شهید «عزیز اسدی سرچقایی»:

پرچم اسلام را به دست گیرید و راهمان را ادامه دهید

شهید «عزیز اسدی سرچقایی» در وصیت نامه خود نوشته است: دست به دست هم داده و وحدت داشته باشید که وحدت مایه پیروزی خواهد بود، با وحدت عملی خود دشمنان از خدا بی‎خبر را هرچه زودتر نابود کنید و راهمان را ادامه دهید.
کد خبر: ۲۸۶۵۰۹
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۵ - 10May 2018

پرچم اسلام را به دست گیرید و راهمان را ادامه دهیدبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از خرم آباد، «عزیز اسدی‎ سرچقایی» در چهارم اسفندماه سال ۱۳۳۰ در روستای سرچقایی اولادقباد از توابع شهرستان دلفان از پدری به نام امیر و مادری به نام جواهر متولد شد و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.

سرانجام در تاریخ ۲۵ دی‎ماه سال ۶۶ بر اثر اصابت ترکش به شکم در منطقه ماووت عراق به شهادت رسید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا شهرستان دلفان به خاک سپرده شد.

در گلچینی از وصیت‌نامه شهید «عزیز اسدی‌ سرچقایی» می‎خوانیم: «انشاءالله تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم در راه خدا می‎جنگم تا شاید خداوند مرا ببخشد.ای انسان‌ها! بدانید که شهادت برای انسان سرافرازی است. دست به دست هم داده و وحدت داشته باشید که وحدت مایه پیروزی خواهد بود و با وحدت عملی خود دشمنان از خدا بی‎خبر را هرچه زودتر نابود کنید. همیشه ذاکر خدا باشید که ایمان به خدا سعادت برای شماست. پرچم اسلام را به دست گیرید و راهمان را ادامه دهید. برهمه واجب است به جبهه بروند و از اسلام دفاع کنند».

متن کامل وصیت‌نامه شهید اسدی‌‍‌سرچقایی

در وصیت‌ نامه شهید «عزیز اسدی‌ سرچقایی» آمده است: با درود فراوان به پیشگاه ولی‌عصر(عج) و نائب برحقش امام خمینی و بر امت حزب ‎الله سخنان کوتاهم را آغاز می‌نمایم. خداوند انسان را آفرید و از میان تمام جانداران، انسان را نمونه آفرید و نعمت‌های زیادی به او عطا کرده است. از جمله نعمت‌های الهی که به انسان عطا فرمود عقل و هوش وی است و اما خداوند که عقل و هوش به ما داده است در لابه‌لای آن هم اراده انسان را آزاد قرار داد، چون که انسان به اراده خود هر چیزی را بخواهد بپذیرد یا نپذیرد.

اما بهتر این است فکر کنیم که عاقبت همه موجودات و سرنوشت آنها جز مرگ، چیز دیگری هست و انسان‌هایی بوده‌اند که ۹۰۰ سال عمر کرده و مرگ به سراغ آنها آمده است و همان‌طوری که مولای متقیان علی (ع) فرموده است: «بزرگ‌ترین اسرار، مرگ است» و همچنین قرآن‌کریم می‎فرماید: «کل من علیها فان؛ هرکه روی زمین قرار دارد دست‌خوش مرگ و فناست» اما بعد از مرگ عالم معاد برقرار است ولی اگر ما فکر کنیم که عاقبت همه ما مرگ است پس چرا با مرگ شرافتمندانه از دنیا نرویم؟ چرا نباید در حال عبادت خدا از دنیا برویم؟.

زندگی در راه خدا بهترین راه سعادت انسان

اما این‌جاست که می‎فهمیم انسان بهترین راه سعادتش، زندگی کردن در راه خدا است اما من که برادر حقیر همه شما امت حزب‎الله هستم، رفتم و زندگی در راه خدا را پذیرفتم که همان راه سعادت است که الان راه خدا را پذیرفته‌ام و دستورات خدا برایم واجب بوده و باید انجام بدهم.

خلاصه، منظور اصلی جهاد در راه خداست که خداوند بر انسان مسلمان واجب دانسته که جهاد در راه خدا را انجام دهد. به‌ طور کلی معنی جهاد در راه اسلام یعنی جنگ کردن با دشمنان خدا. اما من در این برهه از زمان که جنگ اسلام و کفر است بر خود واجب عینی دانستم که به جبهه بروم تا شاید در راه خدا جان خود را فدا کنم تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم در راه خدا می‎جنگم تا شاید خداوند مرا ببخشد.

رفتم به جبهه تا با ریختن خون خودم آمریکا و دیگر جنایت‌کاران بدانند فرزندان اسلام کشته شدن در راه خدا را زندگی جاوید می‎دانند تا مشت محکمی بر دهان منافقین از خدا بی‎خبر و ابرقدرت‌ها بکوبند.

ای انسان‌ها! بدانید که شهادت برای انسان سرافرازی است. شهادت به نظر من فرار از ظلمت و رسیدن به نور است و زندگی جاودانه انسان‌ها خواهد بود.

سخنی با برادران و خواهران

اما شما برادران و خواهران حزب‌الله! امیدوارم که دست به دست هم داده وحدت داشته باشید که وحدت مایه پیروزی خواهد بود و با وحدت عملی خود دشمنان از خدا بی‎خبر را هرچه زودتر نابود کنید و همیشه ذاکر خدا باشید که ایمان به خدا سعادت برای شماست.

و از شما می‎خواهم که اگر من و دیگر برادران به شهادت رسیدیم ناراحت نباشید. پرچم اسلام را به دست گیرید و راهمان را ادامه دهید و بر همه واجب است به جبهه بروند و از اسلام دفاع کنند و ان‌شاءالله با توکل بر خداوند پرچم خونین اسلام را بر فراز ممالک جهان به اهتزاز درآورید.

و اما سخنی چند با پدر و مادرم؛ پدر گرامی و مهربانم سلام من فرزند حقیر شما رفتم تا شاید حق خود را ادا کنم من رفتم اما اگر کشته شدم بعد از کشته شدنم راهم را ادامه بده و به منافقان بفهمان که با کشته شدن فرزندت خوشحال هستی و افتخار می‌کنی که فرزندی در راه اسلام اهدا کردی. بدان که کشته شدن من برایت سعادت است و نزد خدا سرافراز خواهی بود.

مادر عزیز و مهربانم! درود فراوان خدا بر تو باد که مرا از کودکی هدایت کردی و درس خداشناسی به من آموختی تا این‌که با لطف بی‎پایان خدا در راه خدا کشته شدم. مادرم! برای کشته شدن من هیچ نگران نباش و غم مخور. بدان که به خدا سوگند بزرگ‌ترین مقام را در نزد خداوند داری به‌ لحاظ این‌ که مادر شهید هستی، حلالم کنید. از تو می‎خواهم همچون زینب با پیام خود ضد اسلامیان کافر را مایوس سازید و مشت محکمی بر دهان‌شان بکوبید تا بدانند مادر شهیدان بر شهادت فرزندشان افتخار می‎کنند و آن‌را سعادت خویش می‎دانند.

و اما سخنی با فرزندانم: فرزندان عزیزم که چشم امیدم به شماست از شما می‎خواهم که درس خداشناسی و پیروی از اسلام بیاموزید و از شما می‎خواهم بعد از کشته شدن پدرتان راهم را ادامه بدهید و همیشه به یاد خدا باشید.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار