گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: بحران مدیریتی در سینمای ایران و حضور نهادهای متفاوت در این حوزه سبب دامن زدن به مشکلات سینمای ایران شده است و وضعیتی را بهوجود آورده که به سختی میتوان امیدوار بود تا سینمای کشور به شرایط مطلوب برسد. عمدهترین دلیل آن نیز همین تعدد مراکز تصمیمگیری در حوزه سینما است که گاهی این نهادها را در مقابل هم قرار میدهد. به همین منظور با «جبار آذین» که از منتقدان صاحب سبک و پیشکسوت سینمای ایران است و سالهاست در کنار نقد به آموزش سینما در دانشگاههای کشور اشتغال دارد، گفتوگویی انجام دادیم که قسمت اول آن را در ادامه میخوانید.
دفاع پرس: تحلیل شما از وضعیت کنونی سینمای ایران چیست؟
وضعیت سینمای ایران، از وضعیت هنر و فرهنگ کشور جدا نیست، مشکلاتی که در حال حاضر فرهنگ با آن رو در روست به طبع سینمای ما را نیز درگیر کرده است. به ویژه اینکه مشکلاتی هم خاص خود سینما است. اساسیترین مسالهای که در ارتباط با سینما وجود دارد نداشتن تعریفی مشخص، یک پارچه و همسو از فرهنگ در جامعه ما است. چون نگاه وحدت بخشی به این مقوله در جامعه ما وجود ندارد. گروهها، افراد، نهادها و سازمانها، هر کدام بر مبنای پایگاه مردمی، خاستگاه سیاسی و از زاویه دید خود به مباحث فرهنگی میپردازند و آن چه در این نگاه و نگرش برجسته است، نگاه سلیقهای است.
یعنی نگاه ملی و مردمی که فراگیر و جامع باشد وجود ندارد. به عنوان نمونه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی قانونی فرهنگ و هنر در کشور شناخته شده است. اما در عمل بسیاری از سازمانها و ارگانها به موازات آن مشغول فعالیت هستند که با این وزارتخانه همسو نیستند و بسیاری از بیانیهها، دستوراها و عملکردهای وزارت ارشاد را قبول ندارند و به دنبال القای نگاه خود هستند.
دفاع پرس: مشکلی که این سازمانها مطرح میکنند این است که وزارت ارشاد به تنهایی نمیتواند به همه مسائل فرهنگی بپردازد و سیاستهای دولت بر فضای فرهنگی حاکم میشود.
بله. در وزارت ارشاد بخشهای مختلفی وجود دارد که شامل معاونت فرهنگی، سینمایی هم میشود. این معاونتها چون در واقع به وزیر منصوب هستند و شخص وزیر هم از طرف دولت منصوب میشود در نتیجه نگاهی که در این وزارتخانه و مسئولین، معاونان و متولیان فرهنگی سیطره دارد نگاه دولتی است. یعنی وزارت ارشاد باید خواستهای دولت را پوشش دهد. همین مساله باعث ایجاد موازی کاری هم میشود و دستگاههایی مثل حوزه هنری، سازمان اوج، صدا و سیما و نهادهایی دیگر وارد این عرصه میشوند که با نگاههای متفاوت به بحث فرهنگ و هنر دارند. در نتیجه این تفاوت نگرشها باعث شده نوعی ملوک الطوایفی فرهنگی بر کشور حاکم شود.
یعنی هر کس کار خودش را میکند و راه خودش را میرود. این که ارگانهای مختلف به سینما توجه میکنند علتش عملکردهای غلط مسوولین دولتی سینما است. مثلا برگزاری جشنوارههایی مثل مقاومت و عمار نتیجه ضعفها و اشکالات جشنواره فیلم فجر است. اگر این جشنواره به درستی اجرا میشد دیگر ضرورتی به برگزاری جشنوارههای دیگر نبود.
دفاع پرس: نمود عینی آن را در اختلاف بر سر اکران آثار سینمایی میبینیم.
این نمونهای کوچکی است از ملوکالطوایفی بودن فضای فرهنگی است. فرض کنید در وزارت ارشاد یک فیلمنامه تصویب میشود و مجوز ساخت میگیرد بعد از گذشتن از خانهای متعدد فیلم ساخته میشود. حالا اینکه این فیلم با کمک چه کسانی و رابطههایی ساخته میشود، یک بحث است و اینکه بعد از ساخته شدن بخواهد اکران شود و از دالانهایی که مافیا ایجاد کرده، عبور کند نیز بحث دیگری است.
