به گزارش دفاع پرس از کردستان، ۴۰ روز از شهادتشان گذشت... چه شیرین به خواب ابدی فرو رفتند و چه شیرین دنیایی در انتظارشان است. ۴۰ روز گذشت از روزی که روستای «دری» شبی سیاه را برای مردان ما رقم زد. همه خواب بودند و بیگناه، با آتش دشمن آرام آرام سوختند و مادران و پدران داغدار شدند و بچهها یتیم ماندند.
شهید «محراب عبدی»، شهید «قانع کرم ویسه»، شهید «فرزاد رحیمی»، شهید «ابراهیم حضرتی»، شهید «عبدالرحمن خالدی»، شهید «ایرج رحیمینیا»، شهید «آرام فیضی»، شهید «شادمان مرادی»، شهید «برهان معینپور»، شهید «طالب محمودی»، شهید پاسدار وظیفه «آرش رضایی» چه جوانانی بودند که ترس و بیم نداشتند و این چنین شهادت را در زندگیشان برگزیدند.
خمپاره در دل شب از شما پرندههاى ساخت تا در دل آسمان، صداى بال زدنتان را همه بشوند، رفتن همیشه تلخ نیست. گاه، رفتنها از همان آغاز، نوید از رسیدن میدهد.
پرپر شدنها، همیشه اشکآلود نیست؛ گاه، حماسهای زبانزد است که در دل تاریخ برای همیشه میماند و فراموش نمیشود.
آری، ۴۰ روز از شهادت این ۱۱ گل پرپر شده میگذرد و مردم کردستان همچنان داغدارشان هستند، داغی که هیچگاه مردم کردستان، فراموش نخواهند کرد و تا آخر در تقویم این دیار باقی خواهد ماند.
۱۱ نفر بودند؛ به تعداد یک تیم که گل نخوردند؛ گلهایی بودند که پرپر شدند، این ۱۱ نفر تیمی برای سربلندی قوم کرد در سرزمین مجاهدتهای خاموش شدند تا دشمن بداند نمیتواند به نام کرد و کردستان، به خاک این کشور تعدی کند.
آخرین کلام را اینطور برایتان تشریح میکنم که، ای شهیدان پرپر شده! آنقدر بزرگ شدهاید که هیچگاه هیچکس رشادتهاینان را یادش نمیرود، آنها با جان دادنشان نه اینکه فقط خودشان، بلکه یک ملت را سربلند کردند، آنها با شهید شدنشان امنیت را به ارمغان آوردند، آنها معنای مدافع امنیت بودن را برای بعضیها تشریح کردند، حالا دیگر خیلیها یادشان میماند که عزت و سربلندی در حقارت و به دشمن تکیه کردن نیست.
خیلی وقتها باید جان بدهی تا راهی را از سر بگیری و به بزرگی برسی.
انتهای پیام/