گروه بینالملل دفاع پرس- سیروس فتحاله اتیکندی؛ «جمال خاشقچی» به اصطلاح نویسنده و روزنامهنگار منتقد سعودی ده مهر سالجاری برای ثبت مدارک ازدواجش با «خدیجه چنگیز» به کنسولگری عربستان در استانبول مراجعه کرد؛ اما کسی ندید که او از آنجا خارج شده باشد.
ماجرای ناپدید شدن جمال خاشقچی خبر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است؛ رسانههای ترکیه هر روز به صورت قطره چکانی جزئیات جدیدی از پرونده این روزنامهنگار سعودی را منتشر میکنند. در ابتدای امر عربستان سعودی زیر بار ناپدید شدن خاشقچی نمیرفت و مقامات این کشور مدعی بودند که جمال از کنسولگری خارج شده است.
بالاخره فشارهای بینالمللی آل سعود کودککش را مجبور به صدور بیانیه و اعتراف شد؛ بیانیهای که به نظر خیلی از تحلیلگران سیاسی مضحکانه است. در بیانیه آل سعود آمده بود: «رایزنیهای میان مظنونان و شهروند جمال خاشقچی در خلال حضور وی در کنسولگری عربستان در استانبول آنطور که باید پیش نرفت و روالی منفی به خود گرفت که منجر به درگیری و منازعه برخی از آنها با شهروند جمال خاشقچی شد. این منازعه در نهایت شدت گرفت و باعث مرگ خاشقچی و تلاش مظنونان برای مخفی کردن وقایع شد.»
بر همگان مثل روز روشن است که آل سعود علیه جمال خاشقچی مرتکب جنایت فجیع و درناکی شده است؛ لذا جنایت سعودیها حتما باید از سوی مجامع بینالمللی به شدت محکوم شود که تقریبا محکوم میشود.
هرچند جمال خاشقچی از جمله کسانی بود که از حمله عربستان به یمن اسقبال کرده بود و بر کشتار کودکان یمنی مهر تایید میزد و حتی در اظهارنظری گفته بود که سوریه باید تجزیه شود، اما متاسفانه حکومتی که سنگ آنرا به سینه میزد و از جنایتهایش دفاع میکرد، خودش را گویا تکه تکه کردهاند! اما جان انسانها برای ما مخصوصا ایرانیها خیلی با ارزش است؛ خواه آن انسان موافق افکار و عقاید ما باشد، خواه مخالف آن. بالاخره خاشقچی نیز انسان است که باید جانش محترم شمرده شود.
ولی روی سخن ما با مدعیان دروغین حقوق بشر است؛ مدعیانی که هر لحظه دم از حمایت از جان انسانها و نقض حقوق بشر میزنند؛ اما چرا این مدعیان از آن روزی که خاشقچی ناپدید شده است، مدام داد و بیداد میکنند که خاشقچی کجاست؟، چه بلایی سرش آمده است؟ و چه کسانی در ناپدید شدن این روزنامهنگار دست داشته اند؟ درست است که باید سرنوشت خاشقچی معلوم شود و عاملان این جنایت در هر سطحی هستند، باید مجازات شوند؛ اما مسئلهای روح انسانهای آزاده را به درد میآورد، رفتار دوگانه همین مدعیان دروغین حقوق بشر است.
آیا کودکانی که روزانه در جریان حملات جنگندههای همین آل سعود جان خود را از دست میدهند، انسان نیستند؟! آیا خون آنها بیرنگ است، آیا آنها بشر نیستند؟ آیا آنها حقوق ندارند؟ آیا آنها حق حیات ندارند؟ آیا آنها خانواده ندارند؟ و ... !
چرا مدعیان دروغین حقوق بشر نسبت به بمباران اتوبوس حامل دانشآموزان یمنی واکنش نشان ندادند؟ چرا راحت از کنار دهها جنایت سعودیها عبور کردند؟ چرا چشم خود را بر انسانهایی که سالهاست تحت محاصره ظالمانه سعودیها قرار دارند، حرفی نمیزنند؟ چرا وقتی دولت آمریکا ملتی را به بهانههای واهی تحریم میکند، عکسالعمل نشان نمیدهند؟ چرا مدعیان دروغین حقوق بشر جلوی فروش سلاح به عربستان سعودی را نمیگیرند؟
آیا خون خاشقچیها رنگینتر از خون کودکان و زنان یمنی است؟ باز هم تاکید میکنیم که اصلا از بلایی که سر جمال خاشقچی آمده است، خوشحال نیستیم؛ چون ما مثل آنها رفتار نمیکنیم، جان انسانها برای ما با ارزش است، اما وقتی این دوگانگی را در رفتار مدعیان حقوق بشر مشاهده میکنیم، تعجب میکنیم! و به ادعای دورغین آنها که دم از حقوق بشر میزنند، پی میبریم.
از زمان شروع جنگ سعودیها علیه یمن بیش از 16 هزار شهروند یمنی در جریان محاصره همهجانبه جان خود را از دست دادهاند و14 میلیون یمنی نیز دچار سوء تغذیه شدهاند. متاسفانه کمتر رسانهای را میبینیم که عکسی از کودکان یمنی را که دچار سوء تغذیه شدهاند، پوشش دهد؛ اما رسانههایی که صاحبان آنها، مدعیان حقوق بشر هستند، از روزی که پرونده ناپدید شدن خاشقچی باز شده است، دوربینهای خود را مقابل کنسولگری عربستان در استانبول کاشتهاند و به صورت شبانهروزی جزئیات این پرونده را پوشش میدهند و حتی خیلی از این رسانهها به خاطر تزریق دلارهای نفتی سعی میکنند، متهم ردیف اول یعنی آل سعود را در این پرونده تبرئه کنند.
انتهای پیام/ 411