به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در طول هفته گذشته، سه بار خواستار مذاکره رسمی با مقامات ایرانی شده است. اصرار وی برای مذاکره بیقید و شرط با ایران در حالی است که او خود یکی از ائتلافهای ضدایرانی را تشکیل داده است. وی همکاری نزدیکی با لابیهای صهیونیستی و عربستان سعودی دارد و به شدت تحت تاثیر کمپین ضدایرانی آنها قرار دارد. علاوه بر این، سیاستهای خصمانه آمریکا نسبت به ایران و خروج ترامپ از معاهده هستهای ایران و اعمال مجدد تحریمهای اقتصادی علیه تهران، شک و تردید بیشتری نسبت به پیشنهاد او برای مذاکره ایجاد کرده است.
شخصیت خاص ترامپ یکی دیگر از مسائلی است که باعث شده است تا مقامات ایرانی نسبت به پیشنهاد او برای گفتوگو تردید بیشتری داشته باشند. او آمیزهای از تمایلات تاجر مسلکی، محافظهکار سیاسی، خودسر و بیتوجه به نصایح مشاوران خود است؛ اما سوال این است که «چرا اکنون او اصرار بر انجام مذاکره بیقید و شرط با ایران دارد؟ »
برخی از دلایل اصرار آمریکا برای مذاکره با ایران را در ادامه میخوانید:
- تصور ترامپ از همراهی کشورهای اروپایی با تصمیم وی در خروج از برجام
ترامپ از نظر سیاسی نسبت به ایران بیتجربه و ناآشناست. او تصور میکرد زمانی که از توافق هستهای خارج میشود، میتواند با دیگر قدرتهای جهانی که در توافق هستهای بودند، علیه ایران متحد شود و آنگاه ایران را با شروط خود به مذاکره از موضع قدرت دعوت کند؛ اما با گذشت زمان، متوجه شد که محقق شدن رویاهای او بعید به نظر میرسد و وضعیت آن چنان که او انتظار داشت، پیش نمیرود.
- ملامت جامعه جهانی و چهار کشور امضا کننده توافق هستهای و آلمان جهت خروج آمریکا از این توافق
چین، روسیه، فرانسه، آلمان و انگلیس، همگی از امضا کنندگان توافق هستهای هستند و اصرار دارند که این توافقنامه باید باقی بماند، بر این اساس، همواره آمریکا را برای خروج از آن ملامت کردهاند و به همکاری خود با تهران ادامه دادهاند.
- شکست سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا
رئیس جمهور ایالات متحده متوجه شده است که در اعمال سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود، برخی از متحدانش را از دست داده است و به نوعی خود را منزوی کرده است. سوریه، لبنان، یمن، افغانستان، عراق و شبه جزیره کره بیانگر سیاستهای شکست خورده ایالات متحده آمریکا است.
- عدم ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران
مقامات آمریکایی از یک کشور به کشور دیگر برای ایجاد یک ائتلاف جهانی علیه تهران پرواز میکنند؛ اما تلاشهای آنها مثمرثمر واقع نمیشود.
- چین و هند، هر 2 از وارد کننده گان عمده نفت ایران هستند و میگویند با وجود اعمال تحریمهای آمریکا، همچنان به خرید نفت از تهران ادامه خواهند داد.
- احتمال در خواست پرداخت خسارات به کشورهای متحد آمریکا
این احتمال وجود دارد که برخی از کشورهای همپیمان آمریکا در همراهی این کشور در اعمال تحریمها و جبران خسارت در برابر آسیب اقتصادی ناشی از قطع روابط تجاری با جمهوری اسلامی، از ایالات متحده در خواست غرامت کنند.
- آگاهی سیاستمداران با تجربه آمریکا از عدم تسلیم ایران
دونالد ترامپ از بدو تصدی مقام ریاست جمهوری آمریکا تاکنون به خوبی به این امر پی برده است که با این استراتژی نمیتواند به مطامع خود دست یابد.
- تطویل زمان تحریمها بیش از آن که برای ایالات متحده سودآور باشد، خسارات اقتصادی زیادی را برای این کشور و متحدانش به همراه خواهد داشت.
- تصمیم قاطع ایران برای کنترل تنگه هرمز
تهدید آمریکا جهت قطع کامل صادرات نفت ایران با تهدید تلویحی رئیس جمهور ایران در بستن تنگه هرمز پاسخ داده شد و از آنجاییکه تنگه هرمز جزء آبهای سرزمینی ایران و عمان است؛ بنابراین از لحاظ حقوقی، ایران قادر و مجاز است تا مانع تردد کشتیهای دیگر از این تنگه شود. توانایی ایران در جنگ نفتکشها در سالهای (1980-1988) در مقابل متحدان صدام، سبب شد تا کشتیهای نفتکش با اسکورت آمریکاییها تردد داشته باشند و مشکلات زیادی برای متحدان آمریکا به دلیل وجود قایقهای تندرو، موشکهای ضدکشتی و مینهای زیر دریایی به وجود آید.
از این رو است که ترامپ پیشنهاد بیقید و شرط را مطرح میکند. پذیرش درخواست آمریکا از سوی ایران، پیروزی بزرگی برای دونالد ترامپ خواهد بود و موفقیت وی را در انتخابات ریاست جمهوری تضمین خواهد کرد. او بارها در وعدههای انتخاباتی خود مطرح کرده بود که توافق هستهای با ایران که در زمان باراک اوباما صورت گرفت، یک توافق وحشتناک است که وی آن را ترمیم و یا به کلی پاره خواهد کرد. دونالد ترامپ اگر بتواند ایران را به پای میز مذاکره بکشاند، موفق به انجام کاری شده است که هیچیک از روسای جمهور قبلی آمریکا نتوانسته بودند، انجام دهند. اگر بر فرض ایران مذاکره با آمریکا را قبول کند، دونالد ترامپ میتواند به عناوین مختلف پروسه مذاکره را طولانی کند و هر زمانی که ایران در برابر خواستههای او مقاومت کند، فشارهای اقتصادی خود را بیشتر کند و لغو تحریمها را همچنان که در مورد کره شمالی نیز انجام داد منوط به پذیرش بیقید و شرط ایران نسبت به منویات آمریکا کند.
از سویی پذیرش مذاکره با آمریکا برای ایران به منزله پذیرش سیاست تهدید و فشار است، ایران نزدیک به 40 سال است که از سوی آمریکا و متحدانش تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی بوده است؛ اما هیچگاه تسلیم خواستههای ناحق آمریکا نشده و نخواهد شد. مذاکره با آمریکا به معنای آن است که ایران توافق هستهای را نامعتبر میداند و تلاشهای کشورهای اروپایی برای یکجانبه گرایی آمریکا را زیر سوال میبرد و در نهایت این مذاکره، ایران را در صحنه بینالمللی یک بازیگر خنثی و بازنده جلوه خواهد داد.
انتهای پیام/ 451