گروه دفاعی امنیتی
دفاع پرس ـ رحیم محمدی؛ اولین بار در قالب بسیج دانش آموزی وارد صحنه دفاع از انقلاب اسلامی در کردستان شد؛ مرحلهای که منجر شد تا بعد از آن وارد سپاه شود و اکنون که سالها از پایان دوران دفاع مقدس میگذرد در جایگاه معاونت هماهنگ کننده نیروی زمینی سپاه مشغول خدمت است.
خبرگزاری دفاع مقدس به مناسبت سالگرد آزادسازی خرمشهر میزبان سردار علی اکبر پورجمشیدیان معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی سپاه بود و گفتوگویی را پیرامون موضوعات مختلف با وی انجام داده که ماحصل آن در ادامه آمده است.
دفاع پرس: به عنوان اولین سوال بفرمایید نحوه ورودتان به دفاع مقدس چگونه بود؟
قبل از اینکه جنگ شروع شود به عنوان بسیجی در شمال غرب و کردستان حضور داشتم و هم زمان که در اطراف سنندج، بانه و سردشت بودم جنگ شروع شد و بعد از مدت کوتاهی، چون دانش آموز بودم سر کلاس رفتم و مجدد بعد از چند روز به خرمشهر رفتم و بدین ترتیب این سرآغاز حضور من در دفاع مقدس و عضویت در سپاه پاسداران بود.
البته در مقطع کوتاهی به آذربایجان شرقی بازگشتم؛ اما از سال ۶۱ به صورت مستمر در لشکر عاشورا در خدمت مهدی باکری و فرماندهان بعد از این شهید سرافراز اسلام بودم تا اینکه جنگ تحمیلی به اتمام رسید.
دفاع پرس: روایتهای گوناگونی درباره عملیات الی بیت المقدس نقل شده است؛ اینکه برخیها عنوان میکنند هدف نهایی این عملیات تصرف بصره بوده و برخی دیگر هدف عملیات را فقط آزادسازی خرمشهر میدانند و موارد دیگری که درباره این عملیات مطرح میشود؛ حال سوال اینجا است که چگونه میتوانیم نقل و قولهای صحیح درباره این عملیات را دریافت کنیم؟
به نظر من تنها مرجعی که میتواند درباره چنین مواردی روایت صحیحی را ارائه دهد، در بخش نظامی، فرماندهان دفاع مقدس مانند محسن رضایی، سرلشکر رشید و سرلشکر باقری و در حوزه سیاسی هم کسانی که در آن مقطع زمانی مسؤولیت امور سیاسی کشور را داشتند، میتوانند اظهارات صحیحی را عنوان کنند.
با این حال به نظر میرسد طراحان این عملیات حداقل موضوعی که پیشبینی کرده بودند رسیدن به مرزهای بینالمللی و آزادسازی خرمشهر بود با این توضیح که به نظر میرسد فرماندهان نیمنگاهی هم برای ادامه عملیات و تصرف بصره داشتند و آن هم زمانی محقق میشد که امکانات و از همه مهمتر اجازه امام خمینی(ره) به عنوان فرمانده کل قوا را میداشتند.
بنده بعنوان نیرویی که در عملیات بیتالمقدس حضور داشتم، عقیده دارم این عملیات در ادامه عملیات بزرگ فتح المبین بود؛ عملیاتی که توان زیادی از نیروهای ما را گرفته بود. در واقع عملیات الی بیت المقدس استفاده از موفقیتی است که ما در فتح المبین به دست آوردیم و طی آن سازمان و روحیه نیروهای دشمن به هم ریخت و این یکی از بینظیرترین تصمیمگیریهای فرماندهی و مدیریت جنگ بود؛ لذا از دلایلی که باعث شد تا فرماندهان این عملیات را ادامه ندادند، مهیا نبودن شرایط پشتیبانی و خستگی رزمندگان بود؛ زیرا عملیات در سرزمین دشمن به مراتب سخت از جنگیدن در سرزمینهای اشغالی کشورمان است پس میتوان گفت: فرماندهان در آن شرایط بهترین تصمیم را مبنی بر عدم تعقیب متجاوز گرفتند.
