به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سپاه پاسداران دوم اردیبهشت ماه سال 58 با فرمان حضرت امام خمینی(ره) تأسیس شد و رفتهرفته به یکی از نهادهای مهم و تأثیرگذار برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب تبدیل شد.
دوم اردیبهشت 58 ماحصل چند ماه نشست فشرده توسط نمایندگان چند گروه مسلح انقلابی بود تا در نهایت اساسنامه تشکیلاتی به نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تدوین و به امضای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی رسید. بر این اساس اولین شورای فرماندهی سپاه پاسداران متشکل از جواد منصوری به سمت فرمانده و عضو شورای فرماندهی، عباس آقا زمانی (ابوشریف) به سمت مسئول واحد عملیات و عضو شورای فرماندهی، علی محمد بشارتی و بعدها محسن رضایی به سمت مسئول اطلاعات و تحقیقات و عضو شورای فرماندهی، سید اسماعیل داودی به سمت مسئول اداری و مالی، محسن رفیقدوست به سمت مسئول تدارکات و مرتضی الویری به سمت مسئول روابط عمومی تشکیل میشود.
تشکیل سپاه آرزوی همه انقلابیون بود حتی گروههای چپ خواستار انحلال ارتش بودند که امام نپذیرفت و سپاه برای دفاع از انقلاب تشکیل شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از گروهها خواستار انحلال ارتش و تشکیل سپاه خلقی شدند، خواست عمومی برای تشکیل سپاه پاسداران در آن زمان چه اندازه بود؟
- قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به این نتیجه رسیدیم. مجموعه قیامهای ضد استعماری که در یک دو قرن اخیر در کشور ایجاد شد با توطئه دشمن از بین رفت. برای اینکه انقلاب بزرگ اسلامی ایران به سرنوشت مشابه دچار نشود نیاز داشت تشکیلات ویژهای از نیروی انقلابی تشکیل داده شود که علاوه بر بعد نظامی، امنیتی در بعد سیاسی و فرهنگی نیز صاحب نظر باشند تا بتوانند انقلاب را در ابعاد مختلف حفاظت بکند.
بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یک تشکیلات خودجوشی به نام کمیتهها تاسیس شد. در شرایطی که عملا یک دستگاه امنیتی در کشور وجود نداشت وجود کمیته ضرورت داشت اما کمیته کوتاه مدت بود. کمیتهها نمی توانست نیازهای بلند مدت و همهجانبه انقلاب را تامین کند؛ لذا تشکیل یک نیرویی از زبدگان انقلاب اسلامی و تربیت کادرهای ورزیده برای مقابله با انواع توطئههایی که متوجه انقلاب بود ضرورت داشت.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یک فرایند نسبتاً طولانی و پیچیدهای ایجاد شد، در تشکیل سپاه پاسدران انقلاب اسلامی باید نکات مهمی مورد توجه قرار بگیرد. نخست؛ اینکه سپاه زیر نظر دولت نباشد؛ تحت امر رهبر انقلاب اسلامی قرار گیرد.
دوم اینکه یک بعدی نباشد ابعاد مختلف داشته باشد. بتواند هرجایی که انقلاب نیاز داشت حضور پیدا کند؛ سوم اینکه توان مقابله آگاهانه در برابر نیروهای داخلی و خارجی را داشته باشد. لذا یکی از کارهای مستمر در ابتدای تشکیل سپاه، آموزش نیروهای سپاه به لحاظ مبانی اعتقادی و دشمنشناسی بود تا نیروهای سپاه هوشیاری و آمادگی و قدرت مقابله علمی و فکری با جریانهای معارض با انقلاب اسلامی را داشته باشند.
رویکرد دولتها نسبت به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چه بود؟
- قبل از اینکه سوال را جواب بدهم باید بگویم که حضرت امام توجه ویژهای به سپاه داشت، بسیار سپاه را تایید میکرد و بارها این مطلب را گفت اگر سپاه نبود، کشور نبود و این را به دولتها هم میگفت.
به همین دلیل بسیاری مدعی هستند که تشکیل سپاه را به امام پیشنهاد دادند؟
- معمولا در عالم سیاست رسم است که پیروزی هزار پدر دارد و شکست یتیم است، وقتی سپاه تشکیل شد و توانست موفقیتهای بسیاری کسب کند همه آمدند و گفتند من ایده تشکیل سپاه را دادم. اگر سپاه به نتیجه نمیرسید میگفتند سکوت میکردند. به نظر من تعجبی ندارد.
اما دولت موقت و بنیصدر به طور معمول نیروهای غربگرا و ضد انقلاب از روز اول به شدت با سپاه مخالفت بودند و چون میفهمیدند که این تشکیلات درک سیاسی و اعتقادی دارد بنابراین به راحتی نمیتوانستند با انقلاب مقابله کنند؛ مطلب دوم این است سپاه به راحتی زیر بار هر دولتی نمیرفت چون سپاه خودش را پاسدار انقلاب میداند و فرماندهی و رهبر خود را ولی فقیه میداند و این موضوعی بود که دولتها عمدتا از آن خرسند نبودند.
تا الان ما شاهدیم که علیه سپاه تا هر مقداری که بخواهند مقاومت میکنند؛ نکتهای که اهمیت زیادی دارد این است که ما با درک همین مساله در سال 58 با کمک مجلس خبرگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در قانون اساسی گنجاندیم تا امکان انحلال سپاه وجود نداشته باشد. بعدها دیدیم که کمیتهها و جهاد سازندگی را منحل کردند و سپاه پاسداران را نتوانستند منحل کنند. اگر سپاه زیر نظر دولت بود آنقدر در طول این 40 سال دچار به هم ریختگی و هرج و مرج میشد تا کارایی خود را از دست بدهد.
چگونه ماموریت سپاه پاسداران در قانون اساسی گنجانده شد؟
- در زمان تشکیل مجلس خبرگان نامهای از طرف سپاه به رئیس مجلس خبرگان نوشته شد تا نیروی نظامی در قانون اساسی لحاظ شود که نقش بازوی انقلاب داشته باشد تا انقلاب برای مقابله با عناصر ضد انقلاب همیشه آماده باشد. برخی افراد در مجلس خبرگان از جمله شهید دیالمه و آیت نیز به این مسائل واقف بودند.لذا تلاش کردند ماموریت سپاه پاسداران در قانون اساسی گنجانده شود.
اتفاقا یکی از اصولی که در تصویب آن در مجلس خبرگان خیلی جنجال کشد لحاظ شدن ماموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قانون اساسی بود. جالب است که بدانید به محض اینکه سپاه اعلام موجودیت کرد گروههای ضدانقلاب یکی پس از دیگری اطلاعیه میدادند در حالی که سپاه هنوز هیچ کاری نکرده بود؛ این گروهها مدعی بودند سپاه فاشیست و طرفدار امپریالیسم و مرتجع است. حتی در بیانیه منافقین آمده است فرماندهاش یکی از مرتجعین قدیمی (من) بودم است.
من سالها با آنها درگیری داشتم. حتی در سال 61 ترورم کردند. جریان معارض همچنان با سپاه مخالفت کردند که بنیصدر محوریت این جریان را داشت. به محض اینکه بنیصدر حکم فرماندهی کل قوا را میگیرد اظهارنظر علیه سپاه را شروع میکند و ایجاد تفرقه بین سپاه و ارتش بخصوص کارهایی که در جریان جنگ تحمیلی کرد ضربات سختی را به نیروهای ما وارد کرد. در مدتی بنیصدر رئیسجمهور بود توان نیروهای دفاعی ما به کار گرفته نشد و بعد از فرار بنیصدر به تدریج موفقیت در دفاع بدست آمد.
شما بعد از ریاستجمهوری بنیصدر چرا استعفا دادید؟
- در فروردین 58 من اصرار زیادی داشتم که فرمانده سپاه نباشم. من تازه از زندان آزاد شده بودم، تجربه کار نداشتم. افراد و جریانها و برخی از اعضای شورای انقلاب نظرشان این بود که حکم من توسط دبیر شورای انقلاب صادر شد. من اصرار کردم که ماموریت من فقط برای 6 ماه باشد بعد از 6 ماه فردی پیدا شود اما عملا این شد که من 10 ماه رئیس سپاه پاسداران باشم. دقیقا زمانی که بنیصدر به ریاست کل قوا منسوب شد من گفتم چون بنیصدر را کاملا میشناسم و میدانم فرد خائنی است و به من هم ربطی ندارد چرا امام او را انتخاب کرده است، استعفا دادم بخش فرهنگی سپاه را بنیانگذاری کردم.
انتهای پیام/ 141