به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «ابراهیم باقرپور» در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ در شهرستان تکاب واقع در استان آذربایجان غربی چشم به جهان گشود. وی در گردان «شهادت» لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) فعالیت داشت که در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۱ منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیتنامهای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه میخوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
--وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ---
و گویند: ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد، که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمییافتیم.... (سوره اعراف آیه 43)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَٰلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ ۗ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(156) وَلَئِنْ قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (157) وَلَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ (158) (سوره آل عمران)
ای گرویدگان (به دین اسلام)، شما مانند کسانی نباشید که راه کفر (و نفاق) پیمودند و درباره برادران و خویشان خود که به سفر رفته و یا به جنگ حاضر شدند (و مردند یا به شهادت رسیدند) گفتند: اگر نزد ما میماندند به چنگ مرگ نمیافتادند و کشته نمیشدند. این آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنان خواهد کرد، و خداست که زنده میگرداند و میمیراند و خدا به هر چه کنید آگاه است. (۱۵۶) اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید (در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید، که) همانا آمرزش و رحمت خدا بهتر از هر چیز است که (در حیات دنیا برای خود) فراهم آورند. (۱۵۷) (قرآن کریم)
اینجانب بنده حقیر خداوند ابراهیم باقرپور متن وصیتنامه خود را در این چند سطر به قلم میآورم. اول ستایش خداوند بیهمتا و جهان آذین که همانا بینیازی از آن اوست و شهادت میدهم بر یگانگی پروردگار و اینکه شریکی ندارد و همه چیز از آن اوست و شهادت میدهم که محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و شهادت میدهم به اینکه علی (ع)، ولی خداست و حجت اوست.
بار خدایا تو خود خوب میدانی که بندهای عاجز و ضعیف هستم و هماره از تو غفلت جستم و نافرمانیت کردم و در خوشیها و سامانهایم به یادت نبودم. ولی در رنجها و بلاها و مشقتهایی که برایم بوده تازه به یادت میافتادم و ناتوانیهایم را اعلام میداشتم و تو نیز با تمامی لطف و مرحمتت مرا عفو نمودی و عیوبم را پوشاندی.
(یا ستارالعیوب) و در گرههایم گره گشایم بودی و در ناسامانیها، سامانم دادی و در خطاهایم، خیر عطا فرمودی باز من سرکشی کردم و بر خود ستم نمودم (ظلمت نفسی) و اینک درماندهام، خدایا ای معبودم، ای وجودم، ای تمام هستی و آمال و آرزوهایم، اینک ۱۴ معصوم (ع) و دوستان شهیدم که همگی مقرب درگاهت در بودند در حضورت شفیع قرار میدهم و گواهشان میگیرم که دیگر جز راه تو راهی نپیمایم و از تو کمک میخواهم که بدون تو کاری از پیش نمیتوانم ببرم (الهی و ربی من لی غیرک).
خدایا هر وقت بیاد گناهانم میافتم، مأیوس شده و پریشان میشوم، ولی با یاد تو امید تازه و دوباره مییابم. چرا که تو الرحم الراحمین هستی و از تمامی کسانی که حقی بر گردنم دارند، خصوصاً حق برداری و بالاخص برادران بسیجی که اگر تندی کردم میبخشند چرا که انشاءالله برای رضای خدا و بهبود وضع بسیج بوده و از پدر و مادر عزیزم معذرت میخواهم و انشاءالله حلالم کنند که اگر احیاناً بیاحترامی کرده و یا پسر خوبی برایشان نبودم و همواره اذیتشان میکردم.
و از مادرم میخواهم همواره به یادگیری قرآن ادامه دهد و درسش را بخواند و از رسول و حسن نیز میخواهم که درسشان را بخوانند و در مسجد و بسیج فعالانه شرکت کنند و از افراد مفسد و بد کناره بگیرند و حرف پدر و مادرشان را گوش بدهند؛ و از امت شهیدپرور میخواهم که فقط به حرف امام و آنهایی که حرف امام را میزنند گوش کنند و در ادعیه خصوصاً دعاهای کمیل و توسل و هیئتهای محلی شرکت کنند و به نماز جماعت و جمعه و ... اهمیت فراوان بدهند و نماز شب نیز به پا دارند که بسیار فضیلت دارد و آنهایی که توان آمدن به جبهه را دارند به جبهه بیایند و حرف امام را زمین نگذارند و بر ندایش که همانا مانند ندای ملکوتی امام حسین (ع) در صحرای کربلا میباشد، لبیک گویند.
چرا که امام حجت را بر ما تمام کرده است و حرف امام حرف ائمه و خداوند میباشد؛ و از دامن ائمه دست بر ندارید که ما هرچه داریم از ائمه (ع) است و آنهایی که به هر نحوی به اسلام و انقلاب ضربه میزنند و جنگ و امام و مسئولین را تضعیف میکنند اگر نا آگاهند ارشاد و اگر آگاهند با آنها برخورد نمایید.
مفسدین و عوامل آمریکای جنایتکار و شوروی تجاوزگر در کمینند و در پی گمراهی خودتان و فرزندانتان به هر طریقی مانند لباس و افکار غلط و... هستند و خانوادهها، خصوصاً خانواده شهدا مواظب فرزندانشان باشند و ادامه دهنده راه شهدا شان باشند و همه باید امروز در اطلاعات ۳۶ میلیونی باشید و امروز یک لباس یا مو بعنوان مسئله اخلاقی نمیباشد، بلکه از منابع سیاسی و غیر اسلامی سرچشمه میگیرد و وسیله دست منافقان میباشد، و با آنها برخورد انقلابی بکنید و تحویل مقامات مربوطه بدهید و برادران قدر همدیگر را بدانید و کینهها و اختلافات شخصی را کنار بگذارید که دشمن امیدش به همین اختلافات میباشد و خانواده این حقیر و خانواده شهدا در شهادت فرزندشان شرح صدر داشته باشند، و در مصائب و زخم زبانها استئوار باشند، و با حرف هرزه گویان و افرادی که به اسم انقلابی ضربه میزنند و میگویند که چرا باید شهید بدهیم و... گوش ندهند و با آنها مقابله کنند و آنچه که شایسته یک خط امامی و حزب اللهی و خصوصاً خانواده شهید نمیباشد، بر زبان مرانید و وسایل و کتابهایم را هر گونه که بیشتر مورد استقاده قرار میگیرد و صلاح میدانید استفاده کرده و اگر کتابی یا وسیلهای مورد استفاده دوستانم بود و خواستند دریغ نفرمایید و در ضمن ۲۷ روز روزه قضا دارم (غیر از روزهای امسال که ۸ روزش را گرفته بودم) و برای هر روز (از ۲۷ روز) یک مد طعام بدهید و مقدار کمی نماز غذا دارم و شدیداً التماس دعا دارم چرا که تازه اول سختیهایم است و باید در پیشگاه حق تعالی حسابرسی شوم و دعا کنید که جزء شهدا واقعی و در راه خدا باشم.
و اگر توانستید و مقدور بود در کنار دوستان شهیدم دفنم نمایید، که به یکی از بردارهای مسجدی سپردهام (یک قبر خالی کنار شهید احمد رحیم پور هست) که شاید خداوند به واسطه آنها بر من عفو نموده و مورد شفاعت خود قرار دهد و انشاءلله زحمات پدر و مادرم را در آن دنیا جبران میکنم که شاید قابل جبران نباشد.
و از همکلاسیهایم میخواهم که درسشان را خوب بخوانند و در خط امام باشند و از شکل دادنهای بیخود مانند مد و لباسهای خراب که همانا لباس مورد علاقه دشمنان اسلام است دور میکنند و در انجمنهای اسلامی و فعالیتهای انقلابی دیگر شرکت کنند.
با افراد منافق و مفسد مقابله کنند و آنها را شناسایی و افشا کنند و نیز از فعالیتهای دشمنان آگاه شوند که همانا آنان بسیار هوشیارانه کار میکنند و امروز مسئله کشور ایران نیست و امروز حیات اسلام مطرح میباشد؛ و از اقوام و همسایگان نیز حلالیت میطلبم و از خانوادم میخواهم که از آمدن افراد منافق و غیر خط امامی در مجالس و تشییع جنازم جلوگیری کنند (اگر جنازم آمد و اگر جنازم نیامد هیچ) مگر با هدایت شدن و آگاه گشتن آنها بعد از این همه غفلت و در مجالسم اسراف و زیادهروی نکنید که خداوند مسرفین را دوست ندارد و خرجهای گران را کنار بگذارید و اگر میخواهید خرجی بکنید به جبههها کمک کنید و همگی را به خداوند متعال میسپارم.
خرم آن روزکزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم، از پی جانان بروم
یاران همگی به سوی نوری رفتند
بشتاب که تا ز ره نمانیم
ای خون حماسه در رگ دین
برخیز نماز خون بخوانیم
مرگ به سراغتان میآید، اگر به سراغ مرگ نیایید، و اگر این مرگ را در راه خدا باشد، شهید هستید.
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا، رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما، زیارت کربلا نصیب ما بگردان، زندانیان اسلام آزادشان بگردان، منافقین و صدام نابودشان بگردان، سعادت شهادت نصیب ما بفرما.
آمین یا رب العالمین
آنقدر حکمت در این جبهه بدیدم
که در ۱۸ سال عمرم ندیدم
والسلام و علی من اتبع الهدی
شنبه ۱۳۶۵/۳/۱۰
مصادف با ۲۱ رمضان المبارک
شهادت ۲/۳۵ دقیقه بعد ازظهر»
انتهای پیام/ 900