به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، رسانه ملی چنانکه از نامش پیداست، رسانهای برای تمام مخاطبانی است که به هر علتی آن را برای اهداف گوناگون خود انتخاب کردهاند و قصد دارند به واسطه آن با جهان پیرامون خود تعامل برقرار کنند.
هرچقدر این رسانه با مردم بیشتری ارتباط بگیرد به موفقیت بزرگتری رسیده است؛ چرا که اصل اول برای هر رسانه فراوانی مخاطب است. یکی از اولویتهای رسانه ملی بخصوص در این شرایط که اغلب مردم درگیر مسائل معیشتی هستند، ایجاد روحیه امیدواری و تقویت روحیه کارآفرینی است.
متاسفانه تلویزیون با ساخت برنامههای مسابقه محور راه دیگری رفته است. اختصاص جایزههای چند میلیونی در این مسابقات که رقم آن برای مخاطبان رویایی و دور از دسترس است، در آنها نوعی دلسردی همراه با امیدواری کاذب برای به دست آوردن جایزههای آن چنانی ایجاد کرده است. البته آن چه که بعد از اتمام برنامه برای مخاطب باقی میماند همان دلسردی و ناامیدی از نداشتن جایزههای میلیونی است.
ماحصل این برنامهها برای مدیران سازمان پر شدن ساعات پخش، برای سازندگان ایجاد اشتغال و دریافت دستمزد و شهرت و اعتبار برای مجری و برای اسپانسر تبلیغ کالا و خدمات است. در این میان مخاطب تنها ضلع این مربع است که هیچ سودی نمیبرد در حالی که قاعده این معادله نیز محسوب میشود.
یکی از این مسابقات که از شبکه سه سیما پخش میشود برنامه «برنده باش» با اجرای «محمدرضا گلزار» است که با اختصاص جایزه ۲۰۰ میلیون تومانی پیشتاز ساخت این گونه برنامههاست. هر چقدر جایزه این مسابقه دهان پر کن است در عمل چیزی عاید مخاطبان نمیکند.
سوالات اغلب کلیشهای و ساده انگارانهاند و به همین خاطر برای بیننده بار علمی ندارد. به لحاظ طراحی شکل مسابقه، طراحی دکور، نوع اجرا نیز شاهد اتفاقی نو نیستیم و سازندگان برنامه کمترین خلاقیتی به خرج ندادهاند در حالی که سالها قبل مسابقه «حافظه برتر» با اجرای زنده یاد «بهرام زند» نوعی حرکتی روبه جلو بود که متاسفانه ادامه پیدا نکرد.
حتی برنامه «مسابقه هفته» از برنامههای تکرار ناپذیری بود که اصل آن بر داشتن اطلاعات شرکت کننده بود نه برنده شدن مبلغی که برای بسیاری از مردم دور از ذهن باشد. برای همین چنین برنامههایی بیشتر در یاد و خاطر مخاطب باقی میماند.
در کنار این مسابقات مساله دیگری مطرح میشود و آن ایجاد رقابتی است که از سوی صاحبان صنایع و خدمات ایجاد میشود. تعدد این نوع از تبلیغات نیز منجر به ایجاد حس ناامیدی در میان مخاطبان میشود.
مقام معظم رهبری در یکی از بیاناتشان در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما در سال ۱۳۸۳ در این خصوص فرمودند:
«یک روز من دیدم در یک برنامه تلویزیونی پنج میلیون تومان به یک نفر جایزه دادند؛ برای اینکه به چند سؤال جواب داد! این سرگرمى خیلی جالبی نیست. پنج میلیون تومان، تقریباً حقوق دو سه سال یک کارمند متوسط است. (در سال ۱۳۸۳) ممکن است بگویند این کار ترویج علم است. ترویج علم را از یک راه بهتر بکنید؛ این راه ضرر دارد. عدهیی که اینگونه مسابقات را نگاه میکنند، بیمنطقی به ذهنشان میآید و از این بیمنطقی سوءاستفاده میکنند.
این کار منطقی ندارد که مثلاً بنده بدانم انجیل عربی است یا یونانی است یا لاتینی است؛ بعد بگویند حالا که شما دانستید، این پانصدهزار تومان یا فلان مبلغ مال شما! این کار معنی ندارد. بنابراین، مقوله سرگرمی و تفریح، لزومش یک مسأله است؛ با برنامهریزی بودن آن یک مسأله است؛ بامحتوا بودنش یک مسأله است؛ پرهیز از جهات منفی هم در آن یک مسأله است.»
بهتر نیست این حجم از سرمایه که صرف تبلیغ فلان شرکت و ... میشود صرف تولید آثار نمایشی شود که از نبود بودجه رنج میبرند و اغلب سازندگان آنها ضعف در ساختار را به گردن نبود بودجه میاندازند. در شرایطی که سازمان صدا و سیما سریالها و تلهفیلمها را به صورت مشارکتی تولید میکند و چنان که ادعا میکند وضعیت اقتصادی مناسبی ندارد، بهتر است سرمایه تولید مسابقاتی که نفعی به حال مخاطب ندارد صرف تولید آثار نمایشی بخصوص در حوزه کودک و نوجوان کند؟
در اینکه تولید برنامههای سرگرمی و مسابقات از نیازهای مخاطبان است شکی نیست، اما باید به این نکته توجه داشت که مخاطب ایرانی، مخاطب ایرانی است با فرهنگ و باورهای اسلامی ایرانی و با مخاطبان فرنگی که همه چیز را در پول میبیند، متفاوت است.
هر چند ظاهر برنامههایی که از رسانه ملی پخش میشود منافاتی با آموزههای اسلامی ندارد، اما باید دید که در نهایت از لایههای زیرین آن که شاید از دید سازندگان آن نیز پنهان مانده مفاهیم اسلامی استخراج میشود یا نه.
آیا ایجاد روحیه مصرف گرایی، اصالت سرمایه و. با شعار اسلام که سعی در ایجاد روحیه قناعت گری دارد و اصالتی برای ثروت و سرمایه قائل نیست و آن را تنها وسیلهای برای رسیدن به هدف میداند منافات ندارد؟
هر چند در ظاهر امر این مسابقات برای مخاطبان وجه سرگرم کنندگی دارد، اما باید توجه داشت که اثر آن بر آنها چنان عمیق است که قابل تصور نیست. از این ظرفیت باید برای ترویج فرهنگ غنی اسلامی ایرانی سود برد. این امر به معنای آن نیست که نه تنها این برنامهها نباید از حال و هوای مفرح و رقابتی و شاد آن خارج شوند بلکه باید آن را نیز تقویت کنند تا از این طریق مخاطب زیادتری را به خودجذب کنند. وجود چنین برنامههایی بستر مناسبی است برای جذب حداکثری مخاطبانی که میانهای با آثار نمایشی ندارند. رسانه ملی این ظرفیت را فی فسه دارد تنها باید هنرمندان ارزشی وارد این عرصه شوند تا شاهد آثار مثبت و تاثیرگذاری طولانی مدت آن در جامعه باشیم.
انتهای پیام/ ۱۶۱