به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، هفت سال از جنگ در سوریه با هدف حذف «بشار اسد» رئیس جمهور قانونی این کشور زمان میگذرد. 26 ژانویه 2011 (6 بهمن 1389) نظامیان جدا شده از ارتش سوریه، عمر جبهه النصره که شاخه اصلی القاعده به شمار میآید، رو به پایان است.
نشست پوتین و ترامپ در هلسینکی دستاوردهایی برای هر 2 کشور به همراه داشت. در این دیدار، پوتین موافقت کرد تا امنیت بلندیهای جولان را تامین کند و ایالات متحده نیز با تعطیل کردن مرکز عملیات نظامی در اردن که مسئول آموزش و کمکهای نظامی به شورشیان مخالف ارتش سوریه بود، امکان بازپسگیری کنترل بر اراضی سوریه را برای دولت دمشق فراهم آورد. اکنون با آزادی مناطق شرقی و جنوبی سوریه، بیرون راندن باقیمانده گروههای تروریستی از ادلب، تیر خلاص بر تسلط اشرار تروریست بر این کشور است.
جبهه شمالی اسرائیل در حال شکل گیری است، اسرائیل از شمال با لبنان هم مرز است و از شمال شرقی با سوریه حدود 40 کیلومتر مرز مشترک دارد. در این جبهه، روسها از جانب رئیس جمهور سوریه در حال پاکسازی منطقه میباشند. مشارکت ایران و روسیه در پاکسازی سوریه از تروریستهای تکفیری سوریه، نگرانیهایی را برای رژیم صهیونیستی به وجود آورده است که مهمترین آنها حضور ایران و نیروهای مقاومت در این کشور است.
محور مقاومت با مشارکت روسیه و همچنین ارتش سوریه در صدد پاکسازی آخرین پایگاه شورشیان در ادلب و پایان دادن به هفت سال اقدام خصمانه گروههای تکفیری که از جانب آمریکا و اسرائیل حمایت میشدند، هستند.
توافق کشورهای ایران، روسیه و ترکیه پیرامون بحران ادلب است و با وجود آن که این توافق هنوز رسمی نشده است، سبب گمانهزنیهای متعددی برای تحلیلگران سیاسی رژیم صهیونیستی شده است. استدلال آنها این است که اعزام نیروهای ایرانی به ادلب به منظور اطمینان از انجام تعهدات همه طرفها، کاهش خشونت و بیرون راندن تروریستها، سبب خواهد شد تا نیروهای مقاومت به سمت شرق و مرز عراق پیشروی کنند. این موضوع خود به ایجاد یک منطقه مواصلاتی نزدیکتر برای محور مقاومت جهت دسترسی به دریای مدیترانه و تهدید امنیت اسرائیل منجر خواهد شد.
«بن شابات» مشاور امنیت قومی اسرائیل گفته است که «مشکل اسرائیل «بشار اسد» نیست، بلکه نیروهای ایرانی و موضعگیریشان در تمامی مناطق سوریه است.» ایران از بزرگترین حامیان جبهه مقاومت است که اکنون کابوسی بزرگ برای اسرائیل محسوب میشود. در حال حاضر حزب الله لبنان بزرگترین و قویترین تهدید علیه امنیت ملی اسرائیل است. به همین دلیل اسرائیل به دنبال آن است تا نیروهای طرفدار ایران جبهه دومی را در سوریه ایجاد نکنند، زیرا حضور ایران و نیروهای طرفدار آن در سوریه به منزله دسترسی ایران به مدیترانه است و در اصل سوریه پلی برای ایران محسوب میشود.
یکی از اهرمهای فشار رژیم اشغالگر قدس برای تحمیل خواستههای خود در سوریه، ایالات متحده آمریکا است؛ اما تلاش آمریکا در خارج کردن ایران از سوریه با شکست مواجه شده است؛ چرا که مستشاران ایرانی با درخواست دولت مشروع و قانونی سوریه به کمک دولت این کشور شتافته و در پاکسازی تروریستها تا حدودی موفق عمل کرده است.
اسرائیل همواره به دنبال رویارویی ایالات متحده و ایران است. تلآویو به دنبال گسترش روابط خود با کشورهای عرب منطقه است تا از این طریق بتواند نوعی وحدت عملیاتی بین خود و اعراب ایجاد کند و بدین منظور از تمامی شیوههای جنگ روانی علیه ایران استفاده میکند. ترس اسرائیل برای رویارویی با ایران هم اکنون سرعت بیشتری به خود گرفته است.
سادهلوحانه است که فکر کنیم اسرائیل در حمله به ایران به تنهایی عمل خواهد کرد و این رویکرد را استمرار خواهد داد؛ امکان دارد آغازگر جنگ اسرائیل باشد، ولی مطمئنا استمرار آن توسط دولتهای دستنشانده عرب و آمریکا خواهد بود. اکنون که آمریکا به نوعی خود را از درگیریهای سوریه رها کرده و آن را به روسیه سپرده است، معقولترین گزینه برای اسرائیل تحریک هرچه بیشتر ایالات متحده برای رویارویی نظامی با ایران است که به هیچ عنوان جمهوری اسلامی ایران آغازگر جنگ نبوده و نخواهد بود ولی هر کشوری که بخواهد امنیت آنرا بر هم بزند با واکنشی سخت و تند مواجه خواهد شد.
انتهای پیام/ 431