دفاع پرس: شبهاتی که در خصوص دفاع مقدس مطرح میشود را چگونه باید پاسخ داد؟
باید شرایطی را فراهم کنیم تا فرماندهان دفاع مقدس به صورت مستقیم با جوانان ارتباط بگیرند و بهترین شیوه برای اینگونه عمل کردن 2 شیوه ارتباط مستقیم چهره به چهره فرماندهان ارتش و سپاه در محیطهای دانشگاهی و روایتگری و پرسش و پاسخهایی است که در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس در قالب کاروانهای راهیان نور صورت میگیرد.
البته در اینجا به نظر میرسد اعزام کاروانهای راهیان نور باید هدفمندتر صورت گیرد و تلاش کنیم این موضوع در بین دانشجویان، اساتید، فرهنگیان و حتی روحانیون گسترش یابد به عبارت دیگر جهت اصلی راهیان نور را به سمتی ببریم تا افراد در بازگشت از این سفرها بتوانند با اشرافی که نسبت به دفاع مقدس پیدا میکنند آن را به بخش بزرگی از مخاطبین خود مانند اساتید دانشگاهها منتقل سازند.
دفاع پرس: چرا بعد از عملیات پیروزمند الی بیت المقدس به مدت سه سال و نیم بعد از آن نمیتوانیم عملیاتهای موفقیت آمیزی را انجام دهیم؟
زمانی که 2 عملیات بزرگ فتح المبین و الی بیت المقدس با موفقیت به اتمام رسیدند، تمام دشمنان مردم کشورمان را متوجه توفیقاتی که توسط رزمندگان اسلام به وجود میآمد و نیز مشکلاتی که بواسطه این موفقیتها برای ارتش بعث عراق حادث میشد، کردند؛ لذا این موضوع نگرانهای جدی را برای حامیان صدام بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی بوجود آورد، زیرا وقتی دیدند رزمندگان اسلام میتوانند به این سرعت صحنه نبرد را به نفع خود تغییر دهند، این موضوع برای آنها خیلی شکننده بود به همین خاطر آنها تمام سرمایه و فکر خود را برای حمایت از ارتش بعث عراق به میدان آوردند و در تثبیت خطوط دفاعی ارتش صدام کمکهای بسیاری کردند به نحوی که برخی از این خطوط دشمن، چون با انواع وسایل و تجهیزات مدرن مسلح شدند حتی تا آخر جنگ هم نشد به این خطوط نفوذ کرد با این حال فرماندهان ما با تغییر تاکتیکهایی که دادند توانستند زمینه ساز عملیاتهای بزرگ بعدی مانند والفجر هشت و کربلای پنج شوند.
دفاع پرس: با توجه به توضیحاتی که فرمودید این سوال پیش میآید که چرا بیش از ۹۰ درصد عملیاتهای رزمندگان اسلام در جبهه جنوب بود درحالیکه میتوانستند از جبهه میانی و حتی شمال غربی مواضع دشمن را با خطرات جدی مواجه سازند؟
سرزمینهای جنوبی هم برای ما دارای اهمیت بود و هم برای دشمن، زیرا در تعیین صحنه نبرد تاثیر جدی داشت به عنوان مثال، چون همه اقتصاد و درآمدهای نفتی ما وابسته به چاههای نفت خوزستان بود. اگر این منطقه توسط عراق جدا میشد، بهطور حتم نظام جمهوری اسلامی در آن زمان سقوط میکرد؛ البته این شرایط برای دشمن هم وجود داشت به همین دلیل بود که دو طرف سرمایهگذاریهای سنگینی را برای اشغال و یا عدم اشغال آن در این منطقه انجام میدادند. البته در بعضی مواقع نیم نگاهی هم به مناطق میانی و شمال غربی کشور هم داشتیم؛ اما در همین نیم نگاههایی که داشتیم باعث شد تا در مناطق جنوبی دشمن صدمات جدی را مانند بازپسگیری فاو به رزمندگان ما وارد کند.
دفاع پرس: مقام معظم رهبری در خصوص دفاع مقدس عنوان کردند که دفاع مقدس یک گنج است؛ با لحاظ کردن این موضوع نیروی زمینی سپاه تا چه حد از این گنج استخراج کرده است؟
معتقدم آن اندازه که مقام معظم رهبری انتظار دارند هنوز نتوانستیم از این گنج استخراج کنیم به نحوی که در بسیاری از بخشهای آن حتی ورود هم نکردیم هر چند بهره برداری از گنج دفاع مقدس بخشی از آن متوجه نیروهای مسلح است؛ ولی بخش زیادی از آن متوجه حوزههای فرهنگی کشور است. در همین راستا نیروی زمینی سپاه این آمادگی را دارد تا برای بهرهبرداری بخشهای مختلف حوزه فرهنگی کشورمان از این گنج همکاریهای لازم را داشته باشیم؛ البته این همکاری وجود دارد که به عنوان مثال میتوان به مسابقههای فرمانده و ضد گلوله اشاره کرد؛ بنابراین این آمادگی در نیروی زمینی سپاه وجود دارد تا از کسانی که میخواهند آثار قلمی یا تولیدات سینمایی و تلویزیونی مرتبط با دفاع مقدس داشته باشند همکاریهای لازم را انجام دهد.
دفاع پرس: به نظر شما چرا مقام معظم رهبری فرمودند: «سوم خردادها در پیش است»؟
چون اگر در دوران دفاع مقدس توانستیم در عملیات نظامی خرمشهر را در سوم خرداد آزاد کنیم برای این بود که آن زمان تهدید اصلی تهدید نظامی بود که در مناطق مرزی کشورمان وجود داشت؛ اما اکنون و در شرایط فعلی تهدید ماهیت خود را از نظامی به سایر بخشها مانند فرهنگی و اقتصادی تغییر داده است، البته همچنان میبایست در مسایل نظامی آمادگیهای خود را حفظ و ارتقاء دهیم؛ زیرا آمادگیهای دفاعی ما ضامن امنیت سایر بخشها است.
پس باید آماده باشیم تا از سوم خردادهایی که در حوزههای اجتماعی و فرهنگی وجود دارد، دفاع کنیم و این هم وظیفه همه بخشهای کشور است.
دفاع پرس: در صحبتهای خود اشاره کردید که در دوران دفاع مقدس در لشکر عاشورا نیروی شهید مهدی باکری بودید؛ در اینجا اگر امکان دارد درباره سبک فرماندهی و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری شهید باکری مطالبی را بازگو کنید.
شهید باکری با وجود آن که در زمان شهادت ۳۰ سال داشتند؛ اما دارای شخصیت کمنظیری در عرصه نظامی و اخلاقی بود به نحوی که محسن رضایی میگفت: هر زمان در جنگ در خصوص مسائل اطلاعاتی با مشکل مواجه میشدم، از شهید زین الدین کمک میگرفتم و هرگاه در تاکتیک نیاز به مشاوره داشتم از شهیدان خرازی و باکری استفاده میکردم. این نشان میدهد که شهید باکری علیرغم آن که در سنین جوانی قرار داشت؛ اما به لحاظ تاکتیک نظامی دانش بالایی داشت تا جایی که فرمانده کل سپاه در مسایل تاکتیکی از وی مشورت میگرفت؛ با این حال آنچه آنها را ماندگار کرد شخصیت معنوی این عزیزان بود. البته شهید باکری جمع اضداد بود یعنی هم زمان که ویژگیهای فرمانده نظامی مانند قاطعیت، شجاعت و بصیرت را داشت، آدمی متواضع، نماز شب خوان، معنوی، مردم دار و صادق هم بود و همین شخصیت معنوی شهید باکری است که در فرماندهانی هم، چون سرداران باقری، رضایی، سلیمانی، جعفری، پاکپور و ... تاثیر گذاشته است.
