مورد محتوای آثار نظر بدهند و اگر هم اظهار نظری کنند ارزش قانونی ندارد. به بیان صریحتر هر گونه اظهار نظر و اعمال آن، نظر آنها کلیت جشنواره را زیر سوال میبرد.
«لاتاری» از این جهت که نقد صریح اجتماعی را به شکل هنرمندانهای مطرح میکند سبب شد تا گردانندگان اصلی جشنواره فیلم فجر را به قدری عصبی کند که نتوانند این فیلم را ببینند.
به جرأت میتوان فیلمی را چنین قدرتمند نام برد که با ترس از مصلحت و اما و اگرها یکی از مهمترین معضلات اجتماعی را به تصویر بکشد که همواره از سوی سیاسیون روی آن سر پوش گذاشته میشد.
«لاتاری» در دل همه مردم ایران بود که با دیدن این فیلم عقده فروخوردهشان سرباز کرد و البته این عقده گشایی مسلما به کام دست نشاندههای مردان سیاست - هیات داوران - خوش نیامد و ترجیح دادند خود را به نابینایی بزنند و آن را از حلقه داوری کنار بگذارند. هر چند مساله مطرح شده در «لاتاری» جناحی نیست اما نوع داوری این حرکت را جناحی کرد.
اما بحث جشنواره فجر به همین جا ختم نمیشود. رشد آثار ارزشی در دوره سی و ششم سبب عصبیت عدهای از منتقدین و فعالان هنری و مدیران فرهنگی شده است. از همین جهت هیچ کسی مثل «ابراهیم حاتمیکیا» نمیتوانست هدف هجمههای آنان باشد. در شرایطی که «لاتاری» علیه سیاستگذاری غلط مدیران کشور بود، «به وقت شام» و سازنده آن به عنوان پیشانی جبهه مقاومت باید منکوب شود. بخصوص اینکه حاتمیکیا برخلاف مهدویان زبان بُرندهای هم دارد.
نام بردن از حامیان مالی «به وقت شام» و اتهام زنی علیه حاتمیکیا بهانهای است برای دشمنی علیه سینمای دفاع مقدس. این هجمه حتی علیه باشهآهنگر و فیلم «سرو زیر آب»، شیخ طادی و «امپراطوری جهنم» به شکلهای مختلفی در جریان است. بعید هم نیست که دشمنیها علیه معادی و «بمب» در روزهای آتی بوجود بیاید.
در جشنواره امسال دیگر خبری از آثار سیاهنمای تلخ نبود و به جز یکی دو فیلم سخیف مثل «هایلایت» و «عرق سرد» فیلمی با این مضامین روی پرده نرفت؛ این اتفاق در کنار آثار مهمی چون «تنگه ابو قریب» که هیات داوران نمیتوانستند آن را نبینند سبب عصبیت لجام گسیخته قشری شد که چشم دیدن سینمای دفاع مقدس را ندارند و نخواهند داشت.
در چنین شرایطی مدام سخنان حاتمیکیا در اختتامیه جشنواره فجر را بیادبی قلمداد میکنند حال آنکه برای اظهارات منتقدی مثل «نیما حسنی نسب» که «به وقت شام» را کمدی خطاب کرد، کف میزنند. این منتقد نهایت افتخارش قلم زدن در مجله رو به افول «فیلم» است که هر روز خوانندگانش را از دست میدهد و برای به چشم آمدن چنین اظهارات عجیبی را مطرح میکند.
اما باید امیدوار بود و باید گفت دشمنی علیه ابراهیم حاتمیکیا و سینمای دفاع مقدس به نفع سینمای دفاع مقدس است و قطعا سال آینده و سالهای بعد با رشد این سینما مواجه خواهیم بود.
مفهوم دفاع مقدس چیزی نیست که با اظهارات سخیف یک منتقد مغرض نابود شود. در اشعاری که خطاب به امام حسین (ع) گفته میشود مفهومی وجود دارد که در مورد دفاع مقدس هم به کار میرود چرا که در حقیقت امر دفاع مقدس همان نهضت عاشورا است که فراموش نخواهد شد.
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد
آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست
انتهای پیام/ ۱۶۱