شهید مدهنی: هر موقع روحانیت را کنار زدیم، در دامن شرق یا غرب گرفتار شدیم

شهید «علی‌اکبر مدهنی» در فرازی از وصیت‌نامه خود نوشته است: بدانید که در طول تاریخ، ملت ایران هر موقع که از روحانیت جدا شدند و یا اینکه انقلابیون خودسری ورزیدند و روحانیت را کنار زدند، بلافاصله در دامن شرق یا غرب قرار گرفته‌اند؛ پس بنابراین برادران عزیزم! خوب بیاندیشید و همین راهی را که انتخاب کرده‌اید ادامه دهید.
کد خبر: ۲۹۰۴۷۲
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۵:۱۵ - 10May 2018

شهید مدهنی: هر موقع روحانیت را کنار زدیم، در دامن شرق یا غرب گرفتار شدیمبه گزارش خبرنگار دفاع پرس از لرستان، شهید «علی‌اکبر مدهنی» سال ۱۳۳۴ در روستای «صاحب‌الزمان (عج)» خرم‌آباد در خانواده‌ای مکتبی و مذهبی متولد شد.

وی سال ۱۳۴۱ به مدرسه رفت و پس از پایان تحصیلات ابتدایی کاملاً پی به نقشه‌های شوم رژیم طاغوت برده بود؛ در آن هنگام بود که فعالیت خود را بر علیه رژیم از سرگرفت و ضمن کار کشاورزی و کارگری، به تحصیلات خود نیز ادامه داد.

سال ۱۳۵۶ برای شرکت در چهلمین روز شهادت آیت‌الله سید مصطفی خمینی (ره) به اتفاق دوستان و آشنایان، به شهر خون و قیام «قم» عزیمت کرد، سپس اعلامیه‌های امام را به محل کار خود (شرکت هفت تپه) آورد و بین مردم آن مناطق پخش کرد و تعدادی از نوار‌های کاست و اعلامیه‌های امام را نیز به اتفاق شهید حجت‌الاسلام «سید فخرالدین رحیمی» در بین بخش‌ها و روستا‌های مجاور پخش کرد.

وی در آگاه کردن مردم روستای خود نقش به‌سزایی داشت و روستائیان را به تظاهرات علیه رژیم دعوت کرد تا این‌که در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی به پیروزی رسید.

علی‌اکبر به کمک برادران انقلابی، در پایگاه مقاومت مسجد «علوی» به سرپرستی شهید رحیمی، شب‌ها در خیابان‌های شهر به نگهبانی می‌پرداخت و از مال و ناموس مردم حفاظت می‌کرد، تا اینکه به فرمان امام خمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد.

وی با شوق فراوان به عضویت سپاه درآمد؛ تا این‌که مزدوران در کردستان دست به شورش علیه رژیم زدند و شهر «پاوه» را به محاصره خود درآوردند و عده‌ای از برادران پاسدار را سر بریدند.

علی‌اکبر از همان گروه‌های اول بود که خود را داوطلبانه به آن‌جا رساند و مزدوران را سرکوب و مردم مستضعف را نجات داد.

وی برای دومین‌بار به اتفاق گروهی از برادران پاسدار به کردستان اعزام شد و در منطقه «تکاب» مستقر و با مزدوران و سرسپردگان امپریالیسم به نبرد پرداخت که در این مبارزه، گروهی از آن‌ها به هلاکت رسیدند و گروهی دیگر را نیز دستگیر شدند و مناطق را از وجود این مزدوران پاکسازی شد.

علی‌اکبر مدهنی در مرحله سوم عملیات، به شهر «سوسنگرد» اعزام شد و به مقابله با مزدوران بعثی صهیونیستی پرداخت و آن‌ها را به عقب راند و نیز در چهارمین‌بار به اتفاق گروهی از همرزمان خود به جزیره «مینو» اعزام شد و نبرد بی‌امان با آن‌ها آغاز کرد.

وی برای پنجمین‌بار در عملیات «طریق‌القدس» و آزادسازی شهر «بستان» شرکت فعالانه داشت و در عملیات «فتح‌المبین» نیز به فرماندهی گروهی از برادران پاسدار به منطقه «شوش» و «دزفول» اعزام شد و در آزادسازی این مناطق سهم به‌سزایی داشت.