در اینجا خاطرهای از حساسیت بالای شهید باکری نسبت به رعایت بیت المال را به یاد دارم؛ زمانی ما صحبت از رعایت بیت المال میکنیم که در پشت جبههها قرار داریم که یک امر بدیهی است؛ اما در زمانی که شرایط جنگی است و ماهیت آن نشان میدهد که استفاده از اموال بیت المال به شدت رایج است پس در این شرایط توجه به رعایت بیت المال و خوراک رزمندگان و صرفه جویی در امکانات و مهمات نکته بسیار مهمی است.
خاطرم هست در آن زمان وقتی گردانهای ما جا به جا میشدند طبعا برخی اقلام رزمندگان جا میماند، در این شرایط شهید باکری پشت سر گردانها میرفت و در جایی که محل استقرار قبلی گردانها بود، میگشت اقلامی که از رزمندگان مانند فشنگ، نارنجک، پتو، قاشق غذا خوری و امثالهم جا میماند را جمع آوری و بعد به خاطر آنها ما را مواخذه میکرد.
مثال دیگری که در این رابطه در خاطرم هست مربوط به زمان بعد از عملیات خیبر است که لشکر عاشورا در محلی واقع در کیلومتر ۷۵ جاده اهواز ـ خرمشهر روبروی «زید» به نام اردوگاه شهدای خیبر استقرار داشت؛ دیدم تانکی در اردوگاه با سرعت در حال حرکت است که هم زمان شهید باکری هم با ماشین وارد اردوگاه شد که با دیدن این صحنه سریع جلوی حرکت تانک را گرفت و وقتی راننده تانک بیرون آمد متوجه شد این فرد قابلمه غذا را برداشته و با تانک میخواهد برود آشپزخانه غذا بگیرد؛ دیدن این صحنه به حدی شهید باکری را ناراحت کرد که یک سیلی به صورت راننده این تانک زد، البته به این هم راضی نشد، چون از مسؤول قضایی لشکر خواست تا این فرد را به دلیل رعایت نکردن اموال بیت المال به دادگاه نظامی معرفی کند.
در همین حین از مسؤول قضایی لشکر خواست تا در نامه معرفی رزمنده خاطی قید کند که خودش هم یک سیلی به صورت این فرد زده است؛ لذا اگر قرار است مجازاتی صورت گیرد خودش هم باید برای زدن این سیلی مجازات شود؛ خیلی شخصیت میخواهد که فردی در آن جایگاه و شرایط چنین اقدامی انجام دهد.
دفاع پرس: وقتی صحبت از شهید باکری میشود نمیتوان از لشکر عاشورا هم سخنی به میان نیاورد؛ درباره این لشکر هم توضیحاتی بفرمایید.
لشکر ۳۱ عاشورا متشکل از رزمندگان آدربایجان شرقی و غربی، زنجان و اردبیل بود؛ البته تیپ عاشورا در زمان فرماندهی سردار جعفری به عنوان اولین فرمانده این تیپ در سوسنگرد شکل میگیرد که بعد از عملیات فتح المبین فرماندهی تیپ برعهده مهدی باکری قرار داده میشود؛ از این زمان لشکر به عنوان یکی از لشکرهای موثر سپاه در دفاع مقدس شناخته میشود؛ زیرا هیچ عملیات بزرگی نیست که این لشکر در آن نقش آفرین نباشد.
