راوی کتاب «نامه سرخ ماه»:

بیش از هزار نامه از اسرای دفاع مقدس را به دست خانواده آنها رساندم

راوی کتاب «نامه سرخ ماه»، نامه‌رسان اسرای جنگ تحمیلی در همدان بود که بیش از هزار نامه را به دست خانواده آنان رساند.
کد خبر: ۳۰۶۳۱۲
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۲ - 28August 2018

55 هزار نامه از اسرای دفاع مقدس را به دست خانواده رساندم«مهدی حیدری» راوی کتاب «نامه سرخ ماه» در گفت و گوی با خبرنگار دفاع پرس در همدان گفت: 31 سالم بود که از طرف سازمان حلال احمر مامور به خدمت در استانداری بودم که من را به حلال احمر بازگرداند. مسئولیت نامه رسانی اداری با من بود که روزی در اواخر سال 1359 به من پیشنهاد شد «اگر دوست داری این نامه های رسیده از اسرا دفاع مقدس را به خانواده‌هایشان برسان». حدود 3 نامه بود از اسرای همدانی در اردوگاه‌‌های عراق، من با اشتیاق و میل باطنی بدون هیچ دریافت وجه و دستمزد یا اضافه کاری این کار را کردم.

وی عنوان کرد: از آن روز به مدت 10 سال من این کار را با جان و دل انجام دادم بدون اینکه هیچ مبلغی دریافت کنم و یا ماشین یا موتور دولتی در اختیارم باشد یا حتی هزینه بنزین بگیرم.

حیدری افزود: کار بسیار سختی بود. زیر باران و برف، در سرمای شدید همدان، زیر بمب باران و شرایط سخت، نامه ها را به دست خانواده‌‌هایشان می رساندم. گاهی می شد از صبح تا ظهر که سر کار بودم تا 30 نامه را با پایه پیاده به خانواده‌شان میرساندم.

راوی کتاب «نامه سرخ ماه» خاطرنشان کرد: لذت بخش‌تر از لبخند خانواده برای من چیزی نبود، هر آنچه می‌خواستم در آن لبخند‌ها بود. به همین دلیل معروف شده بودم به پیک شادی. من با تحویل هر نامه به در منزل کل خستگی از تنم به در می‌شد. اگر می‌شد همان روزی که نامه به دست من می رسید باید آن را به دست خانواده‌اش می‌رساندم. بارها پیش آمده بود در اداره نامه‌های اداری همزمان با چند نامه از اسرا می رسید. اولویت را برای رساندن نامه‌های اسرا گذاشته بودم. سریع و بدون فاصله نامه‌ها را می‌رساندم که تا قبل از تعطیل شدن ادارات نامه‌ها را به اداره مربوط برسانم.

راوی کتاب نامه سرخ ماه با بیان اینکه من حدود 55 هزار نامه از اسرای همدان را به دست خانواده‌هایشان رساندم گفت: هدف از این کار شادی دل خانواده ها بود. یادم هست روزی به در منزلی رفتم که مراسم چهلم پسرشان بود به نام جلال پورالعجل. نامه‌ای داشتم از پسرشان که در اردوگاهی در عراق اسیر بود. نامه را به پدرش دادم، باور نمی کرد، می‌گفت ما مراسم 40 هم گرفته‌ایم می‌دانیم شهید شده است. تا دست خط و نشانه های پسرش را در نامه دید، اشکی از چشمانش جاری شد که با لبخند لبش یک معنی را برای من داشت.

حیدری با بیان اینکه من سلامتی و تن درستی در سن 68 سالگی را از دعای این عزیزان و خانواده‌هایشان میدانم افزود: چون مسیر راه من سخت بود و قدم های زیادی برداشته بودم خیلی دوست داشتم اسم کتاب را «قدم ها، برای لبخند» یا همان «پیک شادی» می‌گذاشتند که متاسفانه نام دیگری را انتخاب کردند.

وی در پایان با بیان اینکه کودکی سختی داشته و پدر را از دست داده بود و کار می‌کرد اظهار داشت: من بدون هیچ چشم داشتی آن دوران کار کردم و برای دل خانواده بود، اما امروز با حقوق بسیار پایین بازنشستگی زندگی می‌کنم و واقعا سخت است. خودم حدس میزنم کار بزرگی کرده‌ام اما کسی این کار را نمی‌بیند و کسی هوای من را ندارد.

کتاب نامه سرخ ماه فردا چهارشنبه 7 شهریور ماه به همت حلال احمر و مشارکت اداره کل حفظ آثار دفاع مقدس همدان در سالن همایش های مرکز فرهنگی و موزه دفاع مقدس استان رونمایی می شود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها