سفارش شهید قاجاریان از زبان همرزمش؛

بزرگترین خواسته‌هایتان را از حضرت رقیه بخواهید

یکی از همرزمان شهید قاجاریان گفت: سردار ارادت خاصی به حضرت رقیه بنت الحسین (ع) داشت و می‌گفت «بزرگترین خواسته‌ها و آرزوهایتان را از خانم رقیه بخواهید».
کد خبر: ۲۸۵۶۷۵
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۳ - 07April 2018

بزرگترین خواسته‌هایتان را از حضرت رقیه بخواهیدبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس،  شهید محسن قاجاریان از فرماندهان پیشکسوت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در سال 41 در نیشابور متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی وارد سپاه پاسداران شد و به جبهه های دفاع مقدس رفت و در این راه به افتخار جانبازی نائل آمد. قاجاریان پس از گذراندن دوره های دافوس در سال 68 به عنوان معاون عملیات تیپ زرهی 21 امام رضا (ع) انتخاب و به مدت 10 سال در این سمت خدمت کرد و در سال 89 به عنوان فرمانده این تیپ منصوب شد.

قاجاریان پس از 80 ماه حضور در جبهه دفاع مقدس و 25 درصد جانبازی، در راه دفاع از حریم اهل بیت (ع) 14 بهمن ماه 1394 در تدمر سوریه به شهادت رسید.

یکی از دوستان و همرزمان شهید قاجاریان در نوشته ای به توصیف ویژگی های اخلاقی شهید پرداخته و نوشته است:

بزرگترین خواسته هایتان را از حضرت رقیه بخواهید

یادم هست که سردار قاجاریان ارادت خاصی به حضرت رقیه بنت الحسین (ع) داشت. می گفت بزرگترین خواسته ها و آرزوهایتان را از خانم رقیه بخواهید. اصلا به بزرگی آرزو یا کوچکی و کم سن و سالی این خانم نگاه نکنید. علاقه و ارادت بسیار زیاد و خاصی به حضرت زینب (س) داشت و از مظلومیت حرم آن بانوی بزرگ با سوز دل زیادی صحبت می کرد.

اهل کوتاه آمدن در مسائل کاری نبود

در مسائل کاری و نظامی اصلا اهل کوتاه آمدن نبود. از آن دسته فرماندهانی نبود که سر جایش بنشیند و به زیر دستانش دستور بدهد که فلان کار را انجام دهید. همیشه خودش آمر عامل و همیشه اولین عامل بود. وقتی درباره موضوعی که خیلی جدی بود حرف می زد به جان امام حسین (ع) قسم می خورد.

ذره ای ترس در دلش نبود

روزی در جلسه ای که درباره دوران دفاع مقدس بود صحبت می کرد. جمله ای گفت که بقول معروف مو بر تن آدم راست می شد. گفت: والله والله والله در دوران جنگ حتی جایی که داخل کانال با افسر قوی هیکل بعثی درگیر جنگ تن به تن شدم ذره ای ترس در دلم نبود.

گریه برای شهید شوشتری

وقتی به افتخار ترفیع درجه سرتیپی نائل شد و شورای تیپ با گارد تشریفات جلوی ساختمان فرماندهی به خط شده بودیم و حاج آقا چهکندی نژاد برای شادی روح سردار شوشتری صلوات فرستاد سردار با همکاران دست می داد و آرام و بیصدا اشک می ریخت. همان روز در شورای تیپ تاکید بر خدمت خالصانه داشت به جان امام حسین (ع) را قسم خورد و اشک ریزان گفت: اصلا  تصور نکنید از اینکه درجه بالاتر گرفته ام ذره ای خوشحالم.

تاکید بر رسیدگی به خانواده

با آن همه قاطعیت و صلابت وقتی پشت تلفن با همسر و فرزندانش صحبت می کرد بی‌نهایت آرام و مهربان بود. همیشه تاکید داشت به خانواده و فرزندانتان خیلی رسیدگی کنید.

وقتی برای ماموریت تامین سفر رهبر عزیزمان جلسه هماهنگی تشکیل داد درحالیکه اشک بر پهنای صورتش جاری بود می گفت: این توفیق را خدا به ما عنایت کرده که در خدمت صالح ترین بنده خدا بعد از امام عصر (عج) باشیم.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها