معراج پیامبر جسمانی بود یا روحانی؟

بیان چگونگی و کمّ و کیف سفر معراج در بردارنده شنیدنی‌هایی از بهترین مخلوق عالم و برترین موجود الهی است. دکتر مریم حاج‌عبدالباقی نکاتی را در اینباره برای ما بیان می‌کنند.
کد خبر: ۲۹۴۲۸۳
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۴۴ - 03June 2018

معراج پیامبر جسمانی بود یا روحانی؟به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، یکی از موضوعاتی که از گذشته تا به حال مورد توجه مفسرین و بزرگان قرار گرفته، مسأله معراج پیامبر صلی الله علیه وآله است. بیان چگونگی و کمّ و کیف این سفر در بردارنده شنیدنی‌هایی از بهترین مخلوق عالم و برترین موجود الهی است. موجودی که به سبب بندگی خالص برای حضرت حق به درجه ای می‌رسد که حتی بزرگترین ملک هم از رفتن به آنجا عاجز بود. برای بررسی بیشتر جوانب مسئله معراج پیامبر(صلی الله علیه وآله) به گفتگو با دکتر مریم حاج عبدالباقی پرداختیم.

در ابتدا دلیل اهمیت موضوع معراج و عروج پیامبر(ص) را برایمان شرح دهید.

اهمیت موضوع معراج از دو بعد قابل بررسی است؛ یک بعد مربوط به آرزوهای بشری است، که هر انسانی برای طی الارض، عروج به آسمان، پرواز کردن، آزاد شدن از قفس تن آرزو دارد. خیلی اوقات آدم‌ها در خواب در کودکی و جوانی می بینند که در حال پرواز هستند و به آسمان می روند که این از آرزوهای بشر بوده و هست و هر دو جنبه مادی و معنوی‌اش برای انسان مهم است.

اهمیت معراج از دو بعد است؛ یکی اینکه اسلام و قرآن و پیامبر و روایات خود این منابع به این مسأله پرداخته، و با جزییات آن را ذکر کرده‌اند و در حقیقت معراج، گویی آخرین جایی است که پیامبر به آن رسیده، انسان می‌تواند برسد و نماز به عنوان یکی از ارمغان های این سفر خاص و استثنایی است و از طرف دیگر رسیدن بشر به یکی از آرزوهایش و محقق شدن آن می‌باشد.

یک بعد اهمیت موضوع معراج در حقیقت موضوع طی الارض است، که انسان بتواند از زمین بِکَنَد و این جسم سنگین و خاکی که در بند اوست و گویی که دست و پایش را بسته را به بهترین نحو کنترل کرده یا از آن رها شود.

بعد دیگر اهمیت موضوع، به خود قرآن بر می گردد که این موضوع هم در سوره اسراء و هم در سوره نجم آمده، آن جا که می فرماید: "سُبْحانَ الَّذی أَسْری‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا" و این جا است که پیامبر خودشان مأمور شدند که اتفاقات این سفر و معراج را برای مردم بیان کنند.

لطف بفرمایید از موافقین و مخالفین این ماجرا برایمان گفته و ادله هر کدام را مبسوط بیان کنید.

مخالفین این امر را می توان به چند دسته تقسیم کرد؛ عده ای که مسائل الهی، ملکوتی و متافیزیکی را انکار می کنند؛ اعم از اینکه منکرین خدا، منکرین قیامت و در اصطلاح دینی اش "کافران" بوده، مسلماً معراج را هم انکار می کنند.

دسته ای دیگر مسلمان هستند اما کلاً مسائل ملکوتی مثل معجزه، ملائکه، معراج و مسائل ماورایی را درصدد هستند برایش توجیه مادی داشته باشند و به محض اینکه نتوانند برای آن ها توجیه مادی بیان کنند، انکارش می کنند. به عبارتی آن ها در حدی این مسائل را قبول دارند که با توجیه مادیشان جور در بیاید.

طبق آنچه در روایات و تفسیر المیزان علامه‌طباطبایی داریم و بزرگان دیگر نیز بیان داشته‌اند؛ پیامبر عروج‌های روحانی متعدد داشته‌اند که با جایگاه روحانیشان بالا رفته و دیده باشند اما معراج ویژگی اختصاصی‌اش، سفری است که با روح و جسم انجام شده یعنی روح پیامبر به قوتی دست پیدا کرده و به مقامی رسیده است که توانسته جسم را با خودش بالا برده و این ویژگی برجسته و حقیقت معراج است.

لزوما ما نمی گوییم که این مسائل قابل توجیه مادی کردن نیست، ممکن است این مسائل قابل توجیه مادی کردن باشد و بشر بتواند به علمی دست پیدا کند که به وسیله آن، به توجیه مادی این مسائل دست پیدا کند اما اینکه ما ملکوت را به شرط اینکه بتوانیم برایش توجیه مادی داشته باشیم، قبول کنیم و در غیر این صورت رد کنیم، این خودش اشکالی در عقیده ی ما است.

عده ای نیز به دلیل وجود کثرت اختلاف در روایات معراج، آن را انکار کرده و اصل ماجرا را مردود می خوانند؛ به عنوان نمونه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، با توجه به سبک کاری که در بیان احادیث دارند به طوری که یک نوعی از پاک سازی، تهذیب و تزکیه روایات تفسیری را مدنظر داشته و همه روایات را درباره موضوعات بیان نمی کنند، با این وجود می بینیم که به اندازه تقریبا یک دفترچه 40 برگ در بحث روایی، روایات معراج را آورده اند.

در حقیقت می توان گفت که بخشی از اختلافات موجود در مسأله معراج به دلیل وجود تشتّت روایات مرتبط با این موضوع است. به قدری بعضی گفته ها متفاوت و با یکدیگر مخالف است که باعث شده عده ای به طور کل اصل قضیه را انکار کرده و بیان کنند که اصل قضیه هم داستان سرایی بوده در حالی که این طور نیست.

ادله ی موافقین بر این موضوع ابتدائاً قرآن کریم می باشد؛ آیه 1 سوره اسراء که به روشنی و بدون آنکه آدمی دچار شک شود بیان می کند که خداوند بنده اش را از مسجد الحرام به مسجد الاقصی حرکت شبانه داد تا آیاتش را نشان دهد.

در آیات سوره نجم آنجا می فرماید: "ثمُ‌َّ دَنَا فَتَدَلیَ‌ فَکاَنَ قَابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌ فَأَوْحَی إِلیَ‌ عَبْدِهِ مَا أَوْحَی‌" عده ای از موافقین قبول و صحت معراج، اذعان دارند که این جا بحث ملاقات الهی و لقاء خدا با پیامبر مطرح است (که البته لقاء با دیدار خدا فرق می کند) و عده ای این ملاقات و لقاء را با حضرت جبرائیل دانسته اند که البته باید گفت نظر دوم (لقاء پیامبر با حضرت جبرائیل)، با روایات معراج سازگاری ندارد چرا که در جایی داریم که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به همراه حضرت جبرائیل از هفت آسمان عبور می کنند، حضرت جبرائیل بیان می کنند که من از این جا بالاتر نمی توانم بروم و اگر کمی دیگر نزدیک شوم می سوزم که این نشان می دهد این ملاقات الهی بوده و ملاقات با حضرت جبرائیل نبوده است.

افرادی که گرایش های اخباری دارند و با عرفان و فلسفه موافق نبوده، این ها با طرح این موضوع که در این جا مراد لقاء الله مطرح شود مخالف هستند.

معراج پیامبر صلوات الله‌علیه روحانی بوده و یا جسمانی؟

عده ای می خواهند بیان کنند که معراج تنها از طریق روح انجام شده و عده ای نیز معراج را یک حرکتی می دانند که در آن روح و جسم توأمان با هم نقش داشته اند.

طبق آنچه در روایات و تفسیر المیزان علامه طباطبایی داریم و بزرگان دیگر نیز بیان داشته اند؛ پیامبر عروج های روحانی متعدد داشته اند که با جایگاه روحانیشان بالا رفته و دیده باشند اما معراج ویژگی اختصاصی اش بر این است که سفری است که با روح و جسم انجام شده یعنی روح پیامبر به قوتی دست پیدا کرده و به مقامی رسیده است که توانسته جسم را با خودش بالا برده و این ویژگی برجسته و حقیقت معراج است.

مراد از «مقاماً محمودا» در سوره اسراء چیست؟

در قسمتی از سوره اسراء می بینیم که می فرماید:"وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَهً لَکَ عَسى اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً" شاید بتوان گفت این قسمت نشانه این است که هر کس در بیداری شب و نماز شبش جدی باشد و رابطه ی خاص بندگی خدا را در شب ها برقرار کند، احتمال رخداد عروج روحانی برایش بیشتر است و مقام محمود که در این آیه بیان شده، احتمال چنین بیانی وجود دارد.

منبع:تبیان

نظر شما
پربیننده ها