به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، سیزدهم آبانماه یادآور سه حادثه تاثیرگذار و تاریخی در تقویم عصر انقلاب است که هر یک اثرات ماندگاری را در سرنوشت کشور به همراه داشت؛ تبعید امام خمینی از ایران به خاطر اعتراضات امام نسبت به تصویب کاپیتولاسیون در مجلس وابسته، کشتار دانش آموزان و دانشجویان به دست دژخیمان رژیم ستم شاهی و تسخیر انقلابی لانه جاسوسی آمریکا.
امسال حادثه دیگری به این سه مورد اضافه شده و آن برقراری دور جدیدی از تحریمات آمریکا علیه ملت ایران است که نشانههای بغض و کینه انباشته آمریکا علیه ملتی است که از یوغ استعمار سیاه غرب آزاد شده و پوزه استعمارگران را به خاک مالیده است. نکته جالب در این میان آنکه دور جدید تحریمهای آمریکا حتی قبل از آنکه آغاز شود، به شکست و عقب نشینی واشنگتن منجر شد. ترامپ و دستیارانش مرتباً تهدید میکردند که دقیقاً تا روز 13 آبانماه جاری صدور نفت ایران را به صفر میرسانند. آنها مرتباً هشدار میدادند که هرگونه تخلف و نادیده گرفتن سیاستهای فرامرزی آمریکا توسط کشورها عواقب سختی را به همراه خواهد داشت. این قبیل تهدیدات مستمر واشنگتن برخی را نیز مرعوب کرد و چندین شرکت خارجی در مناسبات خود با ایران تجدیدنظر کردند و برخی دیگر هم خرید نفت ایران را قطع کردند یا کاهش دادند.
با این حال مقامات واشنگتن این روزها رسماً اعلام کردهاند برخی کشورها را از این قاعده فرامرزی مستثنی کردهاند و آنها میتوانند از ایران باز هم نفت بخرند ولی باید خریدشان را تدریجاً کاهش دهند.
شبکه خبری بلومبرگ در این زمینه میگوید 8 کشور در تصمیم جدید واشنگتن از قاعده فرامرزی قبلی مستثنی شدهاند و میتوانند به خرید نفت ایران با ملاحظاتی ادامه دهند.
تصمیم جدید ترامپ، پذیرش یک شکست دیگر در قبال طرحهای دشمنی با ایران است که واقعاً قادر نبود صدور نفت ایران را به صفر برساند. نکته مهمتر آنکه ترامپ و دستیارانش برای آنکه شکست آشکار در این زمینه را کمرنگ جلوه دهند، به نوعی موج سواری متوسل شده و چنین وانمود میکنند که گویا نرسیدن صادرات نفت ایران به صفر هم از آثار و تبعات تصمیم آنها بوده و در واقع نوعی تخفیف در تصمیم قبلی را منظور کردهاند. جان بولتون مشاور شرور امنیت ملی آمریکا حتی ادعا کرده هنوز هم اصرار بر این است که صدور نفت ایران به صفر برسد ولی ترامپ مایل نیست تحقق چنان تصمیمی به دوستان و متحدان واشنگتن لطمهای وارد کند و به زیان آنها تمام شود! درحالی که اگر ترامپ میتوانست نفت ایران را به صفر برساند، حتی لحظهای در تحقق این خواسته جنون آمیز تردید نمیکرد و هیچ کشوری را مستثنی نمینمود. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که از ابتدا کاملاً محرز و مشخص بود که به سادگی و به فوریت نمیتوان مشخصات نفت خام ورودی به پالایشگاهها را تغییر داد و تحقق آن اگر از نظر فنی ممکن هم باشد، بسیار زمانبر و پرهزینه است و در خط تولید فرآوردههای نفتی و عملکرد پالایشگاههای دریافتکننده نفت خام ایران ایجاد خلل میکند و به مشکلاتی جدی از دیدگاه فنی برخورد میکند. هر چند عربستان و برخی دیگر از رژیمهای فاسد و ارتجاعی عرب مدعی شده بودند که نفت خام مشابهی به خریداران نفت ایران تحویل میدهند ولی در انجام تعهدات خود عاجز ماندهاند.
موضوع مهمتر که لطمه جدی و بنیادی به دیپلماسی جهانی آمریکا وارد کرده و پیامدهای آن یکی پس از دیگری آشکار میشود آنکه حتی متحدین آمریکا هم از گزند سیاستهای فرامرزی واشنگتن در امان نبوده و نیستند و اتفاقاً به تناسب حجم روابط خود با مشکلات و مصائب افزونتری مواجه شده و میشوند که مهمترین موارد در این زمینه، بیاعتباری مطلق این کشورها در قلمرو سیاستگذاریهای ترامپ و تبدیل آنها به «زائده دیپلماسی جهانی آمریکا» و اعمال شدیدترین نوع پیروی کورکورانه از تصمیمات کاخ سفید است که استقلال رای و استقلال عمل متحدین آمریکا را هم لگدکوب ساخته است.
این دیگر فهرست روزافزون کشورهای مخالف سیاستهای آمریکا نیست که نشانگر اعتراض و مخالفت همیشگی این قبیل کشورها نسبت زورگوئیهای واشنگتن باشد بلکه کشورهائی را در بر میگیرد که حتی همین حالا هم در فهرست نزدیکترین متحدین آمریکا قرار دارند ولی باید چشم و گوش بسته، از سیاستهای غیرمنطقی آمریکای ترامپ اطاعت کنند و کمترین حق اعتراض و مخالفتی هم برای آنها قابل تصور نیست. همین تصمیمات به ظاهر جدی و قطعی ترامپ هم قدم به قدم لغو یا تعدیل میشود و ترامپ وادار به عقب نشینی شده و میشود. مستثنی کردن 8 کشور برای خرید نفت از ایران، به منزله اعتراف تلخ کاخ سفید به این واقعیت است که ترامپ با تمامی توان و ظرفیت سیاسی – اقتصادی و تبلیغاتی آمریکا هم نتوانست کاری از پیش ببرد و ناچار به عقب نشینی شد. این شکست تازهای برای دیپلماسی ترامپ است که در اوج تهدیدها و خط و نشان کشیدنهایش به ناچار میپذیرد که فعلاً با ادامه آن تهدیداتش هم قادر به عملیاتی کردن سیاستهایش نیست.
موضوع مهمتر از این، تنهائی و انزوای آمریکای ترامپ در مقیاس جهانی است. مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا، جان بولتون و حتی شخص ترامپ مرتباً از سایر کشورها به ویژه متحدین آمریکا گلایه دارند که چرا با آمریکا علیه ایران همصدا و همراه نمیشوند؟ و چرا نمیخواهند سیاستهای ابلهانه ترامپ علیه ایران راه به جائی ببرد. آنها هم عاشق ایران و مردمش نیستند ولی با تلخکامی احساس میکنند که ترامپ همچون «بردههای سیاسی» با آنها رفتار میکند و کمترین اراده و حق تصمیم گیری برای آنها قائل نیست و فقط سعی دارد تمایلاتش را به دیگران هم دیکته کند. سیزدهم آبان از این پس بُعد چهارمی نیز خواهد داشت و آن تازهترین شکست و رسوائی دیپلماسی ضدانسانی آمریکاست که حتی متحدانش هم آنرا تائید نمیکنند.
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی