به گزارش خبرنگار دفاع پرس از شیراز، بعد از گذشت سه دهه از جنگ و برگزاری یادوارههای زیادی به یاد شهدای دفاع مقدس، این بار در همایشی حاضر شدیم که به یاران شهدا میپرداخت.
همایش تجلیل از پیشکسوتان تخریبچی استان فارس با حضور ۶۰۰ نفر از رزمندگان ارتش، سپاه، بسیج اعزامی از استانهای فارس، بوشهر و کهکیلویه و بویراحمد برگزار شد.
کلیپ تأثیرگذار و سخنان ابتدایی مجری برنامه همزمان با پخش کلیپ، رزمندگان را به خاطرات بازمیگرداند. «سیمخاردارها یادتان هست؟ مینها یادتان هست؟ شبهای عملیات را چه طور؟...»
همه از هر نقطه کشور آمده بودند. روی ویلچر، با عصا، با حنجرههای شیمیایی...
شعر «محمد نوری» بر روی تصاویری از تخریبچیهای دفاع مقدس فضا را بهگونهای دیگر درآورد و همه در حال مرور خاطرات خود بودند.
«ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/ خوندلها خوردهایم
ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود/ رنج دوران بردهایم...»
زمان پخش تصاویر شهدای گروه تخریب فارس که تعداد آنها به ۴۰۰ نفر میرسد، اشک در چشمان بسیاری جمع شد.
مو سپید کردههایی که در دوران دفاع مقدس شاید سنشان به ۲۰ سال هم نمیرسید، تلاش میکردند که به آن سن بازگردند تا بتوانند عظمت آن دوران را برای خود بازسازی کنند.
تخریبچیها به گفته مجری برنامه که خود یکی از آنها است، خاطرات نابی دارند که هیچ دوربین و عکسی نمیتوانست آنها را ثبت کند؛ مگر در دل میدانهای مین، جایی هم برای دوربین بود؟
رزمندگانی از ارتش، سپاه و بسیج به روی سن فراخوانده شدند تا به بیان گوشههایی از خاطرات خود بپردازند.
رزمندهای ارتشی که در میدانهای مین یکی از پاهای خود را به یادگار جاگذاشته است، بهجای نقل خاطره، متنی را قرائت کرد تا پیوند جدانشدنی نیروهای مسلح را بیشتر و باعظمتتر به تصویر بکشد و بر دشمن نهیب زند که حتی اگر عضوی بر پیکر نداشته باشیم آنها را با دندان زمینگیر میکنیم.
هر جا حکایت خاطرات دفاع مقدس بود، نام و یاد شهدا خودنمایی میکرد و در روایات این رزمندگان تخریبچی نیز بارها خاطرات یاران شهید بازگو میشد و مگر نه اینکه شهیدان زندهاند و نزد خدای خویش روزی میخورند.
از مجری برنامه تا رزمندگان و حتی فرماندهانی که بهمرور روی سن میآمدند، دست از شوخطبعی برنمیداشتند و میگفتند که شوخطبعی جزوی از خصوصیات تخریبچیهای دفاع مقدس بود.
سال ۹۱ مراسمی با یاد شهدای تخریب چی برگزار شده بود و اکنون کلیپی از آن برنامه با نوای آرام «کجاییدای شهیدان خدایی...» پخش شد.
دریغ از فراموشی لالهها...
یکی از تخریبچیهای نبرد سوریه نیز از خاطرات خود گفت.
رونمایی از تصویر اولین تخریبچی دوران دفاع مقدس و دعوت از صاحب عکس که سردار «قاسم سلطانآبادی» است، دوباره خاطرات را بهمرور میکشد.
وی قبل از هر چیز در جمع یاران شهدا از شهیدان گفت که یکی از هدایتگران بشر هستند و باید آنهایی که از عزیزترین داشتههای خود گذشتند را بهتر و بیشتر شناخت.
وی یادی هم از معصومیت شهید «رسول ایزدی» در عملیات «کربلای ۴» کرد که نحوه مجروحیت، شهادت و انتقال وی به داخل ایران داستان مفصلی است که باید به آن پرداخته شود.
چند تن از سرداران دفاع مقدس نیز در ادامه به بیان خاطراتی از آن دوران پرداختند و پایانبخش مراسم سخنان سردار «جعفر اسدی» بود که از میثاق رزمندگان با ولایتفقیه سخن گفت.
وی گریزی هم به اتفاقات چند روز اخیر کشور زد و گفت: «باید دستها را در دست ولایتفقیه گذاشت تا بتوان عزت خود را حفظ کرد».
تقدیر از ۲۰ نفر از رزمندگان پیشکسوت، بخش دیگری از این برنامه را تشکیل داد.
همچنین تجلیل از ۲ خانواده شهید تخریبچی مدافع حرم و یکی از شهدای تخریب در غرب کشور و رونمایی از تابلو فرشهای مزین به تصاویر آنها، یادکرد دوباره از شهدا در دلهای حاضران بود.
خانوادههای شهدا با فرزندان کوچک خود بر روی سن ظاهر شدند و با هر بوسه حاضران بر گونههای آنان، صدای هقهق گریهها بلند میشد.
رزمندگانی که بهمرور خود را به سالن رسانده بودند، بعد از پایان برنامه به همدیگر رسیدند و در حقیقت، تنها برنامههای رسمی به پایان رسیده بود.
برخی ۳۰ سال بود که از هم خبر نداشتند و قیافههای یکدیگر را هم نمیشناختند. بازار گرفتن عکسهای یادگاری بسیار داغ بود.
در خروجی سالن نیز کتاب «سجاد، فرمانده تخریب» که به همت خانواده شهید مدافع حرم «سجاد دهقان» از زندگی این شهید والامقام تهیه شده بود، در بین رزمندگان حاضر توزیع شد.
انتهای پیام/