به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، امام رضا علیه السلام در سال 183 هجری قمری عهدهدار امامت شد و مدت امامتش 20 سال به طول انجامید. دوران امامت حضرت از نظر سیاسی و فرهنگی از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار بود. وجود فرقهها و مکاتب متعدد شیعی از زیدیه، فطحیه، واقفیه و قدرت گرفتن آنها از یک سو و تعدد مکاتب فکری در بین سایر مذاهب اسلامی از دیگر سو از عوامل وجود این حساسیتها بود.
مطالعه این وجهه از زندگانی امام رضا(ع) عبرتهای زیادی را فراروی شیعیان و محبان اهلبیت(ع) قرار میدهد؛ از این رو در این باره با آیتالله سعید شاهآبادی به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
یکی از القاب امام رضا(ع) عالم آل محمد(ص) است؛ چرا عالم بودن تنها به ایشان منسوب است؟
همه میدانیم که تمام ائمه معصومین(ع) عالم هستند و نسبت دادن عالم آل محمد(س) به امام رضا(ع) به معنای قرار گرفتن سایر معصومین(ع) در درجات پایینتر علم نیست. این القاب به اعتبارِ بروز و ظهور اتفاقات و افعال خاصی میشود که در آن مقطع زمانی از امام معصوم(ع) صادر شده است؛ مثلاً اگرچه شکوفایی علم در زمان امام باقر و امام صادق(ع) اتفاق افتاد و اگرچه آن حضرات مناظراتی نیز داشتند، اما اوج بروز و ظهور آن را در عصر امام رضا(ع) و در قالب مناظرات علمی و پیروزی حضرت در این مناظرات شاهدیم؛ مضاف بر اینکه حجم شبههافکنیها و فرقههای متعدد فکری در زمان امام رضا(ع) نسبت به سایر دورانها فراوان بود؛ فرقههایی مثل زیدیه که زید را به جای برادرش امام باقر(ع) به امامت پذیرفتند و در امام سجاد(ع) توقف کردند و نیز فرقههایی مثل اسماعیلیه و فَتَحیه و... در عصر امام رضا(ع) به اوج کمال خود رسیدند. لذا در این عصر نسبت به سایر اعصار تاریخ اسلام شاهد انشعابات زیادی درون تشیع بودیم که امام(ع) با هر کدام از آنها مناظرات علمی و گفتمانهای علمی داشتند.
از دیگر سو نه تنها درون تشیع شاهد فتنهانگیزیهای فراوانی بودیم بلکه پیروان سایر مکاتب و فرقهها و مذاهب عزم خود را در خدشه وارد کردن برمکتب ولایت جدی کردند؛ لذا به مقابله علمی با امام رضا(ع) در قالب مناظرات پرداختند. امادر هر صورت هراندازه عرصه بر مکتب اهلبیت(ع) تنگتر میشد، محبوبیت ایشان و شیعیانشان نزد عموم مردم بیشتر میشد. شدیدترین تدابیر امنیتی و فشارهای روانی برای شیعیان را در دوران امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) میبینیم. به عنوان نمونه در عصر امام کاظم(ع) شاهد این فشارها بر شیعیان هستیم. در زیارتنامه امام کاظم(ع) میخوانیم «السّلامُ عَلی المُعذّب فِی قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِیرِ؛ سلام بر کسی که معذّب در عمق زندانها و تاریکیهاى زیرزمینها هستی». مطامیر زندانهایی بودند که در انتهای چاه ایجاد میکردند. در ادامه میگوید: «ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ؛ با ساق کوبیده، به حلقه هاى زنجیرها». قفلها و زنجیرهای سختی به پای حضرت انداخته بودند و آن قدر در این زندانها عرصه را بر امام(ع) تنگ کردند که ایشان در این زندانها به شهادت رسید. با این حال این مسائل به هیچ وجه از محبوبیت ائمه(ع) کم نکرد. این مسأله نشاندهنده شدت خفقان آن عصر بود.
زمانی که تاریخ اسلام را مطالعه میکنیم، میبینیم در عصر امام رضا(ع) حجم محبان به اهلبیت عصمت و طهارت(ع) افزایش یافت. این در حالی بود که تا قبلاً جامعه مسلمین به سوی اُمویّت رفته بود. دشمنان در قبال این جریان چه تحرکاتی انجام دادند؟
شما اگر میخواهید محبوبیت امام رضا(ع) را ببینید، در نماز عید فطرشان ببینید. زمانی که تصمیم به نماز گرفتند، آنچنان جمعیت با امام رضا(ع) همراه شد که مأمون ترسید و در نهایت اجازه نداد حضرت نماز را اقامه کنند. یقین یافت اگر امام رضا(ع) آن نماز را اقامه کند، پایههای حکومت وی به صورت جدی مورد خدشه و آسیب قرار میگیرد؛ لذا اولین رفتار دشمن ایجاد محدودیت برای امام رضا(ع) بود.
این محبوبیت زمانی که اوج گرفت، تمام دشمنان دست به یکی کردند تا جلوی آن را بگیرند؛ تنها راهی که میتوانستند چهره امام رضا(ع) در اذهان عمومی خدشهدار کنند، شکست علمی در قالب مناظرات بود. اما امام(ع) نیز در این مناظرات و بر اساس تفکر خودشان به شبهاتشان پاسخ میداد. در قبال ادیان نیز اینگونه رفتار میکردند؛ از درون کتاب مقدسشان به آنها پاسخ میگفت طوری که تشیع را اثبات میکردند.
در هر صورت شاید دشمنان به صورت مقطعی و به صورت ظاهری با شهادت ائمه(ع) به گمان خودشان موفق شدند، اما به قول خداوند روز به روز شاهد گسترش انوار مقدس اهلبیت(ع) در عالم هستیم آنجا که خداوند میفرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ؛ کافران میخواهند تا نور خدا را به گفتار باطل (و طعن و مسخره) خاموش کنند و البته خدا نور خود را هر چند کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت».
به نظر شما چه وجه تشابهی بین این بُعد از زندگانی دوران امام رضا(ع) با عصر حاضر وجود دارد؟
من احساس مشابهت زیادی بین زمان خودمان با عصر امام رضا علیهالسلام میکنم. دشمن از حربه رسانهای خودش حداکثر استفاده را میکند برای اینکه مکتب ولایت و انقلاب ما را و حکومت اسلامی را از محبوبیت بیندازد؛ اما نسخه برونرفت از این هجمه دشمن همان نسخه امام رضایی است و به نظر میآید ما آن توجه لازم در این زمینه را نداریم. ما در تاریخ زندگانی امام رضا علیهالسلام مناظرات متعددی میبینیم. آیا این حجم فراوان از زائران عزیزی که به پابوس امام رضا(ع) میروند، یک بار برای مطالعه مناظرات حضرت فرصت گذاشتند؟ خطاب من در وهله اول به فرهیختگان جامعه است، آنها که اهل مطالعه کتاب هستند. برخی از اقشار ممکن است تحصیلاتی نداشته باشند. چند نفر از اساتید، دانشجویان و طلاب کشور ما آمادگی دارند دقایقی درباره امام رضا علیهالسلام صحبت کنند؟ الحمدلله هر چه جلوتر میرویم بر محبوبیت امام رضا علیهالسلام افزودهتر میشود؛ اما این محبت باید توأم با معرفت شود. محبت یک بال است که لازمه کار هم هست؛ ما الان یک باله حرکت میکنیم، بال معرفتمان خوب نمیزند. خداوند به پیامبر(ص) میفرماید به مردم بگو «بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست میدارید مرا پیروی کنید تا خدا شما را دوست دارد؛ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ..» (31آلعمران)
آیا این حجم فراوان از زائران عزیزی که به پابوس امام رضا(ع) میروند، یک بار برای مطالعه مناظرات حضرت فرصت گذاشتند؟ چند نفر از اساتید، دانشجویان و طلاب کشور ما آمادگی دارند دقایقی درباره امام رضا علیهالسلام صحبت کنند؟ محبت یک بال است که لازمه کار هم هست؛ ما الان یک باله حرکت میکنیم، بال معرفتمان خوب نمیزند.
بزرگترین تحرک دشمن در قبال فروکاستن از محبوبیت و شأن و جایگاه اهلبیت(ع) را در چه مسائلی میدانید؟
همان طور که عرض کردم، محبت لازمه و پایه کار است. آنچه که این محبت را میتواند خدشهدار کند، شبههافکنی دشمنان است. نظام اسلامی و متولیان فرهنگی جامعه اسلامی از نسخه شفابخش امام رضا علیهالسلام نباید غفلت کنند. باید در مجهز شدن مردم در توانمندی پاسخگویی به شبهات یاری کنیم. روش امام رضا علیهالسلام در اثبات غدیر، اثبات ولایت فقیه و در اثبات تک تک آموزههای اعتقادی و حتی در اثبات نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله برای طرفداران سایر ادیان در کتب روایی موجود است. اکنون باید با وجود این منابع دینی یک موج معرفتی شکل بگیرد و دشمن از آنجایی که نمیخواهد این موج شکل بگیرد، موج هتاکی و بددهنی را در بین شیعیان ترویج میکند. این افرادی که به اسم شیعه به لعن و هتاکی متوسل میشوند، رویه کدام امام را دنبال میکنند؟ آن سیدی که این همه جمعبت را دور خودش جمع کرده است و برای دفاع از سبّ و لعن استدلال میآورد، به استناد به کدام منبع است؟ ما در آیات قرآن از دشمنام دادن به مقدسات مشرکان منع شدیم. خداوند در بخشی از آیه108 سوره نمل میفرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم؛ و آنهایى را که جز خدا مىخوانند دشنام مدهید که آنان از روى دشمنى [و] به نادانى، خدا را دشنام خواهند داد...»
در حالی که قلوب اهل سنت مالامال از محبت اهلبیت علیهمالسلام است. شما حرم امام رضا علیهالسلام که تشریف ببرید، میبینید که چقدر از اهل سنت حضور دارند و نماز میخوانند. هفته قبل کسی به من تماس گرفت و گفت ما یک گروه از اهل سنت جزیره قشم را وعده دادیم به سفر مشهد مقدس ببریم و آنها بار اولشان است و این مردم دارند برای رفتن به این سفر بال بال میزنند، اما سفرشان به مانعی برخورد کرده بود و با بنده تماس گرفته بودند که آیا میتوانم این مانع را برطرف کنم یا خیر. این عشق در قلوب اهل سنت است. این محبت هر روز بیشتر میشود و این محبت دنیا را تکان خواهد داد.
بروز و ظهور این محبت را در مراسم اربعین ببینید. هیچ کسی نیامد فراخوان بدهد که مردم بیایید پیادهروی کنید. هیچ مرجع تقلید و حتی رهبر معظم انقلاب نگفتند. هیچ رئیس جمهوری نگفت. ببینید توان ولایت اهلبیت علیهمالسلام چقدر است! دشمن این توان را فهمیده است. ما شاید درونش هستیم و نمیفهمیم، اما آنان از دور میفهمند؛ اگر سالها تمام پادشاهان و نخستوزیران جمع میشدند و تمام امکاناتشان را بسیج میکردند تا بتوانند بزرگترین اجتماع انسانی بینالمللی را ایجاد کنند، حتی برای یک بار و یک ساعت نمیتوانستند مشابه اربعین و حتی تجمع حرم امام رضا علیهالسلام را ایجاد کنند. آنها میدانند این توان، توان عجیبی است. درست مثل زمان امام رضا علیهالسلام که دشمنان فهمیدند حضرت خیلی توان نفوذ در قلوب را دارد.
اگر سالها تمام پادشاهان و نخستوزیران جمع میشدند و تمام امکاناتشان را بسیج میکردند تا بتوانند بزرگترین اجتماع انسانی بینالمللی را ایجاد کنند، حتی برای یک بار و یک ساعت نمیتوانستند مشابه اربعین و حتی تجمع حرم امام رضا علیهالسلام را ایجاد کنند. آنها میدانند این توان، توان عجیبی است.
جریان شبههافکنی تنگه اُحُد انقلاب ماست. در جنگ اُحد مسلمانان پیروز شدند، اما طمع در کسب غنیمتها باعث غفلت مسلمانان از فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله و در نهایت شکست آنان شد. این غفلت باعث شد سینه حمزه، عموی پیامبر صلی الله علیه و آله شکافته شود. اگر ما در مسأله شبههافکنی دشمنان غفلت کنیم، مانند تنگه اُحد از دشمن دور میخوریم و تمام شیرینی و حلاوت این پیروزیها را ممکن است از دست بدهیم و هند جگرخوارها دوباره حمزههای انقلاب را مُثله کنند.
معتقدم هرکسی دستی در کار اعتقادات مردم و فرهنگ مردم و تعلقی به اسلام و امامت دارد، باید به توانمندی علمی برای دفاع از آرمانهای اسلام و مکتب ولایت و ولایت فقیه بسیج شوند. نیاز جامعه امروز ما پاسخگویی به شبهات اعتقادی، کلامی و تاریخی است. مسئولان باید در این زمینه بسیج شوند. مکتب ولایت و مکتب امام رضا علیهالسلام تنها مکتب در عالم است که میگوید من عقایدم را میتوانم از کتب مخالف خودم اثبات کنم. نه اهل سنت چنین ادعایی دارند و نه هیچ فرقه و نحلهای در عالم این ادعا را دارند. آیا جامعه ما نباید این قدر فهیم شود که شایعات به راحتی اثرگذار نباشد؟ باید مردم خودمان را واکسینه کنیم و این واکسینه کردن خرج دارد. منظورم از خرج کردن، پول نیست بلکه تمرکز فکری است. کسی منکر جشن نیست و ان شاءالله بهترین جشنها برای امام رضا علیهالسلام یا برای غدیر گرفته شود. احدی حق ندارد کوچکترین تشکیک یا تردیدی در اصل مراسمات بکند، اما یک نیازی مورد مغفول واقع شده است که همان نیاز به توانمندسازی به دفاع عالمانه و استدلالی مردم به مناظره است. چند نفر از فرهیختگان جامعه ما از طلبه و غیر طلبه اکنون اعلام آمادگی برای مناظره در هر یک از موضوعات دینی و اعتقادی دارند؟ تصور نمیکنم حتی در حوزههای علمیه به 5 درصد یا کمتر از آن هم برسد زیرا نظام حوزه ما به این نیاز روز به طور جدی پاسخ نداده است. قدمهای خوب برداشته شده است، اما ناکافی است. نمیخواهم مسئولان آمار بدهند که ما طی پنج سال گذشته در حوزههای علمیه کارهای خوبی انجام دادیم؛ این مقایسه، مقایسه غلطی است. در هر دورهای کار خودت را با دشمن خودت در همان دوره مقایسه کن. اکنون دشمنان کارخانه تولید شبهه دارند. در این رابطه دپارتمانهای بسیار مجهزی در جاهای مختلف دنیا از اسرائیل تا سایر کشورها وجود دارد. وجود رشته شیعهشناسی در اسرائیل به چه معناست؟ افراد مجهز به آیات قرآن و روایات در این مراکز هستند و شاید اطلاعاتشان از ما و امثال ما بیشتر باشد، برای اینکه بتوانند لطمه بزنند. آیا ما به اندازه آنها تلاش میکنیم توانمندی علمی ایجاد کنیم یا به مراسمها و همایشها بسنده کردیم؟ امید که یک حرکت جهشگونه در معرفتافزایی ایجاد شود. این وظیفه همه ماست. به عنوان نمونه آموزش و پرورش ما چه تدبیری دارد برای اینکه بچههای دبیرستان و راهنمایی ما واکسینه شوند و تحت تأثیر شبههافکنی دشمنان قرار نگیرد؟
منبع: تسنیم