به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا با روی کار آوردن مایک پامپئو توانست برنامههای ناکام رکس تیلرسون را دوباره اجرایی کند. تیلرسون که شصت و نهمین وزیر امور خارجه آمریکا بود، فردی میانهرو از دیدگاه ترامپ قلمداد میشد. حال پس از این تغییر، ترامپ اعضای کابینهاش را یکپارچهتر و آماده اتخاذ سیاستهای وی میداند.
پامپئو که بیش از این به عنوان رئیس سیا (CIA) فعالیت میکرد، مورد تحسین بسیاری از اعضای هر 2 حزب جمهوریخواه و دموکراتها قلمداد میشود. از نکات مثبت او میتوان به جمعآوری اطلاعات، بهروز کردن ظرفیتهای تدافعی و تهاجمی و داشتن روابط نزدیک با متحدان آمریکا در سطح بینالمللی دانست.
سیاست جدید آمریکا که از آن با نام نئوکانیها (نومحافظهکاران) یاد میشود گویای این است که یانکیها میخواهند مخالفانشان را یعنی روسیه، چین، کره شمالی و ایران در مضیقه قرار بدهد تا اقتدار هژمونیک را که به گفته کارشناسان آمریکایی در دوران اوباما از بین رفته بود را دوباره احیا کنند. نمیتوان از این موضوع هم به سادگی گذر کرد که افراد که در سیاستهای آمریکا نقش خاصی ندارند، بلکه فقط اجرا کننده طرحهای از پیش تعیین شده لابیهای صهیونیستی هستند.
خاورمیانه که بعد از نابودی گروهک تروریستی داعش بهسوی روزهای خوب و پیشرفت قدم برداشته بود که پامپئو روی کار آمد که هدف اصلیاش تشدید درگیریها و تداوم تفرقه افکنیهاست. در سوی دیگر ترامپ و پامپئو که هرکدام بر فلاکت بار دانستن برجام متفق القول بودند و از هیچ کاری برای لغو آن چشم پوشی نکردند. با بیرون آمدن آمریکا از برجام توسط ترامپ، حال پامپئو که 12 پیش شرط برای مذاکرات جدید با ایران معین کرده است؛ شروطی که بیشتر بازی تبلیغاتی و روانی و تلاشی مذبوحانه جهت بیرون آمدن از انزوا و هزینههای لغو یکطرفه تعهدات بینالمللی است.
طرح اصلی و پشت پرده آمریکا از اعلام شروط 12 گانه جدید برای جلوگیری از اعمال تحریمها علیه ایران، در واقع یک بازی تبلیغاتی و تلاشی برای خروج از انزوا و هزینههای لغو یکجانبه تعهدات بینالمللی خود در برجام که بیاعتمادی جهانی به واشنگتن را موجب شده میباشد. حال قصد داریم نگاهی گذرا به تعدادی از بندها داشته باشیم و راست و غلط را بوته نقد ببریم.
در شرط اول به موضوع انرژی هستهای اشاره شده است. ایران باید برنامه نظامی هستهای خود را کنار بگذارد. تاکنون که هیچ سند واقعی از حرکت ایران به سوی تولید سلاح هستهای به تائید نرسیده است. این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی ناظر اصلی بر برنامه هستهای کشورهای عضو میباشد و به صراحت بر ماهیت صلحآمیز و غیرنظامی برنامه اتمی ایران تاکید کرده است. در سوی مقابل این بند در شرایطی مطرح شده است که ایران بهطور رسمی پیمان منع اشاعه سلاحهای هستهای (npt) را امضا کرده است.
در گوشه دیگری از بندهای مذاکره مجدد، موضوع زندانیان آمریکایی در ایران مطرح شده است. کشورها خود عهدهدار مسئول اجرای نظم و ثبات در قالب مرزهای رسمی خود هستند. همچنین این موضوع که شهروندان کشورهای خارجی باید به قوانین کشوری که به آن سفر میکنند، احترام گذاشته و از آن کشور عبور نکنند بر کسی پوشیده نیست.
شرط دیگر ادعای حمایت ایران از طالبان و القاعده در افغانستان میباشد. وقتی نگاهی به تاریخ میکنیم به این موضوع پی میبریم که تشکیل این 2 گروه در دهه 80 میلادی توسط سرویسهای جاسوسی آمریکا و پاکستان و با حمایت مالی عربستان سعودی برای مقابله با حضور نظامی ارتش سرخ در افغانستان انجام گرفت. در سوی دیگر ایدئولوژیک این گروهکها بر مبنای وهابیت مورد حمایت عربستان سعودی قدرت گرفته است.
خروج از سوریه و عراق یکی دیگر از شرطهای مذاکرات آمریکاییها، تعبیری جز عصبانیت کاخ سفید از شکستهای طرحهای در نظر گرفته شده برای منطقه است. حضور موثر و مشروع ایران در مقابله با قدرتگیری گروهکهای تروریستی طرح آمریکاییها را ناکام و عقیم گذاشت. تجزیه سوریه و عراق به عنوان اولین گام از تاسیس طرح خاورمیانه بزرگ بود که در راستای تامین امنیت و منافع اسرائیل تهیه و تنظیم شد که هدف اصلی آمریکا از تلاش برای سرنگونی نظامهای این کشورها بود. این در حالی است که ایران با دعوت رسمی عراق و سوریه به حمایت از نیروهای نظامی این کشورها میپردازد که آمریکا درتلاش است آنرا کمرنگ کند.
ترامپ و یارانش به فکر حل و فصل روابط خود با ایران هستند و برجام را توافقی بد میدانستند؛ این بدان معناست که ایران باید این 12 بند را قبول کند یا در سوی مقابل به جنگهای نوین تن درنهد. جنگهای نوینی که آمریکا علیه ایران برنامه ریزی کرده است عبارتند از: جنگهای اقتصادی، سایبری، نیابتی و فروپاشی از درون است. باید منتظر ماند و دید چه زمانی این طرح شکست میخورد و نقطه سیاهی در کارنامه ترامپ ثبت خواهد شد.
انتهای پیام/ 441