روایت سرلشکر صفوی از رشادت‌های شهید شوشتری:

شوشتری 7 بار مجروح شد اما هیچ‌گاه جبهه را ترک نکرد/ ماجرای غائله ضدانقلاب در مشهد و نقش شهید شوشتری

در زمان غائله ضدانقلاب در مشهد، ارگان‌ها قادر به کنترل اوضاع نبودند. ضدانقلاب دو پاسگاه انتظامی‌ را نیز خلع سلاح کرده بود. موضوع را تلفنی به شوشتری گفتم. به او گفتم الان شما هم فرمانده و هم استاندار هستی. باید کاری کنی که اوضاع به حالت عادی برگردد. او شخصا وارد استان شد و ظرف چند ساعت اوضاع را به کنترل خود در آورد و آرامش به شهر برگشت.
کد خبر: ۳۱۲۰۳
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۲ - 16October 2014

شوشتری 7 بار مجروح شد اما هیچ‌گاه جبهه را ترک نکرد/ ماجرای غائله ضدانقلاب در مشهد و نقش شهید شوشتری

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس از مشهد، متن زیر گزیدهای از سخنرانی سرلشکر صفوی، دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا است که در همایش شناخت شخصیت شهید شوشتری در سال 1388 در تهران بیان شد.

ملت عزیز ایران با تقدیم بیش از 200 هزار شهید در دفاع مقدس و شهادتهایی مانند آنچه که در سیستان صورت گرفت، ظرفیت فداکاری خود را برای حفظ استقلال و بقای نظام اسلامینشان دادند. شهدای دفاع مقدس و شهدایی از جنس سردار شوشتری، سرمایههای معنوی ملتایران هستند و این عزیزان باید بهترین الگویایمان، شجاعت، خردمندی، وفاداری به اسلام و مردمداری برای جوانان امروز و فردای کشورمان باشند.

 اولین بار قامت رشید شوشتری نظرم را جلب کرد

 بنده از اواخر سال 58 در جنگ کردستان درحالی با ایشان آشنا شدم که او به همراه جمعی از پاسداران و بسیجیان استان خراسان برای جنگ به سنندج آمده بود.آنچه در نگاه اول برای من جلب توجه میکرد، قد رشید، قامت استوار و پرصلابت او بود. هرچند در آزادی سنندج، از نقاط مختلف کشور رزمندگان زیادی آمده بودند، اما پاسداران خراسانی به خصوص شوشتری فداکاریهای زیادی کردند.

آزادی سنندج جزو کارهای بسیار سخت و پیچیده اوایل انقلاب بود و سردار شوشتری در آزادیاین شهر و بعد هم تا زمانی که در کردستان بود و حتی در آذربایجان غربی، از خودش رشادتها و فداکاریهای زیادی نشان داد. سپاه در آن زمان، واحد نظامیمتعارف نداشت ولی سردار شوشتری به خوبی میتوانست نیروهای تحت فرمان خود را هدایت کند.

شهر سنندج پس از یک جنگ سخت و طاقتفرسا در تاریخ 23 اردیبهشت سال 59 از دست ضدانقلاب، در حالی آزاد شد که دراین شهر خبری از استانداری، فرمانداری و دیگر نهادها نبود و تنها پادگان لشکر 28 و فرودگاهاین شهر در اختیار دولت مرکزی قرار داشت و شهر به صورت کامل در اختیار ضدانقلاب بود.

خراسان، پیشتاز دفاع از کشور

پاسداران و بسیجیان استان خراسان با شروع جنگ به فرماندهی شهید رستمی(فرمانده عملیات استان) و سردار شوشتری عازم جنوب شدند و اولین عملیات آنها نیز آزادسازی ارتفاعات الله اکبر در شمال بستان بود که انصافا بچههای خراسان خوب دراین عملیات درخشیدند.

این عملیات در زمان فرماندهی بنیصدر، تنها عملیات موفق در جبههها محسوب میشد که یک تیپ از لشکر 72 خراسان و لشکر 92 زرهی خوزستان نیز در آن حضور داشتند.

یادم هست که شهید رستمی برای اولین بار 10 دستگاه نفربر بی.ام.پی از لشکر 92 زرهی برای آموزش پاسداران گرفت، در حالی که در آن زمان به دلیل فرماندهی بنیصدر حتی گرفتن چند اسلحه سبک از ارتش، کاری سخت و نشدنی بود اما این هنر شهید رستمی را نشان میداد که توانست چنین کاری بکند.

شب عملیات پس از آنکه نیروهای پاسدار و بسیجی توانستند با خنثی کردن میدان مین، خط را بشکنند، به مدت بیست دقیقه، هزاران گلوله توپ به عنوان آتش بر سر دشمن ریخته شد کهاین نشاندهنده عمق سختی کار بود.

مرد عملیاتهای بزرگ

سردار شوشتری در عملیاتهای بزرگی مانند فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان که بعد از عزل بنیصدر انجام شد، به عنوان فرمانده حضور داشت. وی همچنین در عملیاتهای بزرگی مثل کربلای 5 جانشین قرارگاه نجف بود. دراین عملیات که در زمستان سال 65 صورت گرفت، سه قرارگاه «کربلا» به فرماندهی سردار غلامپور، «نجف» به فرماندهی سردار ایزدی و «قدس» به فرماندهی سردار جعفری داشتیم که سردار شوشتری جانشین ایزدی در قرارگاه نجف بود.

فرماندهی به تمام معنا فرمانده

در عملیات کربلای 5 سردار شهید محمدزاده که در حادثه تروریستی سیستان در کنار شوشتری به شهادت رسید، فرماندهی گردان «نصرالله» را برعهده داشت. یادم هست که سردار شوشتری با بیسیم با او در ارتباط بود واین نشان میداد که شوشتری علاوه بر لشکر تا رده گردان را نیز شخصا هدایت و فرماندهی میکرد.

میتوان گفت که سردار شوشتری به واقع یک فرمانده به تمام معنا بود؛ یعنی فرماندهی که در اوج فشارهای دشمن و در لحظات سرنوشتساز که انبوه حجم آتش بر سر نیروها فرود میآمد، هیچ تزلزلی در تصمیمگیری و هیچ تردیدی در ادامه عملیات و نحوه برخورد با دشمن نداشت و نشانهای از خستگی در او دیده نمیشد.

30 سال جهاد بیوقفه

هرگاه که سراغ شوشتری را میگرفتیم، او پای دستگاه بیسیم بود و یک لحظه آرام و قرار نداشت، در حالی که میتوان گفت در زمان عملیاتها هرلحظه آماده شهادت بود.

شوشتری در عملیاتهای شمالغرب نیز شرکت داشت و در طولاین زمان 7 بار مجروح شد ولی هیچگاه از صحنه بیرون نمیرفت.بعد از جنگ هم مسئولیتهای مختلفی ازجمله فرماندهی لشکر 5 نصر، قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه قدس را برعهده گرفت، در حالی که جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه نیز بود و میتوان گفت که او تماماین 30 سال از عمر خود را صرف اسلام و تلاش برای بقای نظام اسلامیکرد.

اهمیت به نیروهای تحت امر

شوشتری از لحاظ قدرت فکر و فرماندهی، یکی از برترینهای سپاه بود. کمتر پای تابلو میآمد اما وقتی صحبت میکرد، میشد به عمق استعداد و بینش او در امور نظامی پی برد و حتی این قدرت را داشت کهاتفاقات بعد از عملیاتها را نیز پیش بینی کند.

او برای جان بسیجیان، پاسدارها و نیروهای تحت امر خود اهمیت زیادی قائل میشد. برای مثال در عملیات بدر و خیبر، بیمارستان امام رضا(ع) توسط نیروهای خراسان و بچههای بهداریاین استان که 300 شهید نیز تقدیم انقلاب کردند، در نزدیک هورالهویزهایجاد شده بود که ما میتوانستیم مجروحان عملیات را ظرف کمتر از یک ساعت برای انجام عمل جراحی به آنجا برسانیم، در حالی که جالب است بدانید که آمریکاییها در جنگ ویتنام زخمیهای خود را با هلیکوپتر به نزدیکترین بیمارستان میرساندند واین کار آنها  هم بیش از 2 ساعت طول میکشید ولی ما توانسته بودیماین زمان را به کمتر از یک ساعت برسانیم و سردار شوشتری نیز دائما بهاین بیمارستان سرکشی میکرد.

هم فرمانده، هم استاندار!

یادم هست در زمان غائله ضدانقلاب در مشهد که اوضاع بسیار بدی شکل گرفت، به طوری که نه استانداری و نه دیگر ارگانها قادر به کنترل اوضاع نبودند و حتی دو پاسگاه انتظامینیز توسط ضدانقلاب خلع سلاح شده بود، موضوع را به صورت تلفنی بااین شهید عزیز در میان گذاشتم و به او گفتم الان شما هم فرمانده و هم استاندار آنجا هستی و باید کاری کنی که اوضاع به حالت عادی برگردد.بعد ازاین تماس بود که سردار شوشتری شخصا وارد استان شد و ظرف تنها چند ساعت اوضاع را به کنترل خود در آورد و آرامش به شهر مشهد برگشت.

 روحیه 20 سالگی در سن 60 سالگی

 سردار شوشتری الگوی جهاد و صبر و استقامت در راه خدا، ولایتمدار و پایبند به ارزشها و آرمانهای انقلاب بود که در سن 61 سالگی و در حالی که 20سال از پایان جنگ میگذشت با همان روحیه جهادی و با لباس رزم مانند یک جوان 20 ساله برای خدمت به مردم سیستان و ترویج روحیه شهادت و جهاد برای برقراری امنیت به آنجا رفت و به خدمت پرداخت و ملت ما میتواند با همین روحیه جهادی، صبر، استقامت و عقلانیت کشور را در دهه چهارم انقلاب حفظ کند.

او عاشق خدمت به اسلام و مردم محروم سیستان و بلوچستان بود. کودکان محروماین منطقه را مانند فرزندان و نوههایش در آغوش پرمهر و محبت خود میگرفت و ذاتا انسانی عاطفی، مهربان و دلسوز بود و سپاه پاسداران چنین فرمانده مومن و شجاعی را در راه آسایش و امنیت و خدمت به مردم سیستان و بلوچستان قربانی راه خدا کرد.

در واقع عناصری کهاین سردار عزیز را به همراه دیگر عزیزان سپاه و مردم بومیمنطقه سیستان به شهادت رساندند، عوامل دسته چندم قدرتهای خارجی هستند و باید گفت که شوشتری شهید توطئه سیستمهای اطلاعاتی آمریکا، انگلیس، پاکستان و برخی کشورهای توطئهگر پولدار جنوب خلیج فارس شد و ما در سیستان و بلوچستان با آنها  طرف هستیم.

این تروریستها علاوه بر اینکه پول خوبی از برخی کشورهای عربی میگیرند، تحت حمایت سیستمهای اطلاعاتی آنها  نیز قرار دارند، اما ما مطمئنیم که نظام اسلامی و سپاه پاسداران این قدرت را دارند که با یاری خداوند متعال مانند 30 سال گذشته امنیت را به مناطق مختلف کشور بازگردانند و خوناین شهدای عزیز نیز در راه استقرار امنیت و آرامش دراین منطقه بسیار موثر خواهد بود.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار