روایتی از فرمانده عملیاتی درعا از اردوی جهادی تا شهادت در سوریه

محمد رضایی گفت: شهید تختی‌نژاد متولد سال ۷۲ بود و ورودش به دانشگاه امام حسین (ع) و عرصه پاسداری از ۱۵ اسفند سال ۹۰ آغاز شد. از وقتی وارد یگان شد، خیلی شور و اشتیاق داشت که مدافع حرم شود.
کد خبر: ۲۹۵۸۴۷
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۱ - 17June 2018

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، فرمانده نظامی قرارگاه درعا، مستشار نظامی در عراق یا «خلیل عقاب» دانشکده افسری در دانشگاه امام حسین همه از توصیفات فرمانده 25 ساله‌ای است که در جوانی موفقیت‌های بسیاری را در امور نظامی به دست آورد و در همین سن کم به شهادت رسید. شهید خلیل تختی نژاد متولد 1372 و از پاسداران سپاه امام سجاد (ع) هرمزگان و فرمانده عملیات قرارگاه درعا بود که شب نوزدهم ماه مبارک رمضان و در نخستین شب از شب‌های پر فیض قدر مصادف با 13 خرداد ماه 97 در منطقه البوکمال به شهادت رسید. شهید خلیل تختی‌نژاد، دومین شهید مدافع حرم اهل بیت (ع) از استان هرمزگان است.

محمد رضایی دوست و همرزم شهید تختی‌نژاد در گفت‌وگویی می‌گوید: شهید تختی‌نژاد متولد سال 72 بود و ورودش به دانشگاه امام حسین (ع) و عرصه پاسداری از 15 اسفند سال 90 آغاز شد. از وقتی وارد یگان شد، خیلی شور و اشتیاق داشت که مدافع حرم شود.

او ادامه می‌دهد: خیلی پیگیری کرد تا اینکه سال 94 قبول کردند که سوریه برود و به جمع مدافعین حرم بپیوندد. به خاطر روحیه عملیاتی و شهادت طلبی که داشت پیگیر موضوعات آموزشی بود. قبل از اینکه به منطقه اعزام شود کارهای آموزشی را انجام می‌داد بعد از اینکه رفت آنجا هم کارهای پشتیبانی و عملیاتی بر عهده‌اش بود.

رضایی با اشاره به فعالیت‌های شهید در سوریه می‌گوید: در دوره‌های قبلی هم که اعزام شد واقعا خوش درخشید. تقریبا سری سوم بود که به سوریه می‌رفت و می‌آمد و این بار قسمتش شهادت شد. در قرارگاه عملیات البوکمال مسئولیت داشت که همانجا هم به شهادت رسید.

او با اشاره به نحوه شهادت دوستش می‌گوید: در ماشین بود که او را با 23 می‌زنند. اینطور که می‌گویند به ناحیه پهلویش اصابت کرده و بعد به شهادت رسیده است. به راستی که لایق شهادت بود.

همرزم شهید تختی نژاد از خصوصیات اخلاقی شهید چنین می‌گوید: من چندین سال با خلیل دوست بودم . بیشتر حسن نیت او را در اعمالش می‌دیدیم. اینطور نبود که اهل حرف زدن باشد یا از خودش بگوید. کارهای خیر در حرکات او مشهود بود. اگر کسی مریض می شد. دستش را می‌گرفت. اگر کار خیر یا اردوی جهادی پیش می‌آمد، حتما کار در آن مشارکت می‌کرد.

او ادامه می‌دهد: خیلی با مرام و معرفت بود. خیلی زود از چیزی ناراحت نمی‌شد. روحیه بزرگی داشت و دیر ناراحت می‌شد. هر حرفی را به دل نمی‌گرفت. اگر احساس می‌کرد کسی از او ناراحت شده خودش می‌آمد و زود عذرخواهی می‌کرد.

منبع: تسنیم

نظر شما
پربیننده ها