ردپای جریان انحرافی یمانی در اتفاقات اخیر بصره

با توجه به روابط حسنه و رو به گسترش ایران و عراق به نظر می‌رسد گروه‌ها و جریان‌های انحرافی در راستای طرح‌های دشمنان، برای برهم زدن این روابط به ویژه ضربه‌زدن به پیوند‌های مستحکم مذهبی میان دو کشور توطئه می‌کنند.
کد خبر: ۳۰۸۳۱۷
تاریخ انتشار: ۱۹ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۴ - 10September 2018

ردپای جریان انحرافی یمانی در اتفاقات اخیر بصرهبه گزارش گروه بین‌الملل دفاع پرس، طی روز‌های گذشته دست‌های پیدا و پنهانی زمینه ایجاد شکاف میان دو ملت بزرگ ایران و عراق را فراهم می‌سازند. عصر جمعه تعدادی از معترضان در بصره در اقدامی خرابکارانه و مشکوک به کنسولگری ایران حمله کردند و ضمن آسیب رساندن به وسائل داخل این مکان دیپلماتیک، اقدام به آتش زدن کنسولگری ایران در این منطقه کردند. به نظر می‌رسد که این اعتراضات بی‌ارتباط با حوادث مشهد و آبادان نیست و ارتباط مستقیمی میان مسأله حضور عراقی‌ها در مشهد و آبادان و بروز ناآرامی‌ها در بصره وجود دارد. برخی کارشناسان بر این باورند که جریان انحرافی یمانی و بقایای حزب بعث عراق در این حوادث دست داشته‌اند.

جریان انحرافی یمانی که خود را وصی و فرستاده امام زمان (ع) معرفی می‌­کند، در اواخر سال­‌های حاکمیت صدام حسین به وجود آمد. پس از سقوط صدام، با کمک برخی از باقی مانده‌­های رژیم بعث تشکیلات وسیعی را در مناطقی همچون نجف، کربلا، ناصریه و بصره به راه انداختند. مؤسس این جریان انحرافی، شخصی به نام «احمد اسماعیل گاطع» (معروف به احمدالحسن) از قبیله صیامر است که در حدود سال 1973 میلادی در منطقه‌ای به نام هویر از توابع زبیر از استان بصره متولد شد. وی در سال 1999 میلادی از دانشکده مهندسی نجف فارغ‌التحصیل شده و مدتی در حوزه شهید «سید محمد صدر» شاگردی کرد. در حال حاضر این فرقه، در حال تبلیغ و بیعت گرفتن از مردم برای «احمدالحسن» از طریق شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در تمام نقاط جهان هستند.

ریشه دواندن جریان انحرافی یمانی در عراق

با وجود گذشت سال‌ها از ادعای «احمد الحسن بصری» مبنی بر قیام یمانی و نادیده گرفتن روایاتی که قیام یمانی و خراسانی و نیز خروج سفیانی را در سال واحدی می‌داند، سربر آوردن یمانی دروغین از شهر بصره و متولد شدن او در کشور عراق، مطلب دیگری است که «احمد الحسن بصری» و احیاناً اربابان پشت پرده او، بدان نیندیشیده بودند و یا اینکه مصلحت را بر انتخاب کشور عراق برای شروع این کار می‌دانستند. آن‌ها با این کار می‌خواستند تا در زمان مناسب، از سویی کشور عراق را کانون حوادث، آشوب و فتنه جدید، قرار دهند و به تقابل با فرهنگ غالب شیعی و مراجع عظام تقلید شیعه و قدرت معنوی آن‌ها برآیند و از سویی دیگر همسایگی این کشور با کشور‌هایی که اکثریت جمعیت آن را شیعیان دوازده امامی تشکیل می‌دهند، باعث می‌شود تا به نوعی آن‌ها را جذب خود کرده و با انشعاب گروهی از شیعیان، روند فرقه‌سازی اجانب و استعمارگران در خاورمیانه، تداوم پیدا کند و به نوعی پازل تکفیر در اسلام، با تشکیل داعش در اهل سنت و تشکیل جریان مدعی یمانی در شیعه، تکمیل شود.

