به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، مهدی پورصفا در یادداشتی نوشت:
پیشرفت فناوری، به خصوص در حوزههای غیرنظامی سبب شده تا دامنه هدف برخی سازمانهای جاسوسی از افراد حاضر در مناصب حساس به شهروندان عادی نیز برسد.
جاسوسی واژهای است که در طول تاریخ سرنوشت دهها نبرد بزرگ را متحول کرده و از همین رو از هزاران سال پیش نهادهای جاسوسی همواره به عنوان عاملی در جهت برتری قدرتها ایفای نقش کردهاند. جاسوسی اغلب در ذهن مردم عادی به نفوذ در ساختارهای محرمانه یک کشور و انتقال آن به سایر کشورهای خارجی تعبیر میشود. شاید این تصور از واژه جاسوسی تا سالها همان چیزی بود که در واقعیت رخ میداد، اما پیشرفت فناوری و افزایش دانش انسان در حوزههای گوناگون سبب شده تا پس از پایان جنگ سرد شاهد ظهور پدیدههای جدیدی در عرصه جاسوسی و فعالیت نهادهای اطلاعاتی کشورهای دیگر باشیم.
این پدیدههای جدید در حوزه جاسوسی که اغلب به عنوان جاسوسی نوین یاد میشود، نه تنها افراد و نهادهای دخیل در ساختارهای محرمانه را شامل نمیشود و به راحتی میتواند حتی شهروندان عادی را درگیر کند. بلکه افرادی که شاید حتی خود نیز نمیدانند در جریان سوء استفاده یک نهاد خارجی برای کسب اطلاعات قرار گرفتهاند.
این پدیدههای جدید جاسوسی عمدتا مبتنی بر پیشرفتهایی است که زندگی انسانها را دگرگون کرده است.
جاسوسی سایبری مولود قرن بیست و یکم
جاسوسی سایبری از مهمترین پدیدههای نوین در عرصه جاسوسی است که اتفاقاً کشور ما به کرات و در مواقع حساس هدف آن واقع شده است. با توجه به اینکه هر روز و با گستردگی بیشتر اداره امور روزمره انسانها با فرآیندهای خودکار صورت میپذیرد، ایجاد اختلال در این فرایندها و سوء استفاده از دادههای مبادله شده در آن به عنوان یکی از اهداف راهبردی نهادهای جاسوسی در آمده است. اوضاع به گونهای است که برخی از کشورها در قالب برخی سازمانهای بالادستی اقدام به تشکیل ارتشهای ویژه سایبری کردهاند که اغلب نیز تحت نظر نهادهای امنیتی قرار دارد. کشورهایی مانند امریکا، چین و روسیه از کشورهای فعال در این حوزه محسوب میشوند. ایران شاید یکی از اولین کشورهایی باشد که در این حوزه مورد هدف قرار گرفته است. بر اساس اسنادی که هم اکنون جنبه عمومی پیدا کرده است، ایالات متحده امریکا و رژیم صهیونیستی در قالب طرحی به نام « المپیک» تلاش کردند تا با وارد کردن ویروسهای مخرب تأسیسات هستهای ایران را مورد هدف قرار دهند.
یکی از این ویروسها که بسیار مخربتر از بقیه بود، استاکس نت نام داشت که سبب آسیب به تعداد زیادی از سانتریفیوژها شد. همچنین طرحی به نان نیترو زئوس برای حمله به ایران تدارک دیده شده بود. نیترو زئوس، برنامه یک جنگ سایبری گسترده است و قرار بود در صورتی که تلاشهای دیپلماتیک به منظور محدود کردن برنامه هستهای بینتیجه بماند و توافق هستهای به جایی نرسد، اجرایی شود. امریکا مدعی است که اگر این سلاح سایبری مورد استفاده قرار میگرفت، سامانههای پدافند هوایی، ارتباطی و بخشهای حیاتی شبکه توزیع برق ایران از کار میافتاد. نکته جالب اینجاست که در اسناد افشا شده در این باره متخصصان فنی به این نکته اشاره کردند که اولویت اصلی برای این اقدام ورود برخی از تجهیزات آلوده به شبکههای کامپیوتری ایران بود. اتفاقی که عمدتاً به وسیله پرسنل بی اطلاع رخ میداد. برای تشریح این مسئله حتی ورود یک فلش آلوده نیز میتواند به راحتی یک شبکه رایانهای را با مشکل روبه رو کند.
شاید در سالهای بعد شاهد تلاش سرویسهای اطلاعاتی غرب برای استفاده از شهروندان عادی ایرانی برای نفوذ و ایجاد حمله مخرب سایبری باشیم.