در آن دوران فرماندهان بزرگی هم، چون شهیدان مهدی باکری، یاخچیان، شفیع زاده و تجلایی و ... در این لشکر حضور داشتند به نحوی که در دوران دفاع مقدس آذربایجان شرقی بیش از ۱۰ هزار شهید تقدیم انقلاب کرده که اگر شهدای استانهای آذربایجان غربی و اردبیل را هم به این تعداد اضافه کنیم، به نقش موثر لشکر عاشورا در دفاع مقدس بیشتر پی میبریم.
بعد از دفاع مقدس هم لشکر عاشورا در همه عرصهها حضور داشته، البته بعد از پایان جنگ استانهای آذربایجان غربی و اردبیل هر کدام دارای یک لشکر شدند، اما الان هم رزمندگان لشکر عاشورا در دفاع از حرم اهل البیت (ع) حضور دارند به نحوی که تاکنون ۱۹ شهید مدافع حرم دارد علاوه بر این در دفاع از امنیت کشور نیز حضور فعالانه دارد که به عنوان مثال میتوان به حضور این لشکر در شمال غرب، غرب و جنوب شرق کشور برای ایجاد امنیت پایدار اشاره کرد.
دفاع پرس: حضور داعش تجربه نوینی برای نیروهای مسلح کشورمان بود؛ لذا بعد از شکست آنها در عراق و سوریه، صحبتهایی مبنی بر انتقال آنها به افغانستان به منظور تحت تاثیر قرار دادن مرزهای شرقی کشورمان میشود؛ این جابجاییها را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیشترین تاثیر ناشی از حضور داعش را تاکنون در مرزهای غربی کشورمان شاهد بودیم به نحوی که آنها همواره مترصد تحت تاثیر قرار دادن مرزهای غربی کشورمان بودند حتی بعضا به دنبال این بودند به برخی از شهرهای کوچک مرزی کشورمان نفوذ کنند تا به زعم خودشان بتوانند اقدامات خرابکارنهای انجام دهند؛ اما با هوشیاری نیروهای مسلح کشورمان این طرح آنها با شدت سرکوب شد.
آنها زمانی که هجوم سراسری خود را در عراق آغاز کرده بودند، از سمت شهر «خانقین» عراق تا نزدیکی مرزهای کشورمان آمده بودند، اما بواسطه حضور به موقع نیروی زمینی سپاه نهتنها نتوانستند اقدامی علیه امنیت کشورمان انجام دهند، بلکه در برخی از مناطق نزدیک به مرزهای کشورمان مجبور به عقبنشینی شدند.
در عملیات اخیری هم که یک جمع ۲۱ نفره از آنها از سمت مرزهای غربی با امکانات کامل به قصد تصرف بخشی از خاک کشورمان وارد شده بودند با حضور برق آسا و چشمگیر رزمندگان نیروی زمینی سپاه تعداد زیادی از این افراد در مدت کوتاهی به هلاکت رسیدند و بقیه آنها به اسارت درآمدند که این نشان از اقتدار رزمندگان نیروی زمینی سپاه و اشراف اطلاعاتی که نسبت به تحرکات آنها دارند، است.
اما شکست داعش در عراق و سوریه باعث شد تا آنها تحرکات و جا به جاییهایی انجام دهند که انتقال آنها به افغانستان در همین راستا است، ولی مناطق شرقی هم اهمیتی برابر با مناطق غربی کشورمان دارد؛ زیرا امروز در جنوب شرق کشورمان حضوری جدی و فعال برای ایجاد امنیت در مرزها و شهرهای این قسمت از کشورمان داریم.
اشرار، ضد انقلاب و وابستگان به استکبار جهانی که در مرزهای جنوب شرق کشورمان فعالیتهایی را داشتند از زمان حضور نیروی زمینی سپاه در این منطقه، نتواستند به هیچ توفیقی دست یابند؛ بنابراین معتقدم آمادگی که امروز یگانهای نیروی زمینی سپاه در مرزهای شرقی کشور دارند اگر زمانی نیروهای تکفیری و داعش بخواهند در این منطقه اقدامی علیه امنیت کشورمان انجام دهند با شدت با آنها مقابله خواهد شد.
