دل نوشته همسر شهید «مهدی نواب»؛

غرش موشک‌های سپاه من را به شعف می‌آورد

همیشه با همه وجود می‌گفتی اقتدار و قدرت شیعه باعث لبخند رضایت رهبر عزیزمان، خشنودی صاحب زمان (ع) و زمینه ظهور ایشان را فراهم می‌کند و در نهایت در راه اقتدار شیعه اربا اربا شدی.
کد خبر: ۳۱۶۸۶۱
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۵ - 04November 2018

قانون عشق را عاشقانه به من آموختی/ غرش موشک‌های سپاه من را به شعف می‌آورد/ همسرم در راه اقتدار شیعه اربا اربا شدگروه حماسه و جهاد دفاع پرس: شهید «مهدی نواب» 15 شهریور سال 1346 در محله سرچشمه تهران چشم به جهان گشود. در سنین نوجوانی به جبهه رفت و در سال 1365 به عضویت سپاه پاسداران درآمد. وی سال‌ها در پادگان شهید مدرس و در جهاد خودکفایی کنار شهید «حسن طهرانی‌مقدم» و شهید «محمد سلگی» به تحقیقات موشکی مشغول بود. از دیگر فعالیت‌های شهید مهدی نواب می‌توان به مشاوره و مسئولیت آزمایشگاه پژوهشکده و تست سوخت پادگان شهید مدرس، مسئولیت سمعی بصری جهاد خودکفایی و مسئول کوهنوردی نیز اشاره کرد. وی 21 آبان 1390 در حالی‌که مسئولیت مشاوره فرمانده کل سپاه را در امور موشکی بر عهده داشت در پادگان شهید مدرس بر اثر انفجار زاغه مهمات، به همراه ۳۸ تن از همرزمانش به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

«آزاده سیف» همسر شهید مهدی نواب به مناسبت سالگرد این شهید بزرگوار دل‌نوشته‌ اختصاصی در اختیار دفاع پرس قرار داد که در ادامه می‌خوانید:

کجایی‌ ای شهید زنده‌ام. کجایی‌ ای همسر همیشه جاودانه‌ام، کجایی ای مهربان همسر همیشه سر بلندم، کجایی ای یادگار روز‌های زیبا زندگی‌ام. تو مثال حقیقی یک مرد بودی که از جوانمردی، از محبت از سخاوت از عشق و از رفاقت، ذره‌ای برایمان کم نگذاشتی. برای دلم استاد صبر بودی در حکمت عشق، و قانون عشق را عاشقانه به من آموختی که عاشقی یعنی صبوری در راه عشق و رسیدن به معشوق و اینکه منتظر واقعی موعود (عج)، باید منتظر شهادت باشد.

چه زیبا از قفس‌های مادی این دنیا گذشتی و همچون پرستوی سبک بال، همیشه آماده پرواز و اوج گرفتن بودی. تو مهمان دل شب بودی، تو رسم لحظه ناب سحر و نیایش‌های شبانگاهی را خوب می‌دانستی و چه زیبا در نیمه‌های شب با خدایت نجوا می‌کردی و با چشمان دلت هر دم او را می‌دیدی و رازها و درد دل‌هایی برای معبود خویش داشتی و خدا را به مولای شب زنده‌داران علی (ع) و مادرمان خانم حضرت زهرا (س) قسم می‌دادی، و اکنون بر سر سفره کریمانه‌ی مولا نشستی‌ای و هوای خانه‌ات را با عطر ناب سیدالشهدا (ع) آذین کرده‌ای.

دل من تا ابد به میزبانی دل مهربانت گره خورده است. مهربانی‌های قشنگت را با کدامین جملات بیان کنم، چگونه عظمت روح پاک مهربان و عاشق‌ات را به توصیف بکشانم و به روی کاغذ بیاورم، حال که تو بهشت ابدیت به خرمی سیر می‌کنی.

تو با تمام بزرگی روحت همیشه خود را کوچک وحقیر می‌خواندی، بی‌خبر از آنکه تو عزیز خدا بودی. خدا روح بزرگت را به روی حقایقی روشن کرده بود، و من این را در روزهای آخر می‌دانستم که چند صباحی بیشتر مهمان این دنیا نخواهی بود و پاداش صبرت را خواهی گرفت و روزی به مقام و جایگاهی خواهی رسید که همه در حسرت چنین جایگاهی خواهند بود و من به پروازت غبطه می‌خورم.

تو رفتی و مرا با خاطرات 16 سال زندگیمان همنشین کردی. خدا را شکر می‌کنم به خاطر عنایتش در 16 سال زندگی مشترکمان که برایم از بهترین و زیباترین روزهای زندگیم بود و هست. من در لحظه لحظه این سال‌ها به بودن در کنار تو بالیدم. هنوز هم می بالم.

زمانی که صدای غرش موشک‌های همکارها و دوستانت را در آسمان دشمن می‌شنوم به خود می‌بالم و احساس شعف و غرور می‌کنم و برایم تداعی خاطرات می‌شود. زمانی که منافقین بزدل به حرم آقا امام رضا (ع) هتک حرمت کردند شما با شلیک موشک به مقر منافقین در عراق ثابت کردید که سربازان آقا امام زمان (عج) همیشه آماده‌اند و اجازه نمی‌دهند حریم شیعه شکسته شود و دست هر ابر قدرتی را کوتاه می‌کند. و در اواخر با آنن همه کسالت و درد که ناشی از کار زیاد و فشرده در تحقیقات بود، ولی در زمان تست و آزمایش بسیار خوشحال، مغرور و مثل همیشه خستگی ناپذیر بودی.  

همیشه با همه وجود می‌گفتی اقتدار و قدرت شیعه باعث لبخند رضایت رهبر عزیزمان، خشنودی صاحب زمان (ع) و زمینه ظهور ایشان را فراهم می‌کند و در نهایت در راه اقتدار شیعه اربا اربا شدی و باز هم با بودن در کنارت می‌بالم چون چیزی عوض نشده و من در این مسیر چیزی جز زیبایی ندیدم.

در این هفت سال تنها خدا، صبوری را به ما می‌بخشد که تاب بیاوریم تا بدانیم تو اکنون میهمان شاه مردان هستی و بهشت خانه ابدیت توست.

استاد، برای اعتقادات، صبورتر بودن، دلتنگی مان و بی‌قراری‌های دل‌هایمان دعا کن. دعایمان کن که در مسیر ولایت قدم برداریم، و سرباز و منتظر واقعی مولای غریب‌مان باشیم تا شرمنده آقا و مولای عزیزمان نباشیم و در مسیرش شهید شویم که اگر شهید نشویم ... باید بمیریم.

انتهای پیام/ 131

نظر شما
پربیننده ها