به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، شهید مهدی خندان تیرماه سال 1340 همزمان با روز عاشورا در منطقه لواسانات تهران به دنیا آمد. جوانی او همراه شد با آغاز انقلاب مردم علیه رژیم شاهنشاهی بود و از این رو مهدی در راهپیمایی ها شرکت می کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد و در این زمان به فعالیت های مختلف فرهنگی، مذهبی در منطقه ی محل سکونت می پرداخت. از سال 1359 وارد جهاد سازندگی لواسانات شد. با شروع جنگ تحمیلی آموزش های نظامی را سریعا به اتمام رساند و با اینکه قرار بود به کردستان اعزام شود اما به جبهه های جنوب رفت. مدتی بعد به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست و بعد 2 ماه از حضورش در سپاه پاسداران به عنوان فرمانده سپاه ریجاب و دالاهو منصوب شد. مهدی خندان سرانجام پس از سال ها مجاهدت در جبهه های اسلام بیست و هشتم آذرماه سال 62 در منطقه پنجوین در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید. در ادامه خاطره ای از برادر این شهید آمده است.
در آغازین روزهای شهریور 1360، فرماندهان جبهه غرب، ضمن طرح ریزی یک عملیات وسیع، تصرف ارتفاعات استراتژیک منطقه سرپل ذهاب تا گیلان غرب از شمال دشت ذهاب تا بازی دراز را در دستور کار خود قرار دادند.
در پی فاجعه انفجار ساختمان نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر، در هشتم شهریور، قرار شد عملیاتی که برای پاییز برنامه ریزی شده بود زودتر به اجرا درآید.
یازدهم شهریور 1360 برای شروع عملیات انتخاب شد. شناسایی به صورت شبانه روزی انجام گرفت. فقدان امکانات لجستیکی، نبود جاده های تدارکاتی و فقر امکانات مهندسی، کمبود نیروی رزمی برای به کارگیری در محورهای گسترده و همه و همه سبب شد تا این تهاجم که به عملیات شهیدان رجایی و باهنر معروف شد به همه اهداف خود دست نباید.
این حمله در بین قدیمی های جبهه و جنگ به «عملیات سوم بازی دراز» هم مشهور شد. اما نکته مهم در این عملیات، حضور شجاعانه و حماسی مهدی خندان بود.
عملیات از چندین محور بر روی بازی دراز انجام شد. نیروهای گردان هشتم در این عملیات حضور موثر داشتند. در مسیر نیروها برای رسیدن به قله بسیاری از دوستان و همرزمان مهدی شهید شدند.
تمام شیارهای منتهی به قله، به خون شهیدان ما رنگین شد. عصر بود که رزمندگان ما به یکی از قله های بازی دراز معروف به 1150 رسیدند، خبرنگار رادیو نیز خودش را به آن جا رساند تا با رزمندگان پیروز عملیات مصاحبه کند. رزمندگان فاتح عملیات هم غصه داشتند هم شاد بودند. غصه به خاطر شهادت رزمندگان و شادی به خاطر آیادی آن قله. بچه ها حال مصاحبه نداشتند. لذا به مهدی گفتند: آقا مهدی شما برای ما مداحی کن.
مهدی آنجا کاغذی را از جیب خودش بیرون آورد و شعری که استادش آقای احیایی برایش نوشته بود را به همراه جمع اندک بچه ها شروع کرد به خواندن. این شعر بعدها زبان به زبان گشت و بسیار در بین رزمندگان مطرح شد. اما اولین بار توسط مهدی خندان در بالای ارتفاع بازی دراز خوانده شد. برنامه زنده رادیویی نیز آن را پخش کرد:
این دل تنگم عقده ها دارد/ گوییا میل کربلا دارد
ای خدا ما را کربلایی کن/ امت ما را نینوایی کن
این شعر طولانی بود و به مصائب بیشتر اهل بیت علیهم السلام اشاره داشت. بعدا این شعر توسط دیگر مداحان اهل بیت خوانده شد.
از نکات جالب پخش زنده این اشعار توسط مهدی خندان این بود که برخی به خانواده خبر دادند مهدی شهید شده. با پخش زنده صدای مهدی خانواده نیز از نگرانی درآمدند.
یکی از رزمندگان در مورد عملیات بازی دراز می گوید: ما در عملیات کوهستانی تجربه ای نداشتیم اما مهدی بچه لواسان بود و خوب از کوه بالا و پایی می رفت. او خیلی خوب در کوه موضع می گرفت و به خاطر اینکه دوره تکاوری را گذرانده بود به خوبی بچه ها را مدیریت می کرد.
خوب به یاد دارم که یک غار در اطراف قله 1150 داشتیم. یک روز در حال استراحت بودیم دشمن پاتک کرد. من و دوستم هرچه توانستیم نارنجک انداختیم. اما می ترسیدیم که دشمن از طرف دیگر کوه ما را محاصره کند. پاتک دشمن دفع شد. وقتی به سمت دیگر کوه رفتیم مهدی خندان را دیدم که در یک مکان مناسب موضع گرفته بود و با هدف گیری دقیق خودش بسیاری از نیروهای بعثی را به جهنم فرستاده بود.
دامنه کوه پر بود از جنازه های دشمن. او خیلی خوب نیروها را در شرایط بحرانی مدیریت می کرد. باید گفت بازی دراز اولین مکانی بود که مهدی خندان توانایی، شجاعت و قدرت مدیریت خودش را به نمایش گذاشت.
انتهای پیام/ 141