وی فرماندهی یکی از گردان‌های تیپ حضرت ابوالفضل (ع) را برعهده داشت که و در عملیات «بیت‌المقدس» که منجر به آزادسازی «خرمشهر» شد در روز بیستم اردیبهشت‌ماه سال ۶۱ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

فرازی از وصیت‌نامه شهید «علی‌اکبر مدهنی»:

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوندا! این وصیت‌نامه را در حالی آغاز می‌کنم که سرتا پا شوق شهادت یعنی پیوستن به لقاءالله وجودم را گرفته است، ولی باز هم دل پر دردم، از این روزگار بسیار گله دارد؛ اما همه نگرانی‌ها یک‌طرف و نگرانی جان امام عزیز و مرجع مهربان و دلسوزم از طرف دیگر که هر دم سرسپردگان آمریکا و نوکران حلقه به‌گوش شوروی، به فکر لطمه زدن به جان امام دلسوزمان می‌افتند؛ اما نه، چه باک این‌که به حمدالله با یاری خداوند بزرگ ۳۶ میلیون نفر که شیعیان علی و پشت سر امام هستند و کوچک‌ترین حرکت ضدانقلاب را زیر نظر دارند.

به هر حال آن‌چه داریم از اسلام و از تلاش خستگی ناپذیر و روشنگر این پیرمرد بزرگ جهان اسلام داریم و باید تا آخرین قطره خون از راه و هدف و مرامش دفاع کنیم و اسماعیل باشیم برای ابراهیم زمان‌مان.

بار خدایا! این امام و رهبر عزیزم را از تمام خطرات ارضی و سمائی محفوظ و سربلند بدار و جان ناقابل این حقیر را در راه اسلام و پیروزی اسلام و سلامت امام بگیر و آن‌ها را همه محفوظ بدار.

و اما خواستم در این فرصتی که به‌دست آمده، چند کلمه‌ای هم با برادران باسوادم صحبت کنم؛

برادران! اگر چه شما راه امام را خوب درک کرده‌اید و خوب هم در این راه پیش رفته‌اید، ولی نکند که یک موقعی به خودتان مغرور شوید که آن‌چه دارید از خودتان بوده نه برادران، آنچه شما دارید از اسلام و روحانیت اصیل که در رأس آن‌ها امام قرار گرفته است [هست] و این را بدانید که تا زمانی که پشت سر روحانیت حرکت می‌کنید و گوش به‌فرمان روحانیت هستید، برای شما شکستی وجود ندارد و نخواهد داشت و این را هم بدانید که در طول تاریخ، ملت ایران هر موقع که از روحانیت جدا شدند و یا اینکه انقلابیون خودسری ورزیدند و روحانیت را کنار زدند، بلافاصله در دامن شرق یا غرب قرار گرفته‌اند؛ پس بنابراین برادران عزیزم! خوب بیاندیشید و همین راهی را که انتخاب کرده‌اید ادامه دهید تا ان‌شاءالله به همین زودی‌ها پرچم عدل اسلامی را تقدیم امام زمان (عج) دهید و بر پهنه گیتی مسلط شوید.

اما در پایان خدمت پدر عزیز و مادر مهربانم سلام عرض می‌کنم و امیدوارم که بعد از شهادت من زیاد ناراحت نباشید و بکوشید که فرزندان دیگر خود را برای جنگیدن با دشمنان اسلام آماده کنید و امیدوارم در تربیت فرزند کوچکم «طیبه» کوشش فراوان داشته باشند.

خدمت همسرم سلام عرض می‌کنم و به شما سفارش می‌کنم که در مرگ و شهادت من ناراحت نباشید و حتماً در تربیت فرزندمان خوب کوشش کنید و فرزندی که در راه داریم اگر پسر بود «مصطفی» و اگر دختر بود «طاهره» نامگذاری کنید.

امیدوارم که کلیه دوستان و اقوام مرا ببخشند، به امید دیدار در بهشت جاودان، الحقیر «علی‌اکبر مدهنی» پانزدهم اردیبهشت ۶۱

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها