به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، قرن بیستم به گفته بسیاری از نویسندگان و مورخان تاریخ قرن تحول های شگرف بوده است. قرنی که در آن جنگ های بی نظیر تاریخ نظیر جنگ های جهانی اول و دوم رخ دادند و تاریخ بشریت به دست افراد و سیاستمدارانی که هر کدام طرحی برای رسیدن به مصالح و منافع خود داشتند، تغییرات شگرف یافت که مسیر طبیعی بسیاری از امت ها و کشورها را تغییر داد. در این میان تقسیم جهان به جهان غرب و جهان سوم تعابیری نامتجانس به وجود آورد که از درون این تناقضات افراد تحول خواهی ظهور کردند که در حقیقت می خواستند در برابر خواسته ها و طرح های منفعت طلبانه جهان غرب بایستند. افرادی که آرمان خواهانی بودند که گمان می کردند آرمانشان آن قدر قدرت دارد تا بتواند در برابر قدرت های بزرگ جهان بایستد و رویای مدینه فاضله آنها را تحقق بخشد. کتاب اسرار جعبه سیاه گفتوگو با چهار نفر از همین آرمانخواهانی است که تلاش کردند به خیال خود قدرت های بزرگ را وادار به تسلیم در برابر اراده آهنین خود کنند. افرادی که جهان غرب آنها را تروریست های بین المللی نه آرمانخواه می داند. در این جا بخش یکصد و چهاردهماین کتاب را می خوانید:
آیا خلیل الوزیز (ابو جهاد) نقشی اساسی در رهبری انتفاضه داشت، آیا ترور او بر مسیر تحولات تاثیر گذاشت؟
ابو جهاد چهره اصلی فلسطینی ای بود که بر رهبری انتفاضه نظارت داشت و آن را هدایت می کرد، او همه تلاش و وقت خود را برای خدمت به انتفاضه متمرکز می کرد. و فکر می کنم که دشمن صهیونیستی ارزش ابو جهاد و اهمیت او را خوب می دانست، برای همین طرح ریزی کرد و ترتیبی داد تا این مبارز بزرگ تصفیه شود. و می توانم به ضرس قاطع بگویم که ما اگر رهبر فلسطینی دیگری از دست می دادیم این قدر بر انتفاضه تاثیر نمی گذاشت که نبود ابو جهاد تاثیر گذاشت. از شهادت او ابو عمار (یاسر عرفات) سوء استفاده کرد و تلاش کرد انتفاضه را وارد مسیر سیاسی برای خدمت به برنامه شناخته شده خود کند.
اتحاد جماهیر شوروی به دست گورباچف از هم پاشید و سازمان کمونیستی فروپاشید، آیا فکر می کردید که «پروسترویکا» این فروپاشی بزرگ را رهبری خواهد کرد؟
نه، انتظار نداشتم که گورباچف اتحاد جماهیر شوروی را تا این حد از هم گسیختگی پیش ببرد. یادم است که بعضی از هشدارها را که خط گورباچف بر اساس منظومه درگیری های بنیادی دنبال می کرد، ثبت کردم. با این حال اعتراف می کنم که بعضی از رفقای ما در جبهه دیر متوجه شدند که راهی که گورباچف دنبال می کند نتایجش کار را به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خواهد کشاند. قطعا مخاطرات مهاجرت یهودی ها از اتحاد جماهیر شوروی به اسرائیل را که در دوره گورباچف دو برابر شد درک می کردیم.
بعد از جنگ خلیج فارس دوم (جنگ عراق و کویت) عملا سازمان رسمی عربی از هم فروپاشید، آیا شما از این اتفاق ناامید شدید؟
من در چیزی که مربوط به دو قضیه ملی و امت عربی باشد ناامیدی را اصلا نمی شناسم، برای این که به عدالت قضیه ام اعتقاد دارم و بر ضرورت مبارزه برای آزادی فلسطین ایمان دارم، ایمان دارم که باید به خانه ام در اللد برگردم، به توانایی های امت عربی ایمان دارم، در نتیجه به پیروزی نهایی ملی گرایی عربی بر طرح صهیونیستی ایمان دارم.
تلاش هایی که برای ترور تو انجام شدند چه بودند؟
تو می دانی که درگیری ما با دشمن صهیونیستی درگیری ای باز در تمامی جهت هاست، و دشمن ابزاری در اختیار ندارد جز این که از آن بهره برداری کند تا بتواند به انقلاب و رهبران آن ضربه بزند. اعتراف می کنم که دشمن ضربات دردناکی را در این سطح به ما وارد کرد. در ترور غسان کنفانی و رهبر سه گانه در منطقه فردان و قطعا ترور ابو جهاد و دیگر رهبران فلسطینی موفق شد. اما تلاش هایی که برای ترور من صورت گرفت گوناگون بودند، شاید بارزترین آنها هواپیماربایی هواپیماهای اسرائیلی بود، قرار بود هواپیمایی که در مسیر بیروت به بغداد در حرکت بود به گونه ای مورد بهره برداری ما قرار گیرد، اما من این سفر را تعدیل کردم تا بتوانم اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری کنم، اطلاعاتی که ما می خواستیم این بود که آیا جنگنده های اسرائیلی به هواپیمایی که قرار است من از آن استفاده کنم یا آن را بربایم، شلیک خواهند کرد یا نه، این در سال 1973 بود. همچنین یک بار خانه ام در بیروت مورد تعرض یک خمپاره قرار گرفت که آن خمپاره در داخل سالن منزل منفجر شد، قرار بود این خمپاره مرا بکشد و اگر بعضی تدابیر امنیتی برای نجات من و مدیر دفترم نبود کشته شده بودیم. شاید آن هواپیمایی لیبیایی را که اسرائیلی ها ربودند و آن را وادارش کردند تا در فرودگاه اللد فرود بیاید را به یاد داشته باشی، آنها فکر می کردند در آن هواپیما من و احمد جبریل باشیم که از طرابلس به دمشق از این هواپیما استفاده می کردیم، در حالی که در این هواپیما برخی مقامات جنبش ملی لبنانی و عربی حضور داشند.
منبع: دیپلماسی ایرانی