به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس: روزهای اسفندماه و ایام پایانی سال را پشت سر میگذاریم. چه خوب است زندگیمان هر روزش مزین به نام و یاد شهدا باشد تا کارهایمان رنگ و طراوتی از مردان پاک خدایی بگیرد. روزهایی از اسفندماه اختصاص دارد به شهدای گرانقدر دفاع مقدس که در این گزارش بر آن شدیم تا مختصری از زندگی این مردان الهی را برایتان بازگو کنیم.
ششم اسفندماه/ سردار شهید حمید باکری
در آذرماه سال ۱۳۳۴ در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. در سال ۱۳۵۵ ظاهراً بعنوان تحصیل به خارج از کشور سفر میکند، ابتدا به ترکیه و از آنجا جهت گذراندن دوره چریکی عازم سوریه میشود و بعد به آلمان رفته و در دانشگاه اسم نویسی کرده و فقط یک هفته در کلاس درس حاضر میشود. با هجرت امام راحل به پاریس عازم آنجا میشود و از آن کشور جهت آوردن اسلحه به سوریه میرود و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مراجعت کرده، جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مراکز نظامی مشغول فعالیت میشود و با تشکیل سپاه در سال ۵۷ به عضویت این نهاد درآمد. وی با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش 20 میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد. با شروع جنگ تحمیلی به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت کرد. مدتی در شهرداری بصورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت شد و چون کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهی خط مقدم ایستگاه ۷ آبادان را بعهده گرفت و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت. شهید باکری برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را برعهده گرفت و سپس بعنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعییین شد و، چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی میدانست و میاندیشید که در جبهه مفیدتر است حضور دائمیاش را در جبههها از عملیات فتحالمبین شروع کرد. در چندین عملیات مهم بعنوان فرمانده حضور داشت تا اینکه در تاریخ «ششم اسفندماه ۱۳۶۲» در عملیات خیبر به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
هشتم اسفندماه/ سردار شهید حسین خرازی
اول شهریورماه ۱۳۳۶ در یکى از محلههاى مستضعفنشین شهر شهیدپرور اصفهان بنام کوى کلم بدنیا آمد. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعى به سربازى اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازى، فعالانه به تحصیل علوم قرآنى در مجامع مذهبى مبادرت ورزید. در سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان حضرت امام مبنى بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانهها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازى فرار کردند و به خیل عظیم امت اسلامى پیوستند. شهید خرازى از همان آغاز پیروزى انقلاب، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامى، مبارزه با ضد انقلاب داخلى و جنگهاى کردستان بود و لحظهاى آرام نداشت. شهید خرازى در اوج درگیریها، زمانى که به کردستان رفت، بعد از رشادتهایى که در زمینه آزاد کردن شهر سنندج از خود نشان داد در سمت فرماندهى گردان ضربت وارد عمل شد. با شروع جنگ تحمیلى بنا به تقاضاى همرزمان خود پس از یک سال خدمت صادقانه در کردستان راهى خطه جنوب شد و سمت فرماندهی اولین خط دفاعى را از آن خود کرد. در عملیاتهاى مختلف همچون رمضان، والفجر ۴ و خیبر در سمت فرماندهى لشکر امام حسین (ع) رشادتهاى بسیارى از خود نشان داد. در عملیات خیبر 1 دست او در اثر اصابت ترکش قطع و پیکر زخم خورده اش به عقب فرستاده شد. در بسیار از عملیاتها حاج حسین مجروح شد، اما براى جلوگیرى از تضعیف روحیه همرزمانش حاضر نمىشد به پشت جبهه انتقال یابد. این سردار بزرگ در روز هشتم اسفندماه ۱۳۶۵ شهید شد. رهبر معظم انقلاب در مورد ایشان مىفرمایند: «او (حسین خرازى) سردار رشید اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت بود که با ذخیرهاى از ایمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانهروزى براى خدا و نبرد بىامان با دشمنان اسلام، در آسمان شهادت پرواز کرد و بر آستان رحمت الهى فرود آمد و به لقاءالله پیوست».
دهم اسفندماه/ شهید امیر حاج امینی
سال ۱۳۴۰ در روستای علیشار از توابع زرند ساوه بدنیا آمد. او بیسیمچی لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) بود. خستگی نداشت. میگفت: «من حاضرم تو کوه با همه شما مسابقه بذارم، هر کدام خسته شدین، بعدی ادامه بده...» اینقدر بدن آمادهای داشت که در جبهه شد بیسیم چی لشکر. شهید بزرگوار در دهم اسفندماه سال ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عکس معروف شهید امیر حاج امینی بهعنوان سمبل شهید و شهادت در جمهوری اسلامی ایران معروف شد. همیشه وقتی میخواهند تصویری از شهید را به نمایش بگذارند، تصویر زیبای امیرحاج امینی با آن عروج ملکوتی و آرامش در چهره و لبخند ملایم و زیبا بیش از هرچیز جلوهگر میشود.
هفدهم اسفندماه/ سردار شهید ابراهیم همت
روز ۱۲ فروردین ۱۳۳۴ در شهرضای اصفهان بدنیا آمد. در سال ۱۳۵۲ مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرک تحصیلی به سربازی رفت. فعالیتهای پررنگ انقلابی علیه رژیم پهلوی داشت. پس از پایان دوران سربازی و بازگشت به زادگاهش شغل معلمی را برگزید. با گسترش تدریجی انقلاب اسلامی، ابراهیم پرچمداری جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. مأموران رژیم در هرفرصتی در پی آن بودند که این فرزند شجاع و رشید اسلام را از پای درآورند، ولی او با تغییر لباس و قیافه، مبارزات ضد دولتی خود را دنبال میکرد تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. شهید همت در خرداد سال ۱۳۵۹ به منطقه کردستان که بخشهایی از آن در چنگال گروهکهای مزدور گرفتار شده بود، اعزام شد. پس از شروع جنگ تحمیلی او بههمراه حاج احمد متوسلیان، به دستور فرماندهی سپاه مأموریت یافتند ضمن اعزام به جبهه جنوب، تیپ محمدرسول الله (ص) را تشکیل دهند. در سال ۱۳۶۱ به جنوب لبنان به منظور یاری رساندن به مردم مسلمان رفت و پس از دو ماه حضور در این خطه به میهن اسلامی بازگشت. با شروع عملیات رمضان در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در منطقه «شرق بصره» فرماندهی لشکر ۲۷ حضرت محمد (ص) را برعهده گرفت. شهید همت، مسئولیت سپاه یازدهم قدر را که شامل لشکر ۲۷، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۵ نصر و تیپ ۱۰ سیدالشهدا (ع) بود، را برعهده داشت. شهید بزرگوار در جریان عملیات خیبر گلوله توپی در نزدیکی اش اصابت می کند و شهید میشود.
هجدهم اسفندماه/ شهید حجتاله رحیمی
روز ۲۴ اسفندماه ۱۳۶۸ در شهر باغملک اهواز بدنیا آمد. درسال ۱۳۷۹ یعنی در سن ۱۱ سالگی به عضویت بسیج درآمد و از همان سال فعالیتهای فرهنگی و مذهبی خود را آغاز کرد. سال ۱۳۸۶ بهعنوان خادم الشهدا به عضویت موسسه طلایه داران آفاق قم در آمد و در پایان سال عضو هیئت استقبال کننده از کاروانهای راهیان نور کشور در مناطق جنوب بود. شهید حجت دانشجوی رشته کامپیوتر دانشگاه آزاد باغملک بوده و در سال ۱۳۹۰ بهعنوان مسئول بسیج دانشجوئی دانشگاه آزاد اسلامی این شهر منصوب شد. این شهید عزیز در حالیکه تنها ۷ روز تا تولد ۲۲ سالگی اش باقی مانده بود در ساعت ۷:۴۵ صبح مورخ هجدهم اسفندماه سال ۹۰ در شهرستان خرمشهر منطقه دژ زمانیکه مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور بسیج دانشجوئی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر ۸ در منطقه اروند کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت و به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
بیست و سوم اسفندماه/ سردارشهید عبدالحسین برونسی
سوم شهریورماه ۱۳۲۱ در روستای «گلبوی کدکن» توابع تربت حیدریه بدنیا آمد. سال ۱۳۵۲ پس از آشنایی با یکی از روحانیون مبارز با درسهای آیتالله خامنهای آشنا شد و از آن پس دل در گرو جهاد و انقلاب نهاد. پس از پیروزی انقلاب به صورت افتخاری به سپاه پاسداران پیوست. با آغاز درگیریهای کردستان به پاوه رفت و با شروع جنگ تحمیلی در شمار نخستین کسانی بود که خود را به جبهههای نبرد رساند. او در عملیات فتح المبین بهعنوان فرمانده گردان خط شکن از ناحیه کمر مجروح شد. با شروع عملیاتهای والفجر ۳ و ۴ بهعنوان معاونت تیپ ۱۸ جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری میکرد و در عملیاتهای خیبر، میمک و بدر فرماندهی تیپ را برعهده داشت. او در بیست و سوم اسفندماه سال ۶۳ در پاتک دشمن با اصابت ترکش خمپاره به بدن مطهرش شهید شد.
