محسنی:

حجاب داشتن یا نداشتن، امری اختیاری نیست که کسی در مورد آن تصمیم بگیرد

یک استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مذهبی گفت: این مطلب که گفته می‌شود هر کسی مایل است پوشش داشته باشد و هر کسی که نمی‌خواهد پوشش نداشته باشد، بدین معنی است که اصلاً حکومت دینی و اسلامی نباشد، بلکه حکومت سکولار باشد.
کد خبر: ۳۰۰۸۷۳
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۱ - 22July 2018

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، حجاب و عفاف و میزان و نحوه رعایت آن یکی از بحث‌های داغ اجتماعی است که هر روز به نحوی و از زاویه‌ای در جامعه و میان مردم و نخبگان گل می‌کند. در این باره با طاهره محسنی، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس مذهبی گفت‌وگویی صورت گرفته است که از نظر مخاطبان گرامی می‌گذرد.

* عده‌ای در جامعه بحث آزادسازی حجاب را سر داده‌اند با این بیان که هر کسی حق انتخاب استفاده از حجاب را داشته باشد. از طرف دیگر طبق نتایجی که از آموزه‌های دینی و از مباحث علمای اسلام گرفته می‌شود، حجاب را خداوند واجب کرده و انسان مسلمان حق انتخاب در این مورد ندارد. چگونه باید به این دوگانه پاسخ داد؟

آزاد کردن حجاب مانند این است که در احکام شرعی و دینی تعبد نداشته باشیم. به عنوان مثال شرب خمر در جامعه آزاد باشد و هر کسی می‌خواهد علناً مشروب بخورد و هر کسی نمی‌خواهد پرهیز کند. اگر حجاب این گونه آزاد باشد، پس در همه احکام شرعی باید این آزادی را قائل باشیم. این در حالی است که حکومت ما اسلامی است و از این جهت، مقایسه جمهوری اسلامی ایران با حکومت کشورهای دیگر قیاس غلطی است. چون ما پیرو مکتبی هستیم که الگوی آن حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها هستند و مهم‌ترین خصیصه سیره آن حضرت، حجاب است و همیشه قضیه چادر خاکی آن حضرت مهم‌ترین مسئله‌ای است که در روضه‌های آن حضرت خوانده شده و به حیا و عفت ایشان اشاره شده است.

در خطبه‌های حضرت زینب سلام‌الله علیها هم موضوع حجاب و عفاف تبیین شده است. در آن موقعیت هم آن حضرت خطاب به یزید ملعون فرمودند که: «ننگ شهادت حسین بن علی علیه‌السلام تا دنیا دنیاست از پیشانی تو پاک نخواهد شد، اما ننگ بدتر از این هم بر پیشانی تو ثبت است که دستور دادی حجاب را از سر اهل حرم بردارند و میان نامحرمان بچرخانند.» خود حضرت زینب سلام‌الله علیها این ننگ را بدتر از شهادت امام حسین علیه‌السلام بیان می‌کنند و این مطلب در مقاتل و کتاب‌های تاریخی ما وجود دارد.

این مطلب که گفته می‌شود هر کسی مایل است پوشش داشته باشد و هر کسی که نمی‌خواهد پوشش نداشته باشد، یعنی اصلاً حکومت دینی و اسلامی نباشد، بلکه حکومت سکولار باشد مانند بسیاری کشورهایی که حکومت سکولار دارند. این رویکرد قطعاً با اصل نظام جمهوری اسلامی ایران در تعارض است و قطعاً نمی‌تواند این موضوع اتفاق بیفتد. علاوه بر اینکه طبق آموزه‌های اسلام، حجاب مصونیت است، چون حکم الهی بوده و منطبق بر زندگی انسان‌هاست. یعنی خداوند متعال حکیم مطلق است و حکمی را صادر نمی‌فرماید که به ضرر انسان‌ها باشد. در همین راستا حکمی را که در مورد حجاب دستور فرموده، قطعاً به صلاح خانواده‌های انسان‌ها هم در مسائل معنویت و تکامل فردی است و در سطح اجتماع هم موجب مصونیت بخشی جامعه و حضور فعال زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی می‌شود.