تهاجم در حوزه بیولوژیکی
حوزه بیولوژیک و فناوریهای زیستی از جمله حوزههایی است که به شدت کارزار یک جنگ تمام عیار در سطح جهانی است. پیشرفتهای علم ژنتیک در سالهای اخیر این توان را برای انسان ایجاد کرده است تا دست به اقداماتی بزند که شاید 20 سال قبل تنها میشد در رویاها از آن سخن گفت.
بحث فناوری زیستی آنچنان این روزها مهم شده است که ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در سخنانی به این نکته اشاره میکند که برخی از آزمایشات زیستی امریکاییها میتواند تبعات جبران ناپذیری برای بشر داشته باشد. تهاجم بیولوژیک میتواند حوزه مختلفی را در بربگیرد که برای مواجه کردن یک کشور با یک بحران تمام عیار کافی است. یکی از مهم ترین موارد تهاجم بیولوژیک تضعیف توانایی تولید محصولات توسط گیاهان و احشام میباشد. ورود آفت به کشور از طریق واردات بذرهای آلوده، واردات بذرهایی که نابارور هستند، واردات احشام آلوده به بیماریهای خاص و ... از مواردی است که تولیدات داخلی را به صورت جدی مورد تهدید قرار داده است.
نکته اصلی اینجاست که برای ایجاد یک تهاجم موثر نیاز به یک ذخیره ژنتیکی از سوژه مورد تهاجم وجود دارد. از نظر دانشمندان زیستشناسی بسیاری از ذخیرههای ژنی دارای ارزشهای ویژه میتواند یک تهاجم بیولوژیک را بسیار هدفمند تر کند. این ذخیرههای ژنی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است و همین ژنها پایه بسیاری از تحولات در جامعه آنها میباشد.
اینجاست که نقش افراد غیرنظامی در موفقیت چنین تهاجمی روشن میشود. جمع آوری نمونههای ژنتیکی یک کشور بدون ایجاد حساسیتهای امنیتی نکتهای است که هیچ سرویس متخاصم جاسوسی نمیتواند از آن چشم بپوشد. در سالهای گذشته نیز اقدامات مشکوکی در همین باره انجام شده که اغلب از چشم دستگاههای امنیتی پنهان مانده است.
تلاش برای روشن شدن ابعاد بحرانهای زیست محیطی و همچنین جمع آوری اطلاعات در این حوزه از جمله مواردی است که میتواند در زمره اهداف سازمانهای جاسوسی قرار بگیرد. بدیهی است که تشکلهای مردم نهاد فعال در حوزه محیط زیست از جمله هدفهایی هستند که میتوانند در این باره مورد سوء استفاده قرار بگیرند.
جاسوسی اقتصادی با سوء استفاده از تجار
جاسوسی اقتصادی یکی دیگر از مواردی است که به صورت جدی در دستور کار نهادهای جاسوسی غربی قرار دارد که ایران نیز بارها دراین حوزه مورد هدف قرار گرفته است. در جریان اوج گیری تحریمهای ظالمانه علیه ایران سرویسهای اطلاعاتی غرب با استفاده از نفوذ تجار و بازرگانان اقدام به شناسایی راههای مخفی دور زدن تحریمها و تحت فشارقراردادن طرفهای تجاری ایران میکرد. این مسئله سبب شد تا راههای انتقال پول به داخل ایران بسته شود و ارزش پول کشور به صورت تاریخی افت کند.
البته جاسوسی غرب علیه اقتصاد ایران پایان نیافته است و هنوز هم غرب به دنبال تحت فشار قرار دادن اقتصاد ایران است. در این حوزه شهروندان عادی به خصوص تجار میتوانند مورد سوء استفاده غرب قرار بگیرند، همان گونه گه در گذشته بارها این اتفاق روی داده است.
ضرورت آگاهسازی شهروندان
با تمام این تفاصیل به نظر میرسد، دورهای که تنها افراد نظامی و یا دارندگان مناصب حساس در معرض جاسوسی باشند گذشته است. هم اکنون سرویسهای اطلاعاتی غربی تلاش خود را میکنند تا در حوزههای جدید از تمام پتانسیلهای موجود برای کسب اطلاعات استفاده کنند. شاید لازم باشد که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی برخی اقدامات آگاه کننده را به خصوص در مورد اقشاری که بیشتر در معرض خطر هستند، آغاز کنند تا شاهد برخی وقایع تلخ در این حوزه که منافع ملی را تهدید کند، نباشیم.
منبع: روزنامه جوان