بیست و چهارم اسفندماه/ سردار شهید عباس کریمی
در سال ۱۳۳۶ در قهرود کاشان چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی را در این روستا به پایان رسانید و وارد هنرستان شد. بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، به سربازی رفت. پس از فرمان امام خدمت سربازی خود را رها کرد و با پیوستن بهصف مبارزین در راه پیروزی انقلاب فعالیت داشت. سال ۱۳۵۸ به هنگام تاسیس سپاه کاشان به عضویت این نهاد درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد. تابستان سال ۱۳۵۹ داوطلبانه برای مبارزه با ضدانقلاب به کردستان رفت. شهید کریمی بعدها همراه سردار جاویدالاثر متوسلیان و شهید چراغی به جبهههای جنوب عزیمت کرد و بهعنوان مسئول اطلاعات عملیات تیپ محمد رسول الله (ص) به فعالیت خود ادامه داد. در عملیات والفجر مقدماتی بهعنوان مسئول اطلاعات سپاه ۱۱ قدر (که تازه تشکیل شده بود) معرفی شد و مدتی مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان از لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) را برعهده داشت. با شهادت شهید همت در عملیات خیبر، فرماندهی لشکر را عهده دار شد. سرانجام در بیست و چهارم اسفندماه سال ۶۳ بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش با آب دجله وضو ساخت و نماز عشق را به قد قامت شهادت ایستاد.
بیست و پنجم اسفندماه/ سردار شهید مهدی باکری
روز سیام فروردین ماه ۱۳۳۳ در میاندوآب بدنیا آمد. با ورود به دانشگاه مرحلهی جدیدی از زندگی علمی و سیاسی او آغاز شد. در همان سالها به طور جدی پا در عرصهی مبارزات سیاسی و انقلابی گذاشت. او و دوستانش نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز در پانزدهم خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ داشتند. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی شد و بارها برای بازجویی به ادارهی امنیت برده شد. در سال ۱۳۵۶ بهعنوان افسر وظیفه به خدمت سربازی رفت و به تهران مأمور شد. در بحبوحهی انقلاب مهدی به فرمان امام از پادگان گریخت و به ارومیه بازگشت. با پیروزی انقلاب شهید باکری نقشی فعال در سازماندهی سپاه داشت. مدتی هم دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. او در سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و روز بعد از عقد به سوی جبهه شتافت. در منطقهی غرب سمت فرماندهی سپاه را بهعهده گرفت. مهدی پس از شرکت در عملیاتهای مختلف و پاکسازی ضد انقلاب، به منطقهی جنوب کشور رفت و معاونت تیپ نجف اشرف را عهده دار شد. در عملیات فتحالمبین، در منطقهی رقابیه از ناحیه چشم مجروح و پس از بهبود به جبهه بازگشت. پس از آزاد سازی خرمشهر دوباره مجروح شد. با تشکیل تیپ عاشورا فرماندهی این تیپ را به عهده گرفت. سرانجام در عملیات خیبر که در جزیره مجنون صورت گرفت، با اصابت گلولهای به سرش به سختی مجروح شد و هنگام بازگشت به عقب موشکی به قایق آنها اصابت کرد و پیکر مطهر او بههمراه همرزمانش راهی دریا شد.
انتهای پیام/ 116