به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، 13 تیرماه 1365، عملیات کربلای1 آزادسازی مهران این آخرین ایستگاه زمینی قائم مقام لشکر پر افتخار 27 محمد رسول الله (ص) تهران بود. شهید سید محمدرضا دستواره در سال 1338 در خانوادهای مذهبی و مستضعف در جنوب تهران چشم به دنیای زمینی گشود. گرایش دینی و علایق مذهبی از همان کودکی در رفتار شهید دستواره به وضوح نمایان بود و هر روز افزایش مییافت. او به تلاوت قرآن و شرکت در مسابقات قرائت قرآن علاقه وافری داشت. با اوج گیری انقلاب اسلامی، در تظاهرات و فعالیتهای مردمی شرکت فعال داشت و در این زمینه چند بار توسط عوامل رژیم پهلوی دستگیر شد. سال 1357 زمانی که در سال آخر دبیرستان درس میخواند نه تنها خود فعالانه در تظاهرات و اعتراضات عمومی علیه طاغوت شرکت میکرد، بلکه دوستان همکلاسی و برادران کوچکترش را نیز به این امر ترغیب و تشویق میکرد.
به واسطه حضور فعال و مستمری که در صحنههای مختلف داشت توسط عوامل رژیم شناسایی و در روز 14 آبان سال 1357 در دانشگاه تهران دستگیر و روانه زندان شد، اما پس از مدتی از زندان آزاد شد. به هنگام ورود حضرت امام خمینی(ره) فعالانه در مراسم استقبال از حضرت امام (ره) شرکت کرد و مسئولیت امنیت قسمتی از میدان آزادی را به عهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جهت پاسداری از دست آوردهای انقلاب به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی پیوست و طی چهار ماه خدمت خود در این نهاد انقلابی، زحمات زیادی را در جهت انجام ماموریتهای مختلف و تثبیت حاکمیت انقلاب اسلامی تحمل کرد. سپس به خیل سپاهیان پاسدار پیوست و بلافاصله داوطلبانه طی ماموریتی عازم کردستان شد.
او همراه فرماندهان عزیزی چون شهید چراغی و حاج احمد متوسلیان، زحمات زیادی را در مقابله با ضدانقلاب کشید. بعد از آزادسازی شهر مریوان همراه حاج احمد متوسلیان و سایر برادران رزمنده وارد شهر مریوان شد. از آنجا که این شهر جنگ زده پس از آزادی با مشکلات متعددی مواجه بود و سازمانها و موسسات دولتی تعطیل شده بودند، به دستور متوسلیان، پاسداران در مراکز و ادارات مختلف از جمله شهرداری، رادیو و تلویزیون مشغول خدمت شدند. شهید دستواره نیز ماموریت یافت تا کالاهای ضروری مردم را تهیه کرده و در اختیار آنان قرار دهد. او به نحو احسن این ماموریت را انجام داد و در روزهای عملیات نیز مانند سایر برادران، سلاح به دست در قلههای مریوان با ضدانقلاب و دشمن بعثی جنگید. ایشان مدتی نیز فرماندهی پاسگاه شهدا، در محور مریوان را به عهده داشت. هنگامی که سردار متوسلیان ماموریت یافت تیپ محمدرسول الله(ص) را تشکیل دهد، او همراه سایر رزمندگان به سمت جبهههای جنوب عزیمت کرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نیرو مامور تشکیل واحد پرسنلی تیپ شد.
شهید دستواره به همراه سرداران لشکر محمد رسول الله(ص) برای یاری رساندن به مردم مسلمان و ستمدیده لبنان و شرکت در نبردهای رمضان و مسلم بن عقیل به فرماندهی تیپ سوم ابوذر منصوب شد و تا زمان عملیات خیبر در همین مسئولیت به خدمت صادقانه مشغول بود. در عملیات خیبر بعد از شهادت فرمانده دلاور لشکر محمدرسول الله(ص) – «شهید حاج همت» و واگذاری فرماندهی به «شهید کریمی» – سید به عنوان قائم مقام لشکر 27 حضرت رسول(ص) منصوب شد. پس از شهادت برادر کریمی در عملیات بدر، به عنوان سرپرست لشکر جنگید و در نهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشکر، او همچنان به عنوان قائم مقام لشکر در جنگ حضور داشت. مناطق اشغالی کردستان و صحنههای مختلف جبهههای جنوب کشور بویژه عملیات والفجر8 و جاده ام القصر (در فاو) شاهد دلاوریهای عاشقانه و جانفشانیهای این شهید است.از خصوصیات بارز شهید، خوشرویی، جذابیت، صفای باطن، اخلاص و توکل به خدا بود. به گفته همرزمانش، جایی که او بود غم و اندوه بیرون می رفت. او در روحیه دادن به رزمندگان نقش به سزایی داشت. از شجاعت بالایی برخوردار بود.
تا هنگام شهادت 11 بار مجروح شد ولی هرگز از پای ننشست. در عملیات کربلای 1 – که برادرش حسین در خط پدافندی شهید شد – جهت شرکت در مراسم تشییع و تدفین او به تهران رفت. ولی بیش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت. وقتی به وی گفته می شود که خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت می ماندی و بعد بر می گشتی، در جواب می گوید به آنها گفت کنار قبر حسین قبری را برای من خالی نگهدارید. بیش از 10 روز از شهادت برادرش نگذشته بود که در عملیات کربلای 1، «روز آزادسازی شهر مهران» از چنگال دشمن بعثی، مظلومانه به شهادت رسید.
منبع: تسنیم