مبانی فکری و عقیدتی جریان انحرافی یمانی

جریان‌­های انحرافی، به ویژه آنان که به نوعی مدعی با بیت و مهدویت هستند، مشترکات فراوانی دارند که از جمله به چند مورد از آن‌ها اشاره می‌شود:

 پنهان بودن سرکرده فرقه از دید عموم مردم

معمولا سران فرق مدعی مهدویت از دید عموم مردم پنهان‌اند، چون اگر در انظار عمومی باشند نقاط ضعفشان بر همگان روشن می‌شود.

 تقطیع و تحریف، از شیوه‌های مشترک در استناد به آیات و روایات

تمامی فِرقی که از اسلام منشعب شدند، در استناد به آیات و روایات یا در پی تحریف لفظی یا معنویند، از این رو دست خود را به تقطیع، تأویل و باطن‌گرایی، می‌آلایند؛ یا آیه و روایت را تکه تکه می‌کنند و قسمتی را به قسمت دیگر می‌چسبانند تا معنای دیگری به دست آید، یا تأویل و باطن را به میان می‌کشند و می‌گویند معنای ظاهری، مراد نیست و معنای حقیقی نزد ماست.

 ادعا‌های پلکانی و صعودی در عقاید

این وجه اشتراک در مدعیان امروز نیز وجود دارد که دم از یمانی بودن و فرزند امام زمانی می‌زنند و سپس ناگهان و به یکباره جانشینی امام عصر، را برای خویش، مصادره می‌کنند و بعد تمام صفات و ویژگی‌های امام عصر را برای خویش مصادره کرده و گویی اینکه مهدی (عج) می‌شوند و از قائم آل محمد و منجی موعود بودن خود سخن می‌گویند.

عقل‌گرایی افراطی یا نفی عقل

مدعیان دروغین بسته به نوع ادعای خود، یا عقل‌گرای افراطی هستند یا عقل را به کلی نفی می‌کنند و می‌گویند عقل بشر، ناقص است و توان فهم ندارد و اخباری می‌شوند.

زیر سؤال بردن رسالت فقهاء و علما در عصر غیبت

این جریان‌ها از ابتدا به ویژه از عصر غیبت با علما که نائبان عام حضرت حجت هستند، دچار مشکل بودند، زیرا علما، مانع دستیابی سران فرق به اهدافشان بوده‌اند.

جریان انحرافی یمانی و فرقه‌های ضاله

استعمار و جبهه باطل، تلاش فراوانی را از سالیان پیش و با شتاب دادن مصنوعی و کاریکاتوری به حوادث آخرالزمانی، داشته و با فرقه‌سازی و تشکیل مدعیان دروغین مهدویت در اسلام شیعی و اهل سنت، سعی کردند که تحولات و وقایع نزدیک به فرایند ظهور منجی آخرالزمان را مدیریت کنند؛ اما با وجود تلاش‌­های جبهه حق، در میان شیعیان هنوز به موفقیت چشمگیری دست نیافته‌اند. متاسفانه در میان اهل سنت، به علت عدم وجود رهبری واحد و مقتدر با ادعای تشکیل خلافت اسلامی داعش، استعمار، توانسته است تا حدودی به موفقیت‌هایی نسبی دست یابد.

«احمد الحسن بصری» مدعی مهدویت در عصر معاصر از رؤیت امام عصر در خواب به رؤیت امام در بیداری و از آن به بابیت امام که نوعی دیگر از یمانی بودن است، رسیده است. به تازگی مبلغان این جریان چهره‌ای از «احمد الحسن» معرفی می‌کنند که کاملاً مطابق با امام زمان و حضرت قائم است. یعنی به مرور، در حال انتقال کارکرد‌های امام زمان (عج) به «احمد الحسن» هستند. مشابه همان مسیری که فرقه قادیانی در جذب افراد ساده لوح پیمود.

