به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، رزمنده «جواد کمالی اردکانی» طی بیان خاطراتی از عملیات والفجر ۴، گفته است: دومین شب عملیات «والفجر ۴» بود. نیروهای لشکر ۸ نجف اشرف در دشت «شیلر» که ارتفاعات مشرف به آن «پنجوین» یا «زله» نامیده میشود، مسقر بودند. از آنجا که در شب قبل، الحاق خاکریز و دشت پنجوین به درستی صورت نگرفته و به همین دلیل بریدگی و فاصله زیادی بین خاکریزی که از سمت راست به چپ زده بودند، به وجود آمده بود، همین امر موجب شد که دشمن در حملات خود، موفق به دور زدن خاکریز جلو شود. به واسطه همین اشتباه، در روز قبل چندین پاتک دشمن به این صورت انجام شده که البته با رشادت رزمندگان دفع شده بود؛ اما به هر حال لازم بود که همان شب خاکریز ترمیم شود.
فرمانده یکی از گروههای مستقر در خط «محمود حسینیپور» بود. از آنجا که بعد از از مرخصی نتوانسته بودم، به موقع خود را به عملیات برسانم؛ به ناچار در نیروهای اطاعات لشکر سازماندهی نشده بودم و به همین دلیل در شب اول عملیات، همراه برادر «مشتاقیان» که در آن عملیات، معاونت محور عملیاتی را به عهده داشت بودم و به او کمک میکردم. فردای آن روز به جمع گروهان «حسینیپور» پیوستم و در صف آنها قرار گرفتم.
گروهان شهید «حسینیپور» جهت تأمین گردان مهندسی که سرگرم خاکریز زدن بود، قریب ۵۰۰ متر جلوتر حرکت میکرد و آماده بود تا چنانچه نیروهای دشمن در منطقه حضور داشتند با اینکه قصد حمله کنند، آنها را پاکسازی کند.
دشمن مرتب منطقه را زیر آتش توپ، خمپاره و گلوله مستقیم تانک قرار داده بود. در آن شب پرخاطره، یک برادر بسیجی که بیسیمچی «حسینیپور» بود، توجه من را به خود جلب کرد. در آن لحظه مشاهده کردم که هر بار ما به سمت دشمن موضع میگرفتیم و منتظر میماندیم که خاکریز جدیدی زده شود؛ او از فرصت پیش آمده بهره میبرد و در آن لحظه به طرف قبله قرار میگرفت و نماز شب میخواند و این حالت برای من جای حیرت داشت.
انتهای پیام/