عاشورائیان (3)؛

شهیدی که سينه‌اش را آماج گلوله‌ها کرد تا از كشته‌اش پشته‌ای برای پشتوانه انقلاب سازد

«عليرضا نجار ازلی» شهیدی که با غواصان دريادل در صحنه پرجوش و خروش عشق و ايثار به صف كافران بعثی يورش ‌بردند و پس از عبور از اروند سينه‌اش را آماج گلوله‌ها کرد تا از كشته‌اش پشته‌ای برای پشتوانه انقلاب اسلامی و ميهن اسلامی سازد.
کد خبر: ۳۱۶۴۱۴
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۷ - ۰۴:۵۰ - 02November 2018

با شهادت اش خواست کشته اش، پشته‌ای برای پشتوانه انقلاب اسلامی و ميهن اسلامي سازدبه گزارش دفاع پرس از آذربایجان شرقی، «عليرضا نجار ازلی» در خانواده‌ای متدين، مذهبی و زحمت‌كش در تبريز چشم به جهان گشود. تحصيلات دوران دبستان و راهنمایی را با نمرات عالی و دبيرستان را در رشته رياضی فيزيک تا اخذ ديپلم پشت سر گذاشت. علیرضا دارای روحيه تعاون و همكاری بود و همواره می‌كوشيد تا توان دارد در خدمت انقلاب و مردم باشد قلبی صاف و مهربان داشت. از كودكی فردی زيرک، باهوش و در انجام فرائض دينی كوشا بود.

با آغاز انقلاب فعاليّت او نيز شروع می شود و در اكثر تظاهرات و راهپيمایی ها كه عليه رژيم طاغوت پهلوی برگزار مي‌شد شركت كرده و نقش فعالی در خنثی كردن توطئه خلق مسلمان داشت. خدمت مقدس سربازی را در لشکر 64 اروميه در مناطق عمليات حاج عمران و غرب سپری کرد. بعد از اتمام دوران سربازی به استخدام پالايشگاه تبريز در آمد و مشغول خدمت در سنگر اقتصادی شد.

از اينكه برادر شهيدش (صادق) در وصيت‌نامه‌اش از برادرانش خواسته بود كه سنگر ايشان را خالی نگذاشته و راه وی را ادامه دهند به وصيتش عمل کرده و به كاروان عشق پیوست و عازم جبهه‌های نبرد حق عليه باطل شد. پس از عمليات ظفرمند (بدر) به ديدار پدر و مادر بازگشت اما دوری ميدان های عشق و شهادت را نتوانست تحمل كند.

دوباره به خيل انسان های عاشق و از خود گذشته ‌پيوست و اين بار با غواصان دريادل در صحنه پرجوش و خروش عشق و ايثار به صف كافران بعثی يورش ‌بردند پس از عبور از اروند سينه‌اش را آماج گلوله‌ها کرد تا از كشته‌اش پشته‌ای برای پشتوانه انقلاب اسلامی و ميهن اسلامی سازد. بدين سان در عملیات فاو به درجه رفيع شهادت نائل گشت.

قسمتی از وصيتنامه شهيد خطاب به پدر عزيز و برادرش:

آتش عشق و محبتی كه جوانان ميهن اسلامی را بكام خويش می كشد بالاتر از حرف هايی است كه بتوان به زبان آورد و يا روی كاغذ ثبت كرد. عشق الهی است كه بر تمام محبت های دنيايی پشت می زند و تنها در راه رسيدن به اين لقاء است كه بايد از سر و جان گذشت. بازگشت همه ما به سوی خداست و بايد اين طريق را آگاهانه و عاشقانه طی كرد پس ناراحت نباشيد و شكرگزار باشيد كه از عهده امانتداری بر آمديد و توانستيد فرزندانی شايسته به اسلام تقديم کند...

من هم مثل برادرم صادق آگاهانه و عاشقانه در اين راه پای مي‌نهم ولی آن بزرگوار با ايمان‌تر از من بود. از خدا بخواهيد كه مرا از ديگر شهدای اسلام و او جدا نفرمايد و اين شهادت را از من و خانواده عزيزم قبول بفرمايد.            

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار