به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، یکی از مسائل مهم اسلامی، موضوع حجاب و عفت مسلمانان به خصوص زنان است که در آیاتی از قرآن به ضرورت و احکام آن اشاره شده است. آنچه مسلم است، حجاب مایه مباهات یک زن و حفظ ارزش وجودی اوست و حکمتها و فواید متعددی را میتوان با استفاده از قرآن، سنت و عقل در آثار حجاب و بیحجابی بیان داشت. عفاف که از ریشه عفت و به معنی منع و حفاظت از غیر حلال است، در حقیقت ریشه درونی برای حجاب بیرونی است و پوشش ظاهر به تقویت روحیه عفاف و خویشتنداری کمک میکند. امیر مؤمنان(ع) در یک روایت شیوا فرمودند: «صِیانَۀ المَرأهِ اَنعَمُ لِحالِها و اَدوَمُ لِجَمالها؛محفوظ بودن زن برای حال و وضعیت او بهتر و موجب پایدارتر بودن زیبای اوست.» خداوند نیز در سوره احزاب در لزوم حفظ عفت در آیه 53 میفرماید: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ» «و هنگامی که چیزی از وسائل زندگی (به عنوان عاریت) از آنها (همسران پیامبر) میخواهید از پشت پرده بخواهید، این کار دلهای شما و آنها را پاکتر میدارد.»
لذا آنچه که درباره برخی فوائد و اثرات عفاف و حجاب میتوان اشاره کرد به طور کلی در مواردی مثل پاکیزگی معنوی و تقویت ایمان، شناخته شدن انسان به ایمان، امنیت اجتماعی زنان، افزایش آرامش روانی در جامعه ، استحکام پیوند خانواده و... خلاصه میشود.
متأسفانه در سالهای اخیر بر اثر نفوذ فرهنگی بیگانگان به کشور و کمکاری نهادهای فرهنگی از یک سو و نیز پشتیبانی عدهای از شبه روشنفکران غربگرا مسأله حجاب به انحای مختلف به چالش کشیده می شود.
در گفتوگویی با نعیمه اسلاملو، مدیر مسئول مؤسسه خیبر علاوه بر سیر اجمالی به دستاوردهای حجاب بر اساس آیات قرآن و سیره اهلبیت(ع) درباره علل و عوامل این چالشها به گفتوگو نشستیم.
نعیمه اسلاملو که پژوهشگر و مدرس حوزه زن و حجاب و خانواده است، 18 عنوان کتاب را به تألیف رسانده که برخی از این کتب شامل حریم ریحانه، کلبه مهر، ساکنان بهشت، زن ستم تاریخی ستم برابری، پیشوایان هرزه و ... است. وی همچنین مدرس بیش از 70 دوره آموزشی تخصصی حجاب است. اسلاملو در سال 89 به عنوان بانوی سرافراز اسلامی شناخته شد.
ماحصل این گفتوگو را میخوانید:
خداوند در قرآن کریم 2 زن را نه تنها الگوی زنان بلکه الگوی مردان نیز معرفی میکند؛ یکی همسر فرعون که در آیهای از قرآن میفرماید: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ؛ و باز خدا برای مؤمنان (آسیه) زن فرعون را مَثَل آورد هنگامی که (از شوهر کافرش بیزاری جست و) عرض کرد: بار الها (من از قصر فرعونی و عزت دنیوی او گذشتم) تو خانهای برای من نزد خود در بهشت بنا کن و مرا از شرّ فرعون (کافر) و کردارش و از قوم ستمکار نجات بخش.» (11 تحریم) و دیگری حضرت مریم(س) که در آیهای دیگر از قرآن کریم میفرماید «وَ مَریَمَ ابنَتَ عِمرانَ الَّتی أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فیهِ مِن روحِنا وَصَدَّقَت بِکَلِماتِ رَبِّها وَکُتُبِهِ وَکانَت مِنَ القانِتینَ؛ و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم؛ او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود» (تحریم12) بر این اساس ایمان به رسولان و هادیان الهی، بیزاری از دشمنان خدا، رعایت کامل عفت و پاکدامنی، ایمان به ارزشها و مقولات الهی و ... از مهمترین ویژگیهایی است که درباره این زنان اسوه بیان شده است.
نکته قابل تامل این که دنیای غرب با نگاه مادیگرایانه خود، در تلاش است تا از اسلام چهرهای ضد حقوق زنان تصویرسازی کند اما قرآن کریم در اوج جاهلیت مردم عرب و دنیای وانفسای آن دوران که به زن بهایی نمیدادند، با تکریم جایگاه زنان دو بانو را به عنوان الگوی زنان عالم بلکه الگویی برای مردان معرفی میکند.
در کنار معرفی این 2 بانو به عنوان اسوه زنان عالم، دو زن را نیز با چهرهای منفی را معرفی میکند که به هادیان زمان خویش خیانت کردند؛ خداوند در آیه10 سوره تحریم میفرماید: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ ۖ کَانَتَا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ؛ خدا برای کافران زن نوح و زن لوط را مثال آورد که تحت (فرمان) دو بنده صالح ما بودند و به آنها (نفاق و) خیانت کردند و آن دو شخص (با وجود مقام نبوت) نتوانستند آنها را از (قهر) خدا برهانند و به آنها حکم شد که با دوزخیان در آتش درآیید.»
در واقع آنجا که باید صالحیت به خرج میدادند و به حرف رسولان خویش که همان سخن وحی بود، بها میدادند، مسیر انحطاط را پیش گرفتند و در جایگاه دوزخ قرار گرفتند.
در قرآن کریم مهمترین دستاورد عفاف و حجاب چیست؟
خداوند در آیه59 سوره احزاب میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا؛ ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.»
خداوند در این آیه میفرماید زنان چادر را بپوشند تا شناخته شوند أَنْ یُعْرَفْنَ؛ اما سؤال اینجاست که به چه چیزی شناخته شوند؟ اساساً اگر حجاب و پوشش عفیفانه نباشد، کسی که مورد ظلم واقع میشود، زن است. زن به دلیل جذابیتهای ظاهریاش، همواره مورد قضاوت قرار میگیرد. اگر بخواهد جذابیتهای ظاهرش را عیان کند، توجه دیگران را به ظاهرش معطوف میکند. اما اگر جذابیتهای ظاهریاش به عنوان نماد شخصیت او ظاهر نشود، شخصیت اصلی زن که همان توانایی زن، ارزش و کرامت زن، قدرت زن و عاطفهاش شناخته خواهد شد.
برای اینکه حقیقت زن شناخته نشود، دنیای غرب قصد داشت ثابت کند زن مساوی تن است؛ یعنی در پی اثبات این بود که ارزش زن به جسمانیت و بدن زن است. در حالی که در نگاه اسلامی شناخته شدن زن با حذف جذابیتهای ظاهری او در نگاه جامعه است. زیرا خداوند خودش خالق این زیباییهاست. این زیباییها را به عنوان نماد قدرت زن، برای ایجاد فضای محبت در خانواده و به ویژه در روابط زناشویی قرار داده است. اما اگر این جذابیتها در جامعه به صورت نامتناسبی که در غرب وجود دارد، ظهور و بروز یابد، باعث عدم شناخت حقیقت زن میشود. پس بر اساس این آیه از قرآن فلسفه حجاب از نگاه اسلام برای شناساندن حقیقت زن است. «ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ به گونهای شناخته شود که مورد آزار و اذیت قرار نگیرد.» اگر بدن زن معیار شخصیت زن شود، یا اگر با تن در جامعه شناخته شود، نه تنها ارزش زن شناخته نمیشود بلکه مورد آزار و اذیت هم قرار میگیرد.
چه عواملی باعث شد پس از چهل سال که از انقلاب اسلامی میگذرد با چالشها و شبهاتی در باب عفاف و حجاب مواجه میشویم؟
به نظرم اصلیترین عامل، سواستفاده دشمنان ما ازغفلتها و بیتوجهی برخی از مسئولان بوده که در قالب پروژههای نفوذ فرهنگی شکل گرفته است. دشمنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی وقتی به اهداف خود در جنگ سخت نرسیدند،روشی که پیش گرفتند مبارزه فرهنگی بود. به قول معروف مدل آندلسی کردن کشور را برترین الگو دانستند. مهمترین شاخصه جنگ فرهنگی موضوع حیاست. شما میبینید اکثر برنامههایی که در رسانهها و شبکههای ماهوارهای برای مردم ما میسازند، اساسش حیازدایی و مقابله با عفت عمومی است. عدم رعایت حدود شرعی محرم و نامحرم، دامن زدن بر فضای باز روابط محرم و نامحرم، شوخیهای کلامی و رفتاری برخی هنرمندان، بیاحترامی همسران نسبت به یکدیگر، عدم رعایت حریم والدین و ... از نمونههایی است که سالهاست از طریق رسانه فرهنگسازی شده است.
دشمن حیا و عفت عمومی را نشان کرده است
اکنون کمپینهایی راهاندازی میکنند که ضد آموزههای اسلام و تماماً در حوزه مقابله با حجاب، عفاف و پاکدامنی زن است. به دلیل آنکه دشمنان متوجه شدند با هدف قرار دادن نقطه حساس اعتقادات مردم میتوانند جامعه را متزلزل کنند؛ از این رو حیا و عفت را هدف گرفتند؛ زیرا تا زمانی که عفت وجود داشته باشدت، غیرت نیز پابرجاست و در این شرایط آنان نقشه خود را نمیتوانند اجرا کنند.
عامل بعدی در چالش مسأله حجاب پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کمکاری متولیان فرهنگی جامعه است که این کمکاریها همواره باعث شده ضرباتی بر پیکره فرهنگ جامعه وارد شود. یعنی از یک سو به قدری افراط صورت گرفت که باعث دوری قشری از مردم از مسأله حجاب شد و از دیگر سو تبیین مناسبی از فلسفه حجاب در مراکز آموزشی مثل مدارس و دانشگاهها صورت نگرفت. این دو عامل مثل دو لبه تیز قیچی باعث آسیب به عفت عمومی و نیز به صورت مصداقی آسیب به مسأله حجاب شد. جالب اینکه حجاب مسئلهای است که بسیاری از زنانی که در دنیا مسلمان میشوند، به دلیل عشق و علاقهای است که نسبت به حجاب پیدا میکنند؛ به این اندازه مسئله حجاب برای زنان دنیا جذابیت دارد.
بحمدلله با وجود تمام این دشمنیهای حزب شیطان و نیز کمکاریهای متولیان فرهنگی، در سالهای اخیر شاهد گرایش بسیاری از دختران و زنان جامعه به سوی عفاف و حجاب هستیم. در این راستا گروههایی به صورت خودجوش تشکیل شدند که نشان میداد این افراد خودشان این مسیر را انتخاب کردند. از دیگر سو مجموعههای مردمی که احساس کردند از سوی نهادهای حکومتی فعالیت بایسته و شایستهای در حوزه تبلیغ و ترویج حجاب و معرفی حجاب انجام ندادند، بیشتر وارد این عرصه عمل شدند.
انقلاب ما از یک بُعد تقابل با فساد جنسی بود مراقب جامعه باشیم
بیتردید اساس انقلاب ما انقلاب غیرت بود. زیرا فساد جنسی در بدنه حاکمیت به ویژه خود پهلوی رسوخ کرده بود و شاهد لااُبالیگریهای فراوان سران رژیم گذشته بودیم. حال مردم در دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یک باره با یک نوع انحطاط اخلاقی و رفتاری مواجه شدند؛ همچنان که اکنون مجدد شاهد کجتابیهایی در زمینههای اقتصادی و مالی کشور هستند. اما باید دانست که دشمنان خارجی و نیز منافقان داخلی همواره بیشترین آسیب را به بدنه حکومتها وارد آوردهاند؛ این دشمنیها اتفاقاً دلیلی بر درستی مسیری است که انقلاب در حال طی کردن آن است. هر کشوری که بخواهد مقابل نظام سلطه که همان حکومت ابلیس در دنیاست بایستد و بر مسیر حق باشد، مطمئناً این دشمنان به دنبال ایجاد فساد و فتنه در آن جامعه خواهند بود؛ اگر از منظر جبهه به دنیا بنگریم که در یک سو جبهه حق سعی در اجرای حد و حدود حکومت الهی در زمین را دارد و از دیگر سو جبهه باطل که به هیچ وجه دوست ندارد این اتفاق شکل بگیرد، بهتر میتوانیم برنامهریزی کنیم. مردم ایران به استنادات متعددی برترین قومی هستند که وظیفه زمینهسازی ظهور امام زمان(عج) را دارند و انقلاب اسلامی در این راستا برپا شد؛ لذا همواره مورد هجمههای شدید شیاطین داخلی و خارجی و شیاطین جنی و انسی قرار گرفته است. این نوع هشیاری باعث میشود منظر انسان نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی ارتقا یابد و به فکر اصلاح وضع موجود باشد. از دیگر سو افرادی در بدنه متولیان جامعه هستند که با روحیه غربگرایانه خویش آگاهانه یا ناآگانه در پی پیادهسازی آموزههای غرب در کشور هستند؛ آموزههایی که برگرفته از تفکرات فمنیستی در مسأله زنان و در صورت کلی آموزههای سکولار یا ضد دین در سایر عرصههای اجتماعی و سیاسی است.
افرادی در بدنه متولیان جامعه هستند که با روحیه غربگرایانه خویش آگاهانه یا ناآگانه به دنبال پیادهسازی آموزههای غرب در کشور هستند؛ آموزههایی که برگرفته از تفکرات فمنیستی در مسأله زنان و در صورت کلی آموزههای سکولار یا ضد دین در سایر عرصههای اجتماعی و سیاسی است.
اما در منظر اندیشمندان غربی و انقلابشناسان دنیا، اساس انقلاب ایران را انقلاب فرهنگی میدانند که مردم به دلیل عفت و ناموس خود دست به انقلاب زدند. اگر به وصیتنامه شهدای جنگ تحمیلی و مدافع حرم دقت کنیم، میبینیم یکی از پر بسامدترین کلیدواژههای ایشان و درخواستشان، موضوع عفاف و حجاب است. ژان لووریه روزنامهنگار فرانسوی میگوید اگر در کوچه و خیابان از ایرانیان بپرسید چرا رژیم پهلوی را مورد انتقاد و سرنوشت قرار میدهند فساد و انحطاط اخلاقی رژیم پاسخ اول آنها خواهد بود. اصلاً ایرانیان تنها ملتی هستند که در مدت یک ساعت پاکترین مردمانشان را در مقدسترین مکان که مسجد گوهرشاد است، در جوار رئوفترین امام به جرم حجاب توسط بیغیرتترین پادشاه ایرانی از دست میدهند و بعد به فجیعترین شکل ممکن در گورهای دستهجمعی دفن میشوند.
عملکرد مراکز و نهادهای دینی و فرهنگی در موضوع حجاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
بیتردید تاکنون آنطور که شایسته و بایسته است به موضوع حجاب پرداخته نشده است. امروزه تأثیراتی که مجموعههای مردمی و خودجوش انقلابی جهت تبلیغ و ترویج حجاب انجام میدهند، خیلی باکیفیتتر از نهادهای دولتی است. البته نهادهای دولتی هم بعضاَ در این سالها کارهای خوبی در مورد عفاف و حجاب انجام دادند، اما هیچ گاه آنطور که در خور مسأله عفاف و حجاب است و باید باشد، نبوده است.
آیا صدا و سیما به عنوان اثرگذارترین مجموعه فرهنگی کشور توانسته نقش خود را در موضوع اشاعه امر حجاب به خوبی ایفا کند؟
وقتی صحبت از مجموعههای فرهنگی میشود، مطمئناً در درجه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران را شامل میشود. خیلی ساده باید گفت که آنها از کمترین کارهایی که برای عفاف و حجاب میتوانست صورت گیرد، غفلت و کوتاهی کردند؛ تنها چیزی که اکنون در سیما به آن توجه میشود نوعِ پوشش آنهاست که ظاهرا پوشیدهتر از پوشش افرادی است که در فیلمهای سینمایی است. من تصور میکنم این کمکاری شاید به دلیل عدم اطلاعات لازم در امر عفاف و حجاب و به دلیل عدم آگاهی از مهارتهایی است که بتوانند این مسئله را در قالبهای هنری وارد اذهان عمومی کنند تا جامعه بفهمد که عفاف و حجاب چه فوایدی برای دنیا و عقبای آنان دارد. ما یک فیلم خوب، یک نماهنگ خوب، یک برنامه مناسب و ویژه برای عفاف و حجاب نداشتیم. آن قدر که برای کمربند ایمنی و مسائل و لوازم ساده در صدا و سیما تبلیغ شد متأسفانه برای عفاف و حجاب انجام نشده است.
اکنون در برنامه های تلویزیون شاهدیم حریم برخورد عفیفانه مردان نسبت به زنان و بالعکس شکسته شده تا جایی که تبدیل به فرهنگ عمومی شده است، این آسیب از کجا ناشی میشود؟
ریشه تمام این مسائل چه در صدا و سیما چه در هر خانواده و قوم و قبیلهای، فاصله گرفتن از معنویات و احکام الهی و فاصله گرفتن از ارزشها و آرمانهای اسلام است. به هر نسبت که فاصله بگیریم و پیرو اندیشه وسبک زندگی جبهه مخالف شویم، به همان نسبت ضرر میکنیم. تصور میکنم مدیران رسانه ملی دغدغه حجاب را دارند. کسی دنبال ترویج بی حجابی نیست، اما مهارتش را ندارند و نمیدانند چگونه این کار را انجام دهند. نگران هستند که با یک شیوههایی مخاطبین خود را از دست بدهند که اصلاً توجیه مناسبی نیست و ورود به این عرصه حساس یک جرأت و دلاوری را در بدنه مدیران رسانه ملی میطلبد.
منبع: تسنیم