گفت و گو با احمد چلداوی، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب ارزشمند "یازده"

کتابم توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده/ در دانشگاه گوش شنوای بیشتری دارم

وظیفه همه ما انتقال این فرهنگ به نسل بعدی است. من در دانشگاه گوش شنوای بیشتری دارم. تصور می کنم در این ارتباط گیری موفق عمل کرده ام. دانشجو من را به عنوان استادی می بیند که در جبهه حضور داشته و در اسارت بوده است، خاطرات خود را نوشته است و به من اعتماد می کند و همین برای من کافی است.
کد خبر: ۲۸۳۴۱
تاریخ انتشار: ۰۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۸ - 24September 2014

کتابم توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده/ در دانشگاه گوش شنوای بیشتری دارم

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس، احمد چلداوی یکی از آن کسانی است که جنگ را نه تنها در جبهه، بلکه در اسارت و در عرصه جبهه جنگ نرم را تجربه کرده است.

 او متولد سال 1345 در اهواز است، که با شروع جنگ تحمیلی در میدان حاضر شد. اما علاقه به درس، سال 1363 او را به تهران و دانشگاه کشاند.

دکتر چلداوی، همزمان با کسب علم،  لباس رزم بر تن کرده و در جبهه حاضر می شد تا اینکه در عملیات کربلای 4 و در تاریخ 4 تیرماه سال 65 به اسارت درآمد. وی پس از 4 سال به وطن برگشته و دوباره در دانشگاه و کلاس درس حاضر شد و تا مقطع دکتری ادامه داد. او اکنون استاد دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت ایران با تخصص مخابرات است.

گذشت زمان، باعث نشد که خاطرات دوران جبهه و اسارت را از یاد ببرد، در نهایت تمام خاطرات در کتابی با عنوان "یازده" منتشر شد. در ادامه به مناسبت هفته دفاع مقدس و به بهانه چاپ خاطراتش در کتاب "یازده" پای صحبتهای وی و دغدغه امروز این استاد دانشگاه علم و صنعت می نشینیم.

**علمی که عبادت است...

علم نوعی عبادت است. زمانی و بر حسب شرایط احساس کردم که باید در جبهه و در میدان جنگ حاضر شوم و امروز فکر می کنم باید در جبهه دیگری مثل جبهه جنگ نرم در میدان حاضر شوم.

همان انگیزه ای که ما رابه جبهه کشاند، به من برای ادامه دادن امید می داد. همه  ما باید در زندگی بدانیم که حرکات و سکنات ما در نزد پروردگار عبادت محسوب می شود. امروز هم در جبهه حضور داریم و با دشمنانی متفاوت از گذشته و با روشهای متفاوتتری در حال جنگیدن هستیم.

امام علی (ع) در حدیثی علم را مایه برتری انسانها دانسته است. کسی که آن را بدست می آورد بر دیگران برتری دارد و کسی که در بدست آوردن ان سستی کند، دیگران بر او برتری خواهند یافت.

علم باید برای نجات بشریت باشد. اما امروز می بینیم که برخلاف این موضوع عمل می شود و از ان برای نابودی بشر استفاده می شود. چیزی که امروز در غزه می بینیم جز این نیست.

اگر علم برای برای برقراری صلح کسب شود، ارزشمند است. ما این علم را طوری تبدیل می کنیم به موشکهای ضد موشک تا موشکهای دشمنان را از بین ببرد؛ بنابراین با این دید وقتی وارد می شویم تمام مساحبات ما جنبه عبادت پیدا می کند. درست مانند زمانی که در حال عبادت هستیم.

**ارزشی که برای بدست آوردن آن، خونها ریخته شده

کتاب یازده، خاطرات دوران دوری است که با فکر کردن به آنها دلتنگ می شوم و گریه می کنم. کتاب باید نوشته می شد. زیرا یادم هست وقتی بچه بودم و مرحوم پدربزرگم از قربانیان جنگ جهانی اول به دست انگلیسی ها صحبت می کرد و آرامگاه آنان را در نزدیکی های سوسنگرد به من نشان میداد، پیش خود می گفتم چرا هیچ اثری، نگاشته ای از آنان باقی نمانده است. دفاع مقدس هم از این مقوله جدا نیست. باید حقایق جنگ نوشته شود و به نسل آیندگان منتقل شود و نیاز است که این نسل بداند که انقلاب با چه زحمت و مشقتی بدست آمده است.

