به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس: «دم قرمز» سیزدهمین مجلد از مجموعه نمایشنامههای دفاع مقدسی است که توسط نشر «هنر دفاع» منشر شده است. این اثر فضایی شاعرانه دارد و داستان جوانی به نام کاسی را روایت میکند که سالها پیش به شهادت رسیده است. بعد از سالها اسب این شهید که «دم قرمز» نام دارد بهانهای میشود برای رجعت به گذشته و زنده شدن نام و یاد کاسی. کاسی نامی است که در گیلان روی چشم آبیها و چشم سبزها میگذراند.
قسمتی از متن کتاب:
«کاسی: ... آره من تو رو دیدم قبلا یادمه. من داشتم میکندم زمین رو، خندقی که مانع بشه از هجوم تانکهای بعثیها. یادمه که لحظهای دیدمت، قبل تو سرخ دم رو دیدم که چهار نعل میآمد طرفم. چشم چرخوندم، تنم داغ شده بود. مثل امروز لحظهای همه جا خاک بود مثل مه صبح وغروبهای لاهیجان و تالش که چشم چشمو نمیبینه. دیدم که میآمدی طرفم. من مارجان رو میخواندم که تنها بود و منتظرم. گفتی بیا. گفتم کجا؟ عین حالا گفتی جایی که ندیدی تا حالا و وصفش رو شنیدی.
گفتم رشت را دیدم قبل این فقط جنگلها و آب دریا را و کوه و تپهها را ... گفتم این خاک چرا نمیشینه؟ اون صدا چی بود قبل این؟ تو از کجا آشکار شدی که لباست سفیدش، هنوز سفیده و هنوز این خاک رو به خود نگرفته؟ گفتی: دست مرا بگیر، گفتم: نامحرمی. گفتی: بگیر گوشهای از لباسم را، گفتم: من گوشه لباس گل بهارم را میگیرم. کی هستی تو انگار هزار ساله میشناسمت؟ اینجا تو این صحرای محشر چه میکنی؟ گفتی آمدم تو را ببرم. من یادمه، آره خوب یادمه، اما من نیامدم. مثل اون بار که لیوانی آب دادی بهم دادی و نخوردم. چقدر تشنهامه من زبانم از تشنگی توی دهنم نمیچرخه.»
«دم قرمز» در 32 صفحه به قلم «مجید کاظمزاده مژدهی» تالیف و توسط نشر «هنر دفاع» وابسته به «سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس» در 2 هزار نسخه منتشر شده است.
انتهای پیام/ 161