گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس- رسول حسنی؛ رسانه ملی در ادامه ساخت آثار مناسبتی در ایام مختلف سال، در ماه مبارک رمضان امسال قدمی دیگر در این راستا برداشته است. شبکه یک سیما با پخش «سر دلبران» توانست موفق عمل کند. این سریال یکی از معدود آثاری است که به اتکای داستانی محکم و استخواندار و فیلمنامهای استاندارد، مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده و در کنار آن به دور از هرگونه شعارزدگی به مسائل روزمرهای پرداخته که اکثر مردم جامعه با آن درگیر هستند.
هرچند سریال گاهی به لکنت افتاده و در ریتم دچار مشکل میشود، اما کلیت اثر به دلیل داشتن روابط عِلّی و معلولی منطقی توانسته تا حدی این نقیصه را برطرف کند. «سر دلبران» با فاصله گرفتن از کلیشههای رایج و افتادن به دام داستانهای پر استرس، مفاهیم عمیقی چون کبر، حسد، کینه، گذشت، طمع و... را با داستانهایی ساده به درستی بیان کرده است. «سر دلبران» از معدود آثاری است که هیاهوی سریالهای دیگر رسانه ملی را ندارد. سادگی در بیان یکی از مهمترین ویژگیهای این سریال است که متاسفانه چند سالی از آثار تلویزیونی رخت بربسته است.
در کنار داستانی سرراست و سادگی ساختار، «سر دلبران» در طراحی شخصیت درست عمل کرده است. عملا همه شخصیتهای سریال طیفی از خاکستری دارند و هیچکدام نه سیاه مطلقاند نه سفید مطلق. شخصیتهای منفی سریال بدون دلیل بدی نمیکنند. بلکه آنچه از شخصیتهای منفی سر میزند واکنش منطقی آنها برای دستیابی به موقعیت قبلی خود هستند.
رمز موفقیت «سر دلبران» پرداختن به مفهوم کبر و حسد است که گناه ابلیس و قابیل است. این دو مفهوم تبدیل به الگوهایی شده که برای مخاطب به شدت آشناست. پرداخت به این خصیصههای شیطانی ـ انسانی که هر آدمی مراتبی از آن را تجربه کرده است در هر اثر نمایشی میتواند یک موتور قوی باشد که مخاطب را همراه خود کند.
شخصیت روحانی سریال ـ سید سلیم ـ در حالی که کاملا منطقی است به شدت از شخصیتهای مشابهی که در سریالهای دیگر آشنایی زادیی میکند. برگ برنده در طراحی شخصیت سید سلیم در مواجه با مشکلات شخصی خود است. سید سلیم هر چه قدر در حل مشکلات مردم موفق است در مواجه با مشکلات خود مستاصل و پریشان است. سید سلیم واقعا نمیداند در برخورد با مشکل خود چگونه عمل کند. همین امر توانسته شخصیت سید سلیم را داری کالبد و روح نمایشی کند. چیزی که در کمتر سریالی سراغ داریم.
شخصیت سبحان که خادم مسجد است نیز چند بُعدی است. این شخصیت با همه عصبیتی که دارد و سعی دارد آن را همراه کند دوستداشتنی و باورپذیر است. چنانکه در قسمتهایی از این سریال دیدیم این عصبیت که سبحان به سختی آن را تحمل میکند ریشه در گذشته این شخصیت دارد. گذشتهای که سبحان از آن توبه کرده و قصد ندارد درباره آن حرفی بزند.
طوبی نیز نمونه اغلب مادرانی است که همچنان در صدد حفظ خانواده زیر نام پدری است که دیگر وجود خارجی ندارد. او هرچند باور دارد پسرش لوازم بزرگی را کسب کرده است اما مدام به او گوشزد میکند اگر به جایی رسیده به سبب نام و اعتبار پدر است.
«سر دلبران» از یک جهت نیز سریال ارزشمندی است و آن تکریم مفهوم پدر است. در آثار دیگر هر چقدر شخصیت پدر منکوب میشد، در این سریال با وجود همه اختلافاتی بین پدر و فرزندانشان وجود دارد اما حرمت پدری شکسته نمیشود. نمونه این طرز برخورد را در کنش و واکنش پروانه و دخترش شاهد هستیم.
دختر پروانه هر چقدر با ربا خواری پدرش مخالف است و مدام با هم در حال بحث اند اما حرمت پدر و فرزندی شکسته نمیشود. از این جهت «سر دلبران» مجموعه موفقی است و ثابت کرده بدون فریادها و بیاحترامیها میشود هم از اختلاف نسلها گفت و هم اشتباهات بزرگترها را به آنها گوشزد کرد.
سادگی زندگی و پرداخت به دغدغههای طبقه پایین جامعه یکی از ویژگیهای بارز «سر دلبران» است. در این اثر دیگر خبری از زندگیهای پر از تجمل و رفاه زدگیهای مفرط خبری نیست. اگر اوضاع زندگی پروانه با بقیه متفاوت است این فاصله آن قدر زیاد نیست که شخصیت سبحان و مهربان و کاووس را از آن جدا بدانیم.
همه خانوادهها با هر توان مالی همگن و یک دست هستند و همین باعث میشود که مشکلات آنها همجنس هم باشد و برای رفع آن با هم یکی بشوند. همه این جزییات و در کنار هم قرار دادن آنها باعث شده «سر دلبران» تبدیل به اثر پویایی شده و نظر مخاطب را به خود جلب کند.
«محمدحسین لطیفی» که پیش از این اثر ماندگار «صاحبدلان» را کارگردانی کرده بود بار دیگر موفقیت خود را تکرار کرده است. ویژگی بارز لطیفی در هر دو اثر لحن صادقانه و تسلط بر زبان تصویر و نمایش است. دو امتیاز که در کمتر اثری شاهد آن هستیم. این لحن صادقانه مهمترین عنصری است که مخاطب را به خود جلب میکند؛ حتی اگر سریال مورد نظر به لحاظ فنی حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد.
انتهای پیام/ 161