به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، وهابیت جنبشی مذهبی است که محمد بن عبدالوهاب در قرن هجدهم در نجد عربستان پایهگذار آن بود و از سال 1744 مورد پذیرش خاندان سعودی قرار گرفت. طبق عقاید وهابیت یک پالایش اساسی در اسلام باید انجام شود که بطور مثال زیارت قبور و تقدیس برخی افراد را شرک میدانند. وهابیت از نظر ایدئولوژیکی پیرو اعتقادات «ابن تیمیه» و از نظر فقهی پیرو مذهب «حنبلی» است.
وهابیها در سال 1925 با متحد شدن با آلسعود وارد چرخه قدرت شدند. ملک عبدالعزیز با کمک وهابیها توانست حجاز و نجد را با هم متحد و کشور عربستان فعلی را تشکیل دهد؛ حتی میتوان ادعا کرد که به قدرت رسیدن آلسعود مدیون وهابیت است. تا قبل از بهقدرت رسیدن آلسعود و تشکیل پادشاهان سعودی، وهابیت قدرت چندانی در منطقه نداشت و در همان مناطق مرکزی عربستان یعنی نجد که مناطق قبیلهای و بسیار عقب مانده قلمداد میشد، صاحب قدرت بود.
تفکر انحرافی وهابیت الهامبخش و سرآغاز بسیاری از جنبشهای مذهبی جهان اسلام از جمله هند و سوماترا تا سودان و شمال آفریقا بوده است و بر جنبش طالبان در افغانستان و برخی جنبشهای اسلامی دیگر در قرن بیستم هم تأثیر زیادی گذاشت. گروهک تروریستی داعش با عقایدی نزدیک به وهابیت شروع به فعالیت کرد. اندیشکده «امریکن اینترپرایز» در مقالهای به نقل از «برنارد لوئیس» استاد بازنشسته مطالعات خاورمیانه، وهابیت را با فرقه «کو کلاکس کلان» (یک گروه نژادپرست افراطی) مقایسه میکند که دارای منابع عظیم نفتی است و موفق به توسعه دیدگاههای خود به نام اسلام شده است.
ملک عبدالعزیز بعد از مدتی به این نتیجه رسید که با تفکرات وهابیها نمیتواند با دنیای خارج ارتباط برقرار کند. وی به این نتیجه رسید که باید وهابیت کنترل شود و از همان ابتدا محدودیتهایی برای وهابیون ایجاد کرد؛ یکی از مهمترین اقدامات او بریدن بینی از چهل نفر از رؤسای قبایل وهابی بود که به عبدالعزیز کمک کرده بودند به قدرت برسد. هدف عبدالعزیز از این اقدامات این بود که برای دولت خود مشروعیت کسب کند. حفاری و استخراج نفت توسط کشورهای غربی با سدی به نام وهابیت روبرو بود.
اصلاحات محمد بن سلمان در ساختار عربستان، اصلاحات اقتصادی نام گرفت و با هدف کمکردن اتکای عربستان به درآمدهای نفتی انجام شد، اما کارشناسان علوم خاورمیانه معتقدند این اصلاحات در واقع انقلابی فرهنگی و اجتماعی در زیرساختهای سنتی و پیچیده عربستان است. نکته جالب توجه این است که در ماههای اخیر آزادیهای بسیاری از جمله رانندگی، ورود به استادیومهای ورزشی، قضاوت، حق صدور فتوا، قضاوت و ... به زنان عربستانی اعطا شد و وهابیت با آن ساختار افراطگرایانه و سنتیاش مجبور به تن دادن این اصلاحات داد. باید دید جامعه وهابیت که با آموزههای بسیار متعصبانه و متحجرانه عجین شده است؛ میتواند خود را طبق سرعت اصلاحاتی در جامعه سنتی عربستان در حال شکل گیری است، وفق دهد یا خیر.
این موج از تغییرات و اصلاحات شاید به قیمت از دست رفتن جامعه عربستان برای وهابیت قلمداد شود. محمد بن سلمان خواستار معرفی جوانان عربستانی به عنوان یک جوان مدرن در فضای باز اجتماعی است و در سوی دیگر با این اصلاحاتی که در حوزه زنان صورت گرفته، آنها بیزار از جامعه وهابیت شدهاند. زنانی که در وهابیت موجوداتی کم عقل و بسیار پست تلقی میشدند.
با توجه اولین سخنرانی بن سلمان بعد از سند 2030 که اظهار داشت: «من به دنبال حاکم کردن اسلام میانهرو در عربستان هستم.» میتوان نتیجهگیری کرد که وهابیت تنها چند راه حل را پیشروی خود میبیند که بتواند به عمر سیاسی خود ادامه دهد. اولین راهحل شاید پیدایش نسخه جدیدی از وهابیت باشد؛ وهابیتی که قوانین خود را باید زیر پا بگذارد و تأیید کننده اقدامات بن سلمان باشد. راهحل دوم هم، سکوت جریانهای حنبلی و وهابی و پیش گرفتن سیاست صبر و انتظار است و امید داشتن برای به قدرت رسیدن پادشاهی که عقایدش به وهابیها نزدیک باشد و محدودیتهای آنها کاهش دهد.
سند 2030 که در سپتامبر 2015 در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مطرح و تصویب شد. این سند شما 17 هدف اصلی و 169 هدف ویژه است که نقشه راه کشورها را تا 15 سال آینده ترسیم میکند؛ سندی که طبق موازین زندگی غربی پایهریزی شده است. برابری جنسیتی، گسترش آموزشهای دوزبانه و چند زبانه و ... از جمله مهمترین موارد این سند است.
اگر بخواهیم نگاهی به پشت پرده این اتفاقات اخیر در عربستان داشته باشیم؛ آمریکا در تمامی این اتفاقات دستی بر آتش داشته است. غارت عربستان و سایر کشورهای عربی توسط آمریکا مسئله تازهای نیست. ترامپ در سفر اخیرش به عربستان قرارداد فروش تسلیحات نظامی به مبلغ 460 میلیارد دلار با محمد بن سلمان به امضا رساند. محمدبن سلمان با توجه به وخامت حال پدرش ملک سلمان، تنها راه به پادشاهی رسیدن خود را در باج دادنهای مستقیم و غیرمستقیم به آمریکا است تا بتواند راه به قدرتش رسیدنش هموار شود.
ترامپ در مصاحبهای اعلام کرده بود که ما 7 میلیارد دلار در خاورمیانه هزینه کردهایم و حال زمان آن فرا رسیده است که پس از این هزینهها در خاورمیانه بر سرمایهگذاری و اختصاص بودجه برای بازسازی آمریکا مترکز شود. آمریکا هیچ وقت خاورمیانه را رها نمیکند و اکنون تنها بهانه برای غارت اعراب، تاکتیک ایران هراسی است.
انتهای پیام/ 441