معرفی کتاب؛

«کمال کورسل»

کد خبر: ۳۱۴۷۰۱
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۰۲:۱۰ - 28October 2018

«کمال کورسل» ۶ آبان منتشر شودبه گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، تاریخ دفاع مقدس در دل خود حوادث، رویدادها و قهرمان‌هایی دارد که هنوز بیان نشده یا به قدر کافی در مورد آنها صحبت نشده است.

همچنین مردان آزاده بی‌شماری بودند که ملیت ایرانی نداشتند اما به خطر اشتراکات عقیدتی و دینی باور به رهبری امام خمینی (ره) بدون آن که وظیفه‌ای داشته باشند اسلحه به دست گرفتند و جان خود را فدای انقلاب کردند. انقلابی که باور داشتند در آینده‌ای نزدیک کشورهای اسلامی را زیر پرچم خود در خواهد آورد.

کتاب «کمال کورسل» درباره یکی از همین قهرمانان است. کورسل که از قلب اروپا و با وجود رفاه و فرصت‌های شغلی به ایران آمد و با وجود داشتن مادری مسیحی مسلمان شد و در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل شد.


او با شنیدن فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر خالی نگذاشتن جبهه‌ها علی رغم مخالفت مسئولان نظامی لباس رزم پوشید و سرانجام در عملیات مرصاد به شهادت رسید.

قسمتی از متن کتاب:

«مسائل سیاسی فرانسه را دقیق دنبال می‌کرد. به گوش دادن اخبار هم خیلی مقید بود. از فرانسه برای خودش رادیویی تهیه کرده بود. تقریبا هر روز روزنامه می‌خواند. یادم هست که معمولا نیم ساعت قبل از خواب به کتابخانه می‌رفتیم و مجلات و روزنامه‌های آن روز را می‌خواندیم.

اعتقادات سیاسی خاص خودش را هم داشت مثلا قضیه کوره‌های آتش‌سوزی هیتلر را رد می‌کرد و می‌گفت: اینها ساخته ذهن صهیونیست‌هاست.

خیلی علاقه داشت که از مسائل سیاسی کشورهای مختلف هم آگاهی داشته باشد. متفکرین کشورهای مختلف را شناسایی و درباره آنها مطاله می‌کرد. با طلاب کشورهای دیگر هم که می‌نشست، درباره کشورشان سوال‌ می‌کرد. مثلا از طلبه‌های کشور افغانستان می‌پرسید: در افغانستان چه حوادثی می‌گذرد؟ آینده افغانستان چطور می‌شود؟ به دلیل همین رابطه‌اش با طلبه‌های کشورهای مختلف می‌توانست راجع به خیلی از کشورها اظهار نظر کند. ولی فقط به خط سیاسی امام خمینی (ره) علاقه‌مند بود و دوست داشت این خط مشی در کشورهای مختلف گسترش پیدا کند.»

در قسمتی دیگر از متن کتاب آمده است:

«اولین بار همراه چند تن از طلبه‌های مدرسه حجتیه از طریق بسیج در گروه‌های اعزامی ثبت نام کردند تا به جبهه بروند، اما مسئولان مدرسه حجتیه از حضورشان در جبهه ممانعت کردند.

یک روز از مدرسه بیرون رفت و عصری برگشت. دیدم خیلی ناراحت است و زیر لب با خودش چیزی می‌گوید، مثل اینکه با کسی حرفش شده بود. از کنار نگهبانی رد شد و به سمت دستشویی مدرسه رفت و دست و صورتش را شست.

گفتم: کمال با کسی دعوا کردی؟

گفت: رفتم پیش آقای منتظری، اجازه خواستم که به جبهه بروم می‌گوید: نه، من مسئول هستم و صلاح نیست طلاب غیر ایرانی به جبهه بروند.

بعد با ناراحتی ادامه داد: من گوش به حرف آقای منتظری نمی‌دهم. امام فرمود هر کسی می‌‌تواند اسلحه دست بگیرد، به جبهه برود، من می‌روم.

گفتم: خوب حقیقت می‌گوید.

گفت: من می‌روم. گوش به حرف هیچکس هم نمی‌دهم. حرف امام برای من حجت‌ است.»

«کمال کورسل» در ۸۸ صفحه به کوشش «سید محمدصادق حسینی مقدم» تدوین و توسط نشر «بین‌الحرمین» در ۲ هزار جلد منتشر شده است.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها