به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، بذر خون شهیدان اینک در شعر شاعران به بار نشسته است. شاعرانی چون «محمود عباس عقدا» از دیار «اردکان» که هنوز مثنوی زخم را در صفحه تنش به یادگار دارد و هنوز قلمش را از چشمه خاطرات روزهای عشق و حماسه سیراب میکند.
«محمود عباسی عقدا» بیستم مهرماه سال ۱۳۳۹ در روستای «شمس آباد» از توابع بخش «عقدا» استان یزد متولد شد؛ سال ۱۳۵۹ با مدرک دیپلم از دانشسرای مقدماتی «بفروئیه» فارغالتحصیل و از آبانماه سال ۵۹ با عنوان آموزگار مشغول خدمت شد و مراحل ادامه تحصیل را در حین خدمت ادامه داد.
در ادامه خبرنگار دفاع پرس با این شاعر دردها و زخمها همراه شده است.
دفاع پرس: چگونه شد که به جبهه اعزام شدید.
سال ۱۳۵۹ زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد، در کلاس دوم دانشسرای مقدماتی مشغول تحصیل بودم. اخبار و تحولات جنگ را دنبال میکردم و آتش حماسه و عشق به انقلاب و میهن درونم شعلهور شده بود.
به عنوان اوّلین نیرویهای مردمی بسیج، به همراه برادر بزرگترم و یکی از دوستانم به ساماندهی و اعزام نیروهای داوطلب به جبههها پرداختیم.
نیمه دوّم اسفندماه سال ۱۳۶۰ از طریق بسیج «عقدا» به پادگان «ابوذر» واقع در «اسلامآباد غرب» اعزام و پس از گذراندن دوره یک ماهه آموزش نظامی، از همانجا به مناطق جنگی «بازی دراز» و بلندیهای «قصر شیرین» منتقل شدم.
دفاع پرس: از زمان، مکان و لحظه جانبازی خود بگویید.
در شب سیزدهم ماه محرم سال ۱۳۶۱ در جریان عملیات «محرّم» در اثر موج انفجار و ترکش، میزبان لحظههای افتخار شدم، ولی همواره با مشاهده جانبازان قطع نخاع و قطع عضو و شیمیایی، شرم دارم که خودم را جانباز به حساب بیاورم.
دفاع پرس: اولین شعر را چهزمانی و کجا سرودید؟
اولین شعری که در سال ۱۳۶۰ قبل از اعزام به جبهه و در حال و هوای حماسی و اشتیاق اعزام به جبهه سرودم، مثنوی کوتاهی است با عنوان «ندای غیبی» با مطلع:
میرسد از غیب ندایم به گوش جام می از ساغر ایمان بنوش
خاک خود از لشکر شیطان بگیر گرچه شود سینهات آماج تیر
نغمه موسی ز جماران شنو نعره یا مهدی یاران شنو
و اولین رباعی دفاع مقدس را در جبهه غرب و با مشاهده خلوص و راز و نیاز شبانه و عاشقانه جوانان رزمنده بسیجی، در بهار ۱۳۶۱ سرودم:
در جبهه زمانه را زمان دگر است از صحنه کربلا، پلان دگر است
در سنگر عاشقان به هنگام نماز هنگامه عشق را بیان دگر است
دفاع پرس: از آثار خود بگویید.
نمونه اشعار و سرودههایم در چندین کتاب که در سطح کشور، استان و شهرستان منتشر شده و به چاپ رسیده است، همچنین دفتر شعری با عنوان «در سوگ بید» آماده چاپ دارم که تصویر آن در آرشیو ادارهکل حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان یزد موجود است.
بزرگترین افتخارم چاپ چند نمونه از اشعارم، در کنار نمونه آثار گرانسنگ مقام معظم رهبری «امین» در کتاب «با شقایقها برادر» منتخب آثار شاعران جانباز، است.
دفاع پرس: پاسخ سوالات را با زبان شعر بدهید.
راز شبهای عملیات از زبان یک شاعر چیست؟
شب حمله شب از خود گسستن، شب پیوند با معبود بستن
شب جاری شدن در آبی عشق، شب معراج از مهتابی عشق
لحظه شهادت را چگونه به تصویر میکشید؟
شبی چو مرغ رها، همره صبا رفتی به شاخسار خدا، هدهد سبا رفتی
شکستی آن تن خاکی و از فنا رستی چو خضر بر سر سرچشمهی بقا رفتی
جانبازان را با کدام واژهها میتوان سرود؟
جانبازای نموده به عباس اقتدا، ای بهترین نشان وفا در زمان ما
هرگز نشان درد ندیدم به چهرهات سیمای توست، آینه صبر اولی
وقتی شهید گمنامی بر شانههای مردم شهر تشییع میشود.
دوباره پاره صدها ستاره آوردند، هزار دسته گل پارهپاره آوردند
خبر دهید به یاران که آسمانیها، ز کهکشان شهامت، ستاره آوردند
برادران تفحص که لاله میجویند، خبر زکوچ شقایق دوباره آوردند
دفاع مقدس ایران تا بیداری ملتهای اسلامی
امواج خروش دین ز بیداری ماست، این خیزش راستین ز بیداری ماست
از مصری و لیبیایی و بحرینی، بیداری مسلمین ز بیداری ماست
انتهای پیام/