اما یک نکته در اینجا حائز اهمیت است، فیلمی از وزارت ارشاد مجوز نمایش میگیرد، ولی زمان اکران، حوزه هنری با ابزار غیر فرهنگی تحریم مانع نمایش آن فیلم در سینماهای خودش میشود. یا تلویزیون از پخش و نمایش تیزرهای فیلم خودداری میکند. متاسفانه مسئولان فرهنگی دارای وحدت رویه و نظر نیستند. اگر بودند، شاهد تولید کالاهای درست فرهنگی و منطبق با نیازهای جامعه بودیم.
دفاع پرس: مشکل دیگری که ضربههای اساسی به پیکره سینمای ایران زده است تصمیمگیری های دوگانهای است که در خصوص توقیف و اکران آثار سینمایی گرفته میشود. یک فیلم در زمان یک دولت توقیف میشود و در زمان دولت بعدی که پروانه نمایش میگیرد این مساله به نفع هیچ کس نبوده و در نهایت به زیان سینما تمام میشود. چرا چنین اتفاقی را باید شاهد باشیم در حالی که سیاستهای کلی فرهنگی وزارت ارشاد نباید چنین فضایی را بوجود بیاورد.
توقیف، سانسور و ممیزی در همه جای جهان امر پذیرفته شدهای است و یک مرجع تصمیمگیری دارد. اما در کشور ما عمدتا سلیقهای است. دلیل آن هم عدم قانون مشخص در خوره سینماست. چون دولتها مکرر تغییر میکند و هر دولت نگاه خاص خودش را دارد و مدیران فرهنگی که برای اداره بخشهای مختلف سینمایی انتخاب میشوند متخصص این حوزه نیستند در نتیجه اعمال سلیقه شخصی صورت میگیرد که نتیجه آن توقیف آثار سینمایی است. این توقیفها هم انزوا و ناامنی برای هنرمندان را به دنبال خواهد داشت. این مساله تا زمانی که کارشناسان متعهد حضور نداشته باشند و یک راهکار مناسب فرهنگی اتخاذ نشود همچنان سینمای ما را تهدید خواهد کرد.
دفاع پرس: آیا میتوان گفت نظام سینمایی ما از یک قانون مشخص تبعیت نمیکند؟
نه به این صراحت مساله مهمی که در ارتباط با سینما وجود دارد این است که در قانون اساسی ما در بیش از ۱۰ خط در مورد آن صحبت نشده است. یعنی نقش، جایگاه و سهم سینما در فرهنگ کشور کاملا مشخص و روشن نیست. اینکه این سینما چگونه باید باشد، ساختار و زیر ساخت آن از چه تشکیل شده باشد و عوامل هدایت و رهبری آن چه خصوصیتی باید داشته باشد گنگ است. در نتیجه در تعریف سینما و وظایف آن اجماعی وجود ندارد.
دفاع پرس: برای اینکه به تعرف مشخصی از سینما برسیم باید چه کنیم؟
نباید فقط از منظر هنر به آن نگاه کرد. سینما در اغلب کشورهای مترقی به عنوان صنعت شناخته شده است در حالی که در ایران به عنوان صنعت، نه قانونمند است نه از نظر عرفی پذیرفته شده است. اگر سینما به عنوان صنعت پذیرفته میشد هم به لحاظ هزینه و هم به لحاظ عملکرد و تاثیر گذاری بر رویدادهای اجتماعی، حالت و وضعیت دیگری میداشت که متاسفانه ندارد. همه مشکلات و بیتوجهی به زیر ساختهای مادی و فرهنگی سبب شده سینمای کشور وضعیت بسامانی نداشته باشد.
این نابسامانیهای در کنار حضور کسانی که دانش و تخصصی در حیطه مدیریت سینما ندارند؛ شرایطی را ایجاد کرده تا افرادی منفعت طلب، پدیدهای به نام مافیا را شکل بدهند. بگونهای که در تولید و اکران صاحب نظر و قدرت هستند. این افراد برای تبلیغ آثار خود از جیب ملت هزینه میکنند اما اجازه نمیدهند برای دیگران این امکان فراهم شود. باید گفت این سینمای مسموم و بیمار نیازمند اصلاح و بازسازی در همه بخشهاست.
انتهای پیام/ 161