دفاع پرس: فعالیتهای نیروی زمینی سپاه در سالهای اخیر محدود به فعالیتهای دفاعی و امنیتی نشده، زیرا در مناطق محروم نیز اقداماتی در جهت محرومیت زدایی انجام میدهد؛ درباره این فعالیتها توضیح بیشتری میفرمایید؟
معتقدیم امنیت فقط در مسایل نظامی نیست؛ زیرا چنانچه دنبال امنیت پایدار بویژه در مناطق مرزی کشورمان باشیم حتما باید یک بسته امنیتی ایجاد شود که یک حوزه آن مسایل نظامی و دفاعی است، اما بخش مهم آن در بستر محرومیت زدایی محقق میشود. بر این اساس از زمان حضور شهید شوشتری در جنوب شرق کشور تاکنون تلاش بر این داشته تا با محرومیت زدایی، امنیت پایداری را در مناطق محروم کشور ایجاد کند.
در این راستا قرارگاه محرومیت زدایی در نیروی زمینی سپاه شکل گرفت که برای رسیدن به هدف تعیین شده برنامه ریزیهایی صورت گرفته و خانوادههای محروم حتی کسانی که در درگیری با رزمندگان نیروی زمینی کشته شدند، خانواده آنها هم تحت پوشش برنامههای محرومیت زدایی این نیرو قرار میگیرند. در قالب قرارگاه کربلا لایروبی انهار که نقش مهمی در آب رسانی به نخلهای خوزستان را دارند، در حال انجام است.
دفاع پرس: شما یکی از کسانی هستید که سابقه همکاری با شهید صیاد شیرازی در مقابله با گروهکهای ضدانقلاب در شمال غرب کشور را دارد، خاطرهای از این همکاری دارید؟
شهید صیاد شیرازی عادت داشت همیشه قبل از انجام هر عملیاتی در منطقه گروهها را حتما توجیه میکرد و خیلی هم در این موضوع دقت داشت؛ تیم ما که قرار بود از «دولتو» عبور کند، گفت که به گونهای برنامهریزی کنید که ساعت پنج عصر در منطقه تعیین شده حضور داشته باشید تا بتوانید با بالگرد بازگردید.
در تیم ما شهید اکبر حاج بابایی جانشین لشکر امام حسین (ع) و دو سه نفر از ارتش هم حضور داشتند؛ زمانی که به محل تعیین شده برای سوار شدن به بالگرد میرفتیم پشت وانت نشسته بودیم و با خنده میگفتیم صیاد شیرازی ما را سرکار گذاشته است، چون ساعت پنج بعد ظهر بالگرد چگونه میخواهد ما را پیدا کند؟
به هر تقدیر بعد از اتمام ماموریت ساعت پنج بعد ظهر روی تپهای در روستا «دولتو» که محل تعیین شده برای سوار شدن به بالگرد بود نشسته بودیم که به حاج بابایی گفتم همه ما سرکار هستیم به همین خاطر الان برای همه لوح نگهبانی مینویسم که در همین حین صدای بالگرد به گوش رسید؛ دیدم به جای یک فروند بالگرد دو فروند بالگرد آمد؛ یک فروند بالای سر ما مشغول گشت زنی شد و بالگرد دوم نشست و وقتی در بالگرد را باز کردم، شهید صیاد شیرازی را دیدم؛ لذا به صیاد شیرازی گفتم شما چرا زحمت کشیدید آمدید؟ در جواب گفت که قول داده بودم به همین خاطر ترسیدم بالگردها نتوانند شما را پیدا کنند به همین خاطر خودم همراه آنها آمدم.
انتهای پیام/۲۳۱