حجاب زنان ما نباید با جملهای از بین برود، زیرا این ارزشی است که برای بدست آوردن آن خونها ریخته شده است. باید نوشته و گفته شود این انقلاب و ولایت چه گوهر گرانبهایی هستند.

برای چاپ کتابم، هیچ مزدی دریافت نکردهام. بلکه به جای آن کتاب دریافت کردم که به صورت رایگان در اختیار علاقه مندان قرار می دهم.

**کتاب کامل می شود

به دنبال کامل کردن کتابم هستم. با گذشت زمان هم چیزهای جدید به ذهنم خطور می کند و به آن اضافه می کنم که در نهایت در چاپ سوم منتشر خواهد شد. می توان بگویم این کتاب در سطح جامعه به درستی تبلیغ و معرفی نشده است به گفته صاحب نظران حوزه کتاب،"یازدخه" یکی از کتابهای بی نظیر در عرصهی دفاع مقدس است. ارزش این کتاب، از کتابهایی چون "داد" و " پایی که جا ماند" کمتر نیست. کتابی مانند "لشکر خوبان" سالیان سال در کتاب فروشها دیده می شود، اما با یک تقریظ رهبری خریده می شود.

**کتابی که حضرت آقا آن را خواندهاند

من یقین دارم که کتاب من نیز، به دست حضرت آقا رسیده است. چون آقای شمقدری مدیر حسینیه جواد الائمه به من گفتند که حضرت آقا که هر سال به مشهد مقدس مشرف می شوند، به حسینیه می روند که وی  کتاب را تقدیم مقام معظم رهبری میکنند. حضرت آقا می فرمایند من این کتاب را دیده ام. گویا قبلاً یکی دیگر از دوستان کتاب را به دست ایشان رسانده است.

جوی وجود دارد که تنها کتابهای دفاع مقدسی که تقریظ می شوند، دیده شده و کتابهای دیگر در لایه های پایینتر باقی می مانند. باید در شناسایی کتابها و تبلیغ آنها بیشتر کار کنیم.

پس از آزادی از اسارت، تنها عنوان اتفاقات را می نوشتم تا گذشت زمان باعث از یاد رفتن آنها نشود. با مرور خاطرات و نوشتن سر فصلها خاطرات جدید به ذهن من هجوم یم اورد باعث می شد که قلم به دست بگیرم و آنها ار مکتوب کنم.

**"یازده" و امانت داری

در نوشتن حوادث و رویدادها سعی کردم امانت دار باشم و برای یک اتفاق با چندین نفر از اسرایی که در اردوگاه بودند مشورت می کردم.

وظیفه همه ما انتقال این فرهنگ به نسل بعدی است. من در دانشگاه گوش شنوای بیشتری دارم. تصور می کنم در این ارتباط گیری موفق عمل کرده ام. دانشجو من را به عنوان استادی می بیند که در جبهه حضور داشته و در اسارت بوده است، خاطرات خود را نوشته است و به من اعتماد می کند و همین برای من کافی است.

**اسارت، افتخار زندگی من

خاطرات گذشته، جبهه و دوران اسارت بهترین چیزهایی هستند که من امروز به آنها افتخار می کنم. اساساً برگشتن به گذشته به من نیرویی عجیب می دهد. وقتی بهترین دوست شما در برابر چشمانتان با اصابت یک گلوله بر سرش به شهادت میرسد قطعاً زندگی شما به گونه دیگری رقم خواهد خورد. در واژه واژه کلمات تمام اساساتم را بیان کرده ام.

گفتنی است، کتاب «یازده» کتاب خاطرات دکتر چلداوی در زندان مخفی صدام، اردوگاه شماره یازده تکریت است که از سوی دفتر نشر معارف راهی بازار کتاب شده است.

دکتر چلداوی، در پانزده فصل، به بیان زندگینامه و خاطرات خود پرداخته است. «من از تبار جنوبام»، «با بسیج بزرگ شدم»، «دانشگاه اشتباهی من»، «آن شب آسمانی»، «امتحان بزرگ»، «اردوگاه تکریت 11»، «استخبارات بعث»، «روزگار تلخ»، «فراق در غربت»، «کابل سه فاز»، «فرار بزرگ»، «بازگشت به تکریت»، «نسیم آزادی»، «فراموشت نمیکنم» و «مأموریت من» عناوین پانزدهگانه این اثر را تشکیل میدهند.
 

 

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار