به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مردان الهی خدا با نوع رفتار و سخنشان نشان میدهند که عطوفت الهی در دلهایشان زنده و جاری است.
ماجرای آزادی احدی از ضد انقلاب توسط شهید دفاع مقدس مصداق همین عطوفت الهی است که آن را از زبان یکی از همرزمان نزدیک شهید نقل میکنیم:
«حین یکی از درگیریهایی که با افراد ضد انقلاب (کوملهها) داشتیم، یکی از اعضای گروهکها را اسیر گرفتیم. او را بردیم پیش شهید حسین قجهای تا تکلیفش را معین کند.
وقتی رسیدیم پیش حسین، ایشان خیلی راحت نشست جلوی او و گفت: اگر من بهدست تو اسیر میشدم، با من چه میکرد؟ آن شخص با گستاخی گفت: میبردم تحویل فرماندهی میدادم و دویست هزار تومان میگرفتم.
حسین خندید و گفت: فرماندهتان با من چه میکرد؟ مرد نگاهی به ما انداخت و گفـت: حتما مرا میکشید یا به زندان میاندازید!
حسین قجهای خندهای کرد و با تبسم گفت: مقداری آذوقه به این مرد بدهید. بعد رو کرد به ضد انقلاب و گفت: ولی من تورا آزاد میکنم. بعد او را رها کرد که برود. مرد هم یک گونی پُر از مواد غذایی را به دوش گرفت و از مقر خارج شد.
ما خیلی ناراحت شدیم و به این کار حسین اعتراض کردیم و گفتیم که، او را در حال تیراندازی گرفتیم، قمجهای پاسخ داد: «اینها را که میبینید از روی نداری و فقر میجنگند...من این کار را کردم تا شاید به آغوش اسلام باز گردد.»
روز بعد در کمال تعجب دیدیم آن شخص ضد انقلابی که روز قبل شهید قجهای آزادش کرده بود، همراه 20 نفر از نیروهای ضد انقلاب خود را با اسلحه به سپاه دزلی تسلیم کردند.»
بر پایه این گزارش، سردار شهید حسین قجهای در 14 شهریورماه 37 در زرین شهر اصفهان بهدنیا آمد و در 16 اردیبهشتماه 61 در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسید.
انتهای پیام/ 116