* جای تأسف است که این نوع مباحث از جمله آزادسازی حجاب و رعایت حجاب به اختیار افراد، گاهی از سوی برخی افرادی مطرح می‌شود که با لباس روحانیت و با عنوان طلبه در جامعه زندگی می‌کنند!

به نظر من این افراد در اثر بدفهمی دین است. از طرف دیگر این افراد، روحانی سکولار نما هستند که در جامعه ما فعالیت می‌کنند و دینشان، اسلام آمریکایی است. در زمان پهلوی هم همین طور بود، چنانکه در محمدرضای پهلوی ملعون هر کسی که مایل بود چادر داشت و هر کسی که می‌خواست در انظار نامحرمان عریان بود. این رویکرد، اسلام آمریکایی است که نه‌ تنها مورد نظر جامعه ما نیست، بلکه بالاتر از آن مورد نظر شریعت و دین و قرآن نیست. روایات بسیاری در کتب اربعه شیعه و کتاب‌های حدیثی وجود دارد که تحت هیچ شرایطی اهل‌بیت علیهم‌السلام جواز رؤیت بدن صورت آرایش‌ کرده خانم‌ها را نمی‌دهند. این‌ها احکام شرع است و افرادی که نمی‌خواهند احکام دین را قبول کنند، نمی‌خواهند در محضر قرآن کریم و اهل‌بیت علیهم‌السلام زانو بزنند.

* کلمه عفاف و حجاب طبق آموزه‌های اسلامی به چه معناست؟

حجاب یک حقیقت و ملکه نفسانی به نام «عفت» دارد که حالتی در قلب است که مانع از غلبه شهوات می‌شود. وقتی نفس عفیف باشد، قلب حالتی در پیشگاه خدا خواهد داشت که انسان از گناه کردن شرم می‌کند و به این حالت قلبی، حیا گفته می‌شود. این حالت قلبی و نفس عفیف باعث بروز رفتاری از فرد می‌شود که این رفتار با طمأنینه و آرامش همراه است، که وقار نامیده می‌شود. چنین انسانی که نفس عفیف، رفتار باوقار و قلب باحیا دارد، سراسر بدن خود را پوشش کامل خواهد کرد که به آن حجاب گفته می‌شود.

* پوشش و حجاب، موضوعی است که در دین اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما می‌خواهیم بدانیم نظر صریح قرآن کریم درباره پوشش چیست و از منظر قرآن، پوشش و حجاب چه کاربردهایی برای انسان‌ها، اعم از مرد و زن، دارد که لزوم استفاده از آن را نشان می‌دهد؟

قرآن کریم برای لباس و پوشش اهدافی را تعریف می‌کند. هدف اول طبق آموزه‌های قرآن کریم، پوشاندن عورات و زشتی‌های بدن انسان است که در آیه 26 سوره مبارکه اعراف به این نکته اشاره شده است: «یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْكُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِكُمْ؛ ای فرزندان آدم، محققا ما لباسی که ستر عورات شما کند فرستادیم.»

هدف دوم، زینت، زیبایی و حسن حال است که در ادامه همان آیه می‌فرماید: «وَرِیشًا وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَیْرٌ؛ جامه‌هایی که به آن تن را بیارایید برای شما فرستادیم، و لباس تقوا نیکوترین جامه است.» در تفسیر نوشته شده که کلمه «ریشا» پری بوده که به انتهای تیر می‌بستند و به سرعت سیر تیر کمک می‌کرد. مفسرین معتقدند که کلمه «ریشا» وسیله‌ای است که انسان از طریق آن به بلندی و پیشرفت می‌رسد و به ترقی معنوی و روحانی می‌رسد که به عنوان یکی از کارکردهای پوشش در نظر گرفته شده است.

هدف دیگر حجاب و پوشش طبق آموزه‌های قرآن کریم، حفظ و نگهداری از گرما و سرما است که هم در آیه 26 سوره مبارکه اعراف به این نکته اشاره شده و هم در آیه 81 سوره مبارکه نحل می‌فرماید که پوشش انسان را در گرما و سرما نگهداری می‌کند: «وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرابیلَ تَقیکُمُ الْحَرَّ؛ و برای شما لباس‌هایی قرار داد که شما را از گرما ( و سرما ) نگه می‌دارد.»