دشمنی جریان انحرافی یمانی و وهابیت با مرجعیت شیعی، فقهاء و عالمان دینی شیعه بخش دیگری از پروژه شیعه ستیزی استعمار می‌باشد. به ویژه با مرجع نستوه و مبارز عالیقدر شیعه، آیت‌الله سیستانی، بیشترین دشمنی را ابراز می‌کنند. هر کسی با عقاید و آراء این جریان مخالف باشد، او را تکفیر کرده و با انواع ترفند، حتی گاهی سحر و جادو، سعی در اشاعه و ترویج جریان باطل خویش، دارند.

در راستای تبلیغات، مهم‌ترین ابزار جریان مدعی یمانی، همچون بهائیت، استفاده از فضای مجازی و اینترنت و سوءاستفاده از احساسات پاک جوانان، است. زیرا عموماً جوانان مذهبی، وارد سایت‌ها و تالار‌های گفت‌و‌گوی مذهبی به اسم امام زمان (عج) می‌شوند در حالی که برخی از این سایت‌ها و تالارها، متعلق به جریان انحرافی احمد الحسن و پیروان وی می‌باشد. شاید هیچ وقت حرفی از احمد الحسن در سردر این تالار‌ها نیز نباشد. از طرفی، اطلاعات جوانان نیز در بحث مهدویت، اطلاعات تخصصی نیست و از سر شوق و اشتیاق، گاهی جذب شده و فریب می‌خورند. جریان مدعی یمانی، با رعایت یک سری اصول اخلاقی همچون جریان بهائیت و مسیحیت تبشیری، و بدین وسیله، جوانان را جذب و پس از آن ادعا‌های واهی خود را مطرح می‌کنند.

به نوعی می‌توان گفت که گروه تروریستی داعش و جریان یمانی دروغین، آخرین نسخه بروزرسانی شده مطالعات مستشرقین غربی، در جهان اسلام هستند که دقیقاً در برخی مفاهیم، با یکدیگر هم‌پوشانی، نیز دارند و به دنبال سوءاستفاده از گزاره‌های آخرالزمانی در جهت اهداف خویش، می‌باشند. رنگ پرچم داعش در اهل سنت، سیاه و رنگ پرچم جریان انحرافی یمانی، سفید؛ عبارت روی پرچم داعش به عنوان نماد آخرالزمانی اهل سنت، شهادتین (لا اله الا الله و محمد رسول‌الله) است و عبارت پرچم یمانی مدعی مهدویت دروغین به عنوان نماد آخرالزمانی شیعی، «البیعۀ لله» است. استعمار و جریان باطل، به عنوان دو مذهب بزرگ اسلامی، سعی در به انحراف کشاندن مسئله مهدویت و منجی آخرالزمان در دو مذهب بزرگ اسلامی شیعه و اهل سنت، در جهت اهداف شیطانی خویش می‌باشند. در حالی که همگان می‌دانند که استفاده از معیار‌های همچون رنگ پرچم، انتخاب شعار و ... به علت تشابه‌سازی از طرف مدعیان دروغین در طول تاریخ اسلام، به هیچ وجه قابل اعتماد و اعتناء، نیست.

با این همه باید تأکید کرد که جریان انحرافی یمانی در عراق و جریان داعش در سوریه، دو روی یک سکه، هستند. اما به علت وجود فاکتور‌ها و گزاره‌های متفاوت در منابع حدیثی و تاریخی در اهل سنت و شیعه، کارکرد‌ها و بازتاب‌ها نیز متفاوت عرضه شده‌اند.

مطالعه نمونه‌های مدعیان دروغین مهدویت و همین مهندسی‌های معکوس در احادیث نشانه‌های ظهور در میان شیعه و اهل سنت، که به شکل یمانی دروغین در شیعه و داعش در اهل سنت تبلور یافته است نشان می‌دهد که این فریب‌کاری‌ها و حرکت‌های بدلی و ظهور انواع مدعیان دروغین در بستر ناآگاهی‌های آحاد مردم، راجع به اصل مهدویت و نشانه‌های ظهور، شکل می­‌گیرد و طبیعتاً اگر برخی از شیعیان می­‌دانستند که قیام یمانی در روایات چه ویژگی‌ها و معیارهای، دارد، و یا برخی از اهل سنت، می‌دانستند که داعش، با اسلام اصیل و واقعی، تفاوت ماهوی دارد، قطعاً اسیر فتنه‌های آخرالزمانی داعش و یمانی‌های دروغین، نمی‌شدند و از همان ابتدا، تحرکاتشان ناکام می‌ماند.

وقایع اخیر و اعتراضات شهر بصره و آتش زدن سرکنسولگری ایران در این شهر را باید نتیجه تحرکات یک ماه اخیر جریان‌های اپوزیسیون در دو کشور دانست. زمینه‌سازی و برنامه‌ریزی این جریان با خبر‌هایی از سوءاستفاده جنسی توریست‌های عراقی در مشهد آغاز شد و با حوادثی که رخداد ادامه خواهد داشت. رسانه‌های زرد و مخالف در دو کشور هر روز چند خبر برای ایجاد شکاف منتشر می‌کنند. به عنوان مثال روز پنج‌شنبه هشتم شهریور در آبادان تظاهراتی علیه عراقی‌ها شکل گرفت. از صبح جمعه رسانه‌های عراقی به طور مرتب این فیلم را بازنشر کردند و به طرز بی‌سابقه‌ای دیده شد. این فیلم اذهان قشر خاکستری عراق را تحت تاثیر قرار داد. از چند روز گذشته هر روز درباره حمله به سرکنسولگری ایران خبر منتشر می‌شد و مشخص بود برای حمله خودشان را آماده می‌کنند.

هم اکنون همه جریان‌های عراق حمله به کنسولگری ایران در بصره را محکوم کردند و افراد دستگیر شده متعلق به جریان انحرافی «یمانی» و گروه‌های «بعثی» بودند. در حقیقت رهبری اتفاقات بر عهده گروه‌­های انحرافی بود. در این میان نقش سفارتخانه‌های خارجی را هم نباید نادیده گرفت. به عنوان مثال «رهام یعقوب» زنی است که رهبری تظاهرات زنان بر علیه ایران را بر عهده داشت و اتفاقاً عکس‌هایی از او با مسوولان آمریکایی در بصره منتشر شده است.

جمع بندی

با توجه به روابط حسنه و رو به گسترش ایران و عراق به نظر می‌رسد گروه‌ها و جریان‌های انحرافی در راستای طرح‌های دشمنان، برای برهم زدن این روابط به ویژه ضربه زدن به پیوند‌های مستحکم مذهبی میان دو کشور توطئه می‌کنند و حمله به کنسولگری ایران هم نشانه خصومت و عداوت آن‌ها می‌باشد. در سالیان اخیر جمهوری اسلامی ایران توانسته بزرگترین توطئه تاریخ عراق یعنی تروریسم تکفیری داعشی وهابی را ناکام گذاشته و با پاکسازی مناطق تحت اشغال تروریست‌های مورد حمایت محور آمریکایی سعودی و صهیونیستی، بغداد و دیگر مناطق عراق را از این خطر بسیار بزرگ نجات دهد. حمایت و پشتیبانی بی‌دریغ ایران از گروه‌های مقاومت جهت نابودی تروریسم در عراق نشان می­‌دهد که در پس این حادثه، مسائل سیاسی نقش برجسته‌ای نسبت به مسائل قومی و نژادی داشته است. در عراق جریان‌هایی وجود دارند که مخالف به قدرت رسیدن گروه‌های مقاومت هستند، لذا بهترین راه حل برای آن‌ها ایجاد شکاف میان دو ملت ایران و عراق است. با برملا شدن حمایت همه‌جانبه عوامل خارجی استکبار نظیر آمریکا، رژیم سعودی و صهیونیسم که از اختلاف‌افکنی میان مسلمانان بهره‌برداری می‌کنند، باید از بروز شکاف، اختلاف­ و تفرقه جلوگیری کرده و بر وحدت میان دو ملت بزرگ ایران و عراق افزود.

انتهای پیام/ 151

نظر شما
پربیننده ها