هدف چهارمی که قرآن کریم در خصوص اهمیت حفظ حجاب بیان می‌فرماید، محافظت بدن از صدمات جنگ، بلاها، سختی‌ها و خطرات است که در آیه 81 سوره مبارکه نحل به آن اشاره می‌فرماید که: «وَ سَرابیلَ تَقیکُمْ بَأْسَکُمْ؛ و لباس‌هایی که شما را از آسیب یکدیگر نگه می‌دارد ( مانند البسه جنگی ، حفاظت هوایی و دریایی)». همچنین در آیه 80 سوره مبارکه انبیاء می‌فرماید: «وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ؛ و ما به داود صنعت زره ساختن برای شما آموختیم تا شما را از زخم شمشیر و آزار یکدیگر محفوظ دارد.» این چهار هدفی است که قرآن کریم برای پوشش تعریف می‌کند.

البته قرآن کریم در چهار موضوع در مورد پوشش با کیفیت خاص در مورد فرزندان حضرت آدم علیه‌السلام اشاره می‌کند.

* به کارکردهای حجاب از منظر قرآن کریم اشاره کردید. در این میان، مقصود از حجاب و پوششی که در قرآن کریم عنوان شده، چیست؟ و آیا در قرآن کریم به طور صریح و مستقیم به حجاب اشاره شده است؟

بله. در سوره مبارکه نور و احزاب به طور کامل به اصل موضوع حجاب و عفاف اشاره شده است. از جمله در سوره مبارکه نور آیات 2، 3، 4، 5، 23، 25 به موضوع عفاف و حجاب اشاره دارد. همچنین آیات 6 تا 9، آیات 11 تا 18، 19 و 21 سوره مبارکه احزاب احکام حجاب و پوشش را عنوان می‌فرماید. آیات 27 و 28 سوره مبارکه نور به رفتار عفیفانه و آیات 30 و 31 همین سوره حجاب را به عنوان روسری یا چادر معرفی می‌کند.

در آیات 32 دستور فراهم کردن امکان ازدواج افراد را به‌منظور زمینه‌سازی برای عفیف ماندن آن‌ها صادر کرده، آیه 33 دستور عفاف و حفظ از نامحرم را عنوان می‌فرماید،در همین آیات تحریم وادار کردن کنیزان به خودفروشی را مطرح کرده تا آن‌ها نیز عفیف مانده و جامعه با حیا و آزرم در امان بماند، در آیه 59 دستور ممنوعیت کودکان و افراد برای ورود به حریم دیگران عنوان شده و در آیه 60 نیز جواز رفع حجاب برای زنان مسن را بیان می‌کند. در سوره مبارکه احزاب نیز دستورهای عفاف و حجاب به شیوه حیا، معاشرت صحیح و نقش زنان در جامعه به‌دقت و ظرافت بیان شده است.

* یکی از مصادیق عفاف، پاک‌دامنی است که به عنوان استعفاف در دامن نیز تعبیر می‌شود. در این زمینه، قرآن کریم چه دستوراتی برای ما دارد؟

در این باره در آیه 35 سوره مبارکه احزاب به پاداش زنان و مردان پاک‌دامن اشاره می‌فرماید که: «وَ الْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ... أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا؛ و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام... بر همه آن‌ها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است.» همچنین در آیه 29 سوره معارج، آیه 5 سوره مؤمنون، آیه 68 سوره فرقان و آیه 32 سوره اسراء به اهمیت پاک‌دامنی اشاره شده است.

رعایت حیا و پاک‌دامنی در راه رفتن نیز در آیه 31 سوره نور به مردان و آیه 25 سوره قصص به زنان توصیه فرموده است. چنانکه در این آیه حیای دختران حضرت شعیب علیه‌السلام در راه رفتن را به عنوان الگویی برای زنان معرفی می‌کند: « إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاءٍ؛ یکی از آن دو دختر که با کمال (و قار و) حیا راه می‌رفت...»

* پرسش دیگری که در این زمینه مطرح می‌شود، حیا و رعایت عفاف در گفتار و شیوه سخن گفتن است. در این مورد چه دستوراتی در آموزه‌های وحیانی وجود دارد؟

همین طور است. حیا در گفتار نیز امر بسیار مهمی است که از بیماری‌های اخلاقی نشاءت می‌گیرد و می‌تواند موجب گسترش فساد در جامعه شود. در این زمینه دستوراتی خطاب به مردان و زنان داده شده است. از جمله در آیه 235 سوره بقره خطاب به مردان می‌فرماید: «إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ مگر آنکه سخنی به میزان شرع (با زن‌ها) بگویید.»

همچنین در آیه 32 سوره احزاب، زنان را به رعایت آداب سخن گفتن و حفظ حیا و عفت در سخن گفتن با مردان امر می‌کند و می‌فرماید: « فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن نگویید مبادا آن‌که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متین) و درست و نیکو سخن بگویید.» این موضوع در آیات 30 و 31 سوره نور نیز مورد تأکید قرار گرفته است که نشان‌دهنده اهمیت رعایت آداب صحبت کردن با مردان است.

حیا و عفاف در رفتار و معاشرت را در آیه 27 و 60 نور، 53 سوره احزاب، آیه 235 سوره بقره و آیه 33 احزاب تبیین می‌فرماید. به‌خصوص در آیه 60 سوره مبارکه نور که بر پوشش سرتاسری زنان تأکید شده است.

* پوشاندن زینت‌آلات توسط زنان هم تأثیر مهمی در حفظ عفت خودشان و سلامت اجتماعی دارد.

درست است. این مطلب در آیه 59 سوره مبارکه احزاب مطرح شده است: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ؛ ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آن‌ها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیک‌تر است.»

همچنین در آیه 31 نور، این مطلب بیان شده تا زنان بدن خود را به‌درستی بپوشانند و از آسیب بیماردلان در امان بمانند. منظور از جلباب و خمر که در این آیات به آن اشاره شده، در تعبیر امروزی همان چادر است.

* گاهی کلمه «خمر» را که در قرآن کریم به آن اشاره شده، به عنوان روسری و مقنعه در نظر می‌گیرند. چنین تعبیری درست است؟ و آیا استفاده از روسری و مقنعه برای زنان کفایت می‌کند؟

کلمه خمر به روسری و مقنعه اشاره دارد که گردن و سینه را می‌پوشاند. اما در کنار آن خداوند متعال از جلباب هم یاد فرموده که نوعی پوشش سرتاسری از سر تا مچ و مخصوص زنان است و نمونه آن همین چادری است که زنان بر سر می‌کنند.

* به آیات قرآن کریم در خصوص حجاب و پوشش اشاره کردید. در میان روایات و احادیث تا چه اندازه نسبت به موضوع رعایت حجاب و نوع آن در زنان و مردان پرداخته شده است؟

روایتی در کتاب منتخب میزان الحکمه، صفحه 173 نوشته شده که پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «هر دینی منشی دارد و منش اسلام، حیاست.» در جلد چهارم کتاب میزان الحکمه از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام نقل شده که: «برای هر چیزی زکاتی وجود دارد و زکات زیبایی، پاک‌دامنی است.» در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق از امام صادق علیه‌السلام نیز روایت شده که فرمودند: «نگاه کردن به زنان نامحرم تیری از تیرهای شیطان است و ای‌بسا یک نگاه موجب حسرت طولانی شود.» در کتاب علل الشرایع شیخ صدوق نیز از نبی مکرم اسلام روایت شده که: «دو گروه هستند که اهل آتش هم نمی‌خواهند آن‌ها را بنگرند؛ یک گروهی که تازیانه به دست گرفته و مردم را آزار می‌کنند و گروه دوم زنانی هستند که پوشیده‌اند ولی برهنه‌اند، به شهوات مایل‌اند و مردان را به‌سوی خود جذب می‌کنند.» این نقش زنان بدحجاب جامعه امروز جامعه ماست که در روایات به این افراد «کاسیات عاریات» گفته می‌شود.

در روایتی از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام در میزان الحکمه نوشته شده که آن حضرت فرمودند: «عفت ریشه و اساس تمام خوبی‌هاست.» این نکته نشان‌دهنده اثرگذاری گسترده حیا در جامعه است.

از لحاظ روانشناسی هم موضوع عفاف و حجاب قابل بحث است. آیت‌الله شهید مطهری در کتاب خود به این مطلب اشاره کرده است.

* منظور از بعد سلبی و اثباتی حجاب چیست؟

بعد اثباتی حجاب، پوشش سرتاسری بدن خانم‌هاست که از فرق سر تا نوک پای او را در برمی‌گیرد و دین تنها اجازه نمایان شدن گردی صورت و دو دست تا مچ را می‌دهد، به شرط اینکه چیزی به صورت و دو دست اضافه نشود. یعنی خانم‌ها آرایش نکنند و از زینت‌آلات خود در مقابل نامحرم استفاده نکنند.

بعد سلبی حجاب هم مربوط به عدم اختلاط، گفتگو و دیدار با نامحرم است. یعنی زن باحجاب از نظر قرآن و احادیث، هم پوشش سرتاسری کامل دارد و هم با نامحرم تعامل بی‌جا ندارد. از نظر قرآن هر یک از دو بعد رعایت نشود، زن عفاف نخواهد داشت. به همین دلیل عوارض بدی برای او به وجود می‌آید.

* برخی افراد حجاب را محدودیتی برای زنان تعبیر می‌کنند و دست و پا گیر است و مانع از فعالیت اجتماعی آن‌ها می‌شود. پاسخ صحیح و قابل‌درک به این افراد چیست؟

آیت‌الله جوادی عاملی در این باره در کتاب «زن در آیینه جمال و جلال» می‌نویسد: عده‌ای گمان می‌کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی شوهر برای او به وجود آورده است. در حالی که در بینش قرآن کریم، حجاب زن تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید از حق خود صرف‌نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا بگوید من راضی‌ام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. بلکه حجاب زن، حق الهی است و لذا در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می‌کند. اما در اسلام چنین نیست. زیرا حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه حق برادر و فرزندانش است. همه این‌ها اگر رضایت بدهند، قرآن رضایت نخواهد داد، چون حرمت و حیثیت زن به عنوان حق‌الله مطرح است. یعنی حیثیت زن، حریم خداوند است. خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفرید تا معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعه‌ای این درس رقت و عاطفه را ترک نمود و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا می‌شود که در غرب ظهور کرده است. زن به عنوان امین حق‌الله از منظر قرآن مطرح است. یعنی این مقام و حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده این حق من را به عنوان امانت حفظ کن. جامعه‌ای که قرآن در آن حاکم است، جامعه انسانیت و عاطفه است و سرش آن است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند که مادران هستند. بخواهیم یا نخواهیم، بدانیم یا ندانیم، در اصول خانواده درس رأفت و رقت است که کارساز است.

* با این توضیحات هیچ خانمی نمی‌تواند بگوید می‌خواهم بی‌حجاب باشم یا مردی نمی‌تواند از همسرش بخواهد یا اجازه بدهد که او بی‌حجاب باشد. و اصولاً این‌که گفته می‌شود حاکم جامعه یا مسئولین حجاب را اجباری کرده‌اند هم حرف غلطی است.

همین طور است. حجاب داشتن یا نداشتن امری اختیاری نیست که کسی در مورد آن تصمیم بگیرد. حجاب، حق خداست و باید رعایت شود. زنی که با پوشش نامناسب در مقابل نامحرمان حاضر می‌شود در وهله اول، حق خدا را ضایع کرده است.

* با بررسی تاریخ هم به این نتیجه می‌رسیم که پوشش در ایران باستان و حتی در سرزمین‌های دیگر رعایت می‌شد.

از نظر تاریخی در یونان، روم و ایران باستان حجاب وجود داشته و زن و مرد آن را رعایت می‌کردند. درواقع بی‌حجابی مربوط به انسان‌های بدوی است که از فرهنگ انسانی بویی نبرده بودند. اما بهترین راهی که انگلیسی‌ها برای شکست مردم ایران به آن رسیدند، جنگ نرم و مبارزه با حجاب و پوشش بوده که در این مدت تلاش‌های بسیاری در این زمینه کرده‌اند و مبالغ زیادی هم صرف این کار می‌کنند. این برنامه‌ریزی از زمان رضاخان پهلوی ملعون مطرح بود و هنوز هم آثار بسیار بد بدحجابی را مشاهده می‌کنیم.

منبع: تسنیم

نظر شما